از آذرخش مکری تا هانی کرده/ نقدی بر تاکشوهای ایرانی
علی ورامینی در هممیهن نوشت: این روزها از در و دیوار شبکه نمایشخانگی و بیشازآن، شبکههای اجتماعی، برنامههای گفتوگومحور (تاکشو) میریزد. قدمت این برنامهها همسن رادیو و تلویزیون است، اما فراگیری امروزِ آنها حیرتآور است. مجریان و بازیگرانی که در صداوسیما اسم و رسمی یافته و چهرهشان آشنا شده، حالا بازار خارج از صداوسیما را پررونقتر دیدهاند؛ یا با پلتفرمهای شبکه نمایشخانگی کار میکنند یا بهطور مستقل در شبکههای اجتماعیشان برنامه میسازند. اگر کسی از اهل فن همت کند و برنامههای گفتوگومحور را احصا کند، احتمالاً به شکلی خواهد رسید که مرکزی دارد و حلقههای بیشماری اطراف آن را گرفته است. در این گراف که بیشباهت به گرداب نیست، چند چهره مشهور در مرکز قرار گرفتهاند و هرچه از مرکز دورتر میشویم، برنامههایی که در حلقههای دورتر ساخته میشوند ازقضا مفیدترند. برنامه مفید، برنامهای است که در آن خیری باشد یا دانشی یا زیبایی. همه میدانیم اینکه یک بازیگر دستچندم بگوید «ما فلانجا مینشینیم و صدای بوق ماشین من این است»، نه خیری دارد، نه دانشی و نه زیبایی. در یک وضعیت منطقی، اگر کسی که با چنین فردی گفتوگو میکند (بهفرض ضروریبودن چنین گفتوگویی) این حرفها را بشنود، قاعدتاً باید بگوید: «آفرین، ولی خب به ما چه؟» اما چنین توقعی از مجریان این برنامهها داشتن، در این وضعیت خامی است. وضعیت منطقی دقیقاً ضد آن چیزی است که برنامههای تاکشو صحنهآرایی میکنند تا از آن چیدمان برای لحظاتی به «توجه» آدمها برسند؛ و از توجه کاربران – یا بهتر بگوییم فالوئرها، سابسکرایبکنندگان و اعضای کانالها– به درآمد. دال مرکزی این…
تفال به حافظ: آشنایی نه غریب است که دلسوز من است / چون من از خویش برفتم دل بیگانه بسوخت
فال امروزتان را از خواجه شیراز بخواهید که میفرماید: ماجرا کم کن و بازآ که مرا مردم چشم / خرقه از سر به درآورد و به شکرانه بسوخت فرارو- تفالی داشته باشید به دیوان خواجه شیراز. فال سینه از آتش دل در غم جانانه بسوختآتشی بود در این خانه که کاشانه بسوختتنم از واسطه دوری دلبر بگداختجانم از آتش مهر رخ جانانه بسوختسوز دل بین که ز بس آتش اشکم دل شمعدوش بر من ز سر مهر چو پروانه بسوختآشنایی نه غریب است که دلسوز من استچون من از خویش برفتم دل بیگانه بسوختخرقه زهد مرا آب خرابات ببردخانه عقل مرا آتش میخانه بسوختچون پیاله دلم از توبه که کردم بشکستهمچو لاله جگرم بی می و خمخانه بسوختماجرا کم کن و بازآ که مرا مردم چشمخرقه از سر به درآورد و به شکرانه بسوختترک افسانه بگو حافظ و می نوش دمیکه نخفتیم شب و شمع به افسانه بسوخت تعبیر فال به هر کسی که دل بسته بودی از او ستم دیدی. از انجام کاری بسیار پشیمان هستی و خود را به شدت سرزنش میکنی. روزی بایستی دست از غم برداری و حال پریشانت را عوض کنی. با انتظارات بیجا و خیال پردازی نمیتوانی کارهایت را پیش ببری؛ پس عقل را جایگزین دل کن و محکم به راهت ادامه بده.
فرشته حسینی برگزیده مراکش شد
فرشته حسینی پیش از نیز جایزه بهترین بازیگر زن را برای این فیلم از جشنواره های پولا در کرواسی، اوترانتو در رم، یورو بالکان در ایتالیا و جشنواره هنگ کنگ لایتس از آن خود کرده بود. فرشته حسینی جایزه بهترین بازیگر زن را از جشنواره رباط مراکش گرفت. به گزارش ایسنا؛ سی امین جشنواره سینمای مولف رباط در مراکش به کار خود پایان داد و فرشته حسینی جایزه بهترین بازیگر زن را برای فیلم سینمایی «زندگی در میان خدایان» ساخته ووک رسوموویچ محصول صربستان/کراوسی/ایتالیا دریافت کرد. فرشته حسینی پیش از نیز جایزه بهترین بازیگر زن را برای این فیلم از جشنواره های پولا در کرواسی، اوترانتو در رم، یورو بالکان در ایتالیا و جشنواره هنگ کنگ لایتس از آن خود کرده بود. جشنواره بینالمللی فیلم رباط از تاریخ ۸ تا ۱۵ نوامبر ۲۰۲۵ (۱۷ تا ۲۴ آبان ۱۴۰۴) در پایتخت مراکش برگزار شد و امسال ۲ فیلم سینمایی «پلان آخر بازی» ساخته پیمان شاهبد و «غیر مجاز» ساخته حسن ناظر محصول ایران و انگلستان در بخش مسابقه این به نمایش درآمدند و الهه نوبخت یکی از اعضای هیات داوران این بخش بود.









