بهرام بیضایی در روز تولدش درگذشت
بهرام بیضایی در روز تولدش درگذشت

بهرام بیضایی در روز تولدش درگذشت

به گزارش ایسنا، بهرام بیضایی زاده پنج دی‌ماه 1317 در تهران بود. این کارگردان سینما و تئاتر، نمایشنامه‌نویس، فیلمنامه‌نویس و پژوهشگر کشور در آمریکا از دنیا رفت. دانشگاه ایرانشناسی استنفورد آمریکا این خبر را تایید کرد. او علاوه بر کارگردانی و نمایشنامه‌نویسی در سینما و تئاتر، عرصه‌های دیگری چون تدوین، ساخت عنوان‌بندی و تهیه‌کنندگی را هم تجربه کرده است. بیضایی از سال 1340 تاکنون 24 فیلم کوتاه و بلند را کارگردانی و یا تدوین کرده است که فیلم‌های سینمایی بلند «چریکه‌تارا»، «مرگ یزدگرد»، «باشو غریبه کوچک»، «شاید وقتی دیگر»، «مسافران» و «سگ‌کشی» از مهم‌ترین آثار او به شمار می‌رود. این کارگردان که نوشتن 30 نمایشنامه را در کارنامه‌ کاری‌اش دارد، تاکنون هشت اجرای تئاتر نیز داشته است. این هنرمند نگارش 51 فیلمنامه، پنج روایت و شش پژوهش را نیز در کارنامه خویش به ثبت رسانده است.  یضایی سال 86 بعد از 10 سال دوری از فیلمسازی ، فیلم «وقتی همه خوابیم» را ساخته بود، او سال 1385 بر آن شد تا ساخت فیلم‌نامه‌ دیگرش «مقصد» را آغاز کند هرچند این فیلم‌نامه پروانه ساخت گرفت، ساخت آن با مشکلاتی روبرو شد و بیضایی بهتر دید مدتی دست نگه دارد تا همچنان با فیلم‌هایی مانند «باشو غریبه کوچک»،«مرگ یزدگرد»، «چریکه تارا»، «کلاغ»، «سفر»، «مسافران»،«شاید وقتی دیگر»،«سگ‌کشی» و… یکی از کم‌کارترین و در عین‌حال اثر گذارترین فیلمسازان ایران باشد. بهرام بیضایی مردی که نگران درختان این کشور بود، هنرمندی که از قطع درختان هزاران ساله اندوهگین بود ، چند سال پیش در سالروز تولدش می‌گفت: «دهها فیلم نساخته‌ام تنها 9 فیلم بلند و…

(عکس) «لاله اسکندری» ۲۴ ساله در اولین فیلم سینمایی، سال 1378
(عکس) «لاله اسکندری» ۲۴ ساله در اولین فیلم سینمایی، سال 1378

(عکس) «لاله اسکندری» ۲۴ ساله در اولین فیلم سینمایی، سال 1378

در اینجا تصویری از حضور لاله اسکندری را در فیلم «متولد ماه مهر» محصول سال ۱۳۷۸ ملاحظه می‌کنید. این اولین تجربۀ اسکندری از بازی در یک اثر سینمایی بود. در این تصویر، لاله اسکندری را در فیلم «متولد ماه مهر» محصول سال ۱۳۷۸ می‌بینیم؛ اثری که نخستین تجربه سینمایی او محسوب می‌شود و نقطه آغاز حضور حرفه‌ای‌اش در سینما بود. نکته قابل توجه این قاب، حضور میترا حجار در پس‌زمینه تصویر است که پشت سر لاله اسکندری قرار دارد؛ بازیگری که او هم بعدها به یکی از چهره‌های شاخص سینمای ایران تبدیل شد. این تصویر، امروز بیش از یک قاب ساده، یادآور نسل تازه‌ای از بازیگران دهه هفتاد است که مسیر متفاوتی را در سینمای ایران رقم زدند. منبع: سلام سینما

لئوناردو داوینچی که بود و چه در سر داشت؟
لئوناردو داوینچی که بود و چه در سر داشت؟

لئوناردو داوینچی که بود و چه در سر داشت؟

به گزارش عصر ایران، لئوناردو داوینچی در سال ۱۴۵۲، در خانواده‌ای معمولی و خارج از چهارچوب‌های رسمی ازدواج، چشم به جهان گشود. اما همین تولد ساده، آغاز زندگی مردی بود که ذهنش هیچ مرزی نمی‌شناخت و هر چه می‌دید را به پرسشی تازه تبدیل می‌کرد؛ مردی که علوم و هنر را نه جدا از هم، بلکه شاخه‌های یک درخت واحد می‌دید و عمرش را صرف فهمیدن این درختِ جهان کرد. کودکی لئوناردو در نزدیکی شهر وینچی گذشت؛ جایی که طبیعت، نخستین مدرسهٔ او بود. رودها، سنگ‌ها، پرندگان، شکل ابرها و شیارهای تنهٔ درختان همگی برایش زبان داشتند. نوشته‌های سال‌های بعدش نشان می‌دهد که حتی در هفت‌سالگی هم با چنان دقتی به حرکت آب نگاه می‌کرد که بعدها دانشمندان قرن بیستم آن مشاهدات را «غیرعادی و پیشرو» خواندند.  پدرش، پیرو داوینچی، منشی و سردفتر بود و برخلاف بسیاری از خانواده‌ها، استعداد هنری پسرش را جدی گرفت. همین حمایت باعث شد لئوناردو نوجوانِ کم‌حرف و درون‌گرا، به فلورانسِ پُرجوش‌وخروش فرستاده شود؛ جایی که در آن زمان قلب تپندهٔ رنسانس بود. وفادارترین همراه جوانی‌اش نه یک استاد بزرگ، بلکه کنجکاویِ بی‌پایان بود. با این حال، ورودش به کارگاه اندریا دل وروکیو، واقعه‌ای تعیین‌کننده شد. وروکیو نقاش، مجسمه‌ساز، زرگر و مهندس بود، و کارگاهش شبیه کارخانه‌ای از هنر و صنعتِ به‌هم‌پیوندخورده. در همان‌جا بود که لئوناردو تمرین‌های دقیق نقاشی، نور، آناتومی، و طراحی مکانیکی را آموخت و خیلی زود، از یک شاگرد مستعد به همکار وروکیو در کارگاه تبدیل شد.  روایت مشهوری وجود دارد که وقتی لئوناردو بخش کوچکی از یک تابلو را رنگ…

مد و زیبایی