حامد وکیلی همبازی عموپورنگ شد
حامد وکیلی با پیوستن به سریال «اکسیر»، همبازی داریوش فرضیایی در این مجموعه شد. سریال «اکسیر» به کارگردانی احمد درویشعلیپور و با بازی داروش فرضیایی در حال تولید است و به تازگی حامد وکیلی نیز به جمع بازیگران سریال پیوسته است. به گزارش ایسنا، «اکسیر» با رویکردی سرگرمکننده و متناسب برای مخاطبان کودک و نوجوان، از جمله تولیدات تازه تلویزیونی در این حوزه به شمار میرود. بازگشت عمو پورنگ به تلویزیون با سریال نوروزی «اکسیر» اتفاق میافتد. به تازگی فعالیت گروه کودک در سیمافیلم راهاندازی شده و این اولین سریال گروه کودک سیمافیلم محسوب میشود. این سریال از آبان امسال وارد مرحله تولید شده و برای پخش در نوروز ۱۴۰۵ در حال تولید است.
افزایش قیمت دلار و سکانسی از برادران لیلا که در ساعات اخیر وایرال شد
با افزایش لحظهای قیمت دلار و سکه، دوباره سکانسی از فیلم «برادران لیلا» در فضای مجازی مورد توجه قرار گرفته است؛ سکانسی که به فروش ۴۰ سکه توسط خانواده و پشیمانی آنها برای خرید دوباره پس از چند روز میپردازد؛ تصمیمی که با تغییر سریع قیمتها به ضرری قابلتوجه ختم میشود. همزمان با نوسانات شدید بازار و بالا رفتن ساعتی قیمتها، بسیاری از کاربران شباهت شرایط امروز را با فضای این فیلم یادآوری کردهاند. در همین رابطه، پیمان معادی با انتشار یک استوری به این موضوع واکنش نشان داد. به گفته این بازیگر اتفاقات این روزهای بازار ارز و سکه نشان میدهد آنچه در «برادران لیلا» به تصویر کشیده شد، بیش از آنکه یک روایت سینمایی باشد، بازتابی از واقعیتهای اقتصادی جامعه بوده است.
محمود دولتآبادی در سوگ بیضایی: چه غریبانه یکایک غریبمرگ میشویم
محمود دولتآبادی با بیان احساسش از شنیدن خبر از دست رفتن بهرام بیضایی، با یادآوری خاطرهای میگوید: به بیضایی گفتم، آقای بیضایی شما سعدی زمانه ما هستید و گمان میبرم که اشتباه نکرده باشم در حدود نیم قرن پیش از این! محمود دولتآبادی، نویسنده پیشکسوت کشورمان در پی درگذشت بهرام بیضایی، نویسنده و کارگردان تئاتر و سینما که پنجم دیماه در تولد ۸۷ سالگیاش در آمریکا از دنیا رفت، در یادداشتی در ایسنا نوشت: «دریغ بیضایی! چه غریبانه یکان یکان از دست میرویم. چه غریبانه یکایک غریبمرگ میشویم. هنوز رطوبت خاک و کفن ناصر تقوایی خشک نشده که خبر از دست رفتن بهرام بیضایی چشمان مرا مرطوب میکند. چه تکستارههای درخشانی که دور و دورتر ایستاده ماندند تا در گوشههایی از این عالم دق بیارند، درد و رنج زیستن را تاب بیاورند و سرانجام سر بر بالین عدم در خاک فرو بنشینند با دلی ناخرسند که میشد چنین نباشد. از آن که هنرمندی چون بهرام بیضایی با کار و خلاقیت خود زندگی میکرد چنان جوشان که دیده بودم. پس بدیهیست وقتی کار و آفرینش چنان انسانی به تعلیق درآید، هنرمند نیمهجان برجای میماند که حالا چه کنم؟ در چنین وضع و حالتی بود که بهرام، دلخسته و دلزده گویی که به قهر کشور را ترک گفت و تن داد به تبعیدی ناخواسته. بدیهی است بیضایی از چنان دانش و تجربهای برخوردار بود که بتواند در هر کشور و هر دانشکدهای هنر تدریس کند، اما بهرام فقط اهل نظر نبود بلکه بیش و بیشتر اهل انجام نمایش بود با خلاقیتهای لحظهلحظه در مسیر…









