ترند های روز

شهر ویران شد قتل یک دختر 18 ساله در یک قرار عاشقانه

باشگاه خبرنگاران جوان نوشت: دو موتورسوار ناشناس به یک دختر و پسر مورد علاقه اش حمله کردند و دختر را با چاقو کشتند.

شب دوشنبه 28 تیرماه امسال صدای شلیک گلوله های متوالی در خیابان فدائیان اسلام پیچید. خیابان خلوت بود و تا عابران و اهالی به خود آمدند، دو مرد موتورسیکلت سوار یک موتورسیکلت را متوقف کردند. ، سریع پا بر روی پدال گاز گذاشت و از محل خارج شد. عده ای از رهگذران و برخی از اهالی حج و واج در خیابان ایستاده بودند و به اطراف نگاه می کردند که ناگهان پسری وحشت زده و خون آلود از فروشگاه لوازم صوتی و تصویری بیرون آمد. پسر آنقدر ترسیده بود که نمی توانست حرف بزند. یک دستش را روی سینه اش گرفت و با دست دیگرش را نگه داشت. خون از دستش فوران کرد و وقتی چند قدم جلوتر رفت چشمانش از خونریزی سیاه شد و روی زمین افتاد. اهالی و رهگذران برای کمک به این پسر به سوی او شتافتند. عده ای فریاد می زدند و به دیگران می گفتند با اورژانس تماس بگیرید اما در همان لحظه عده ای درب مغازه شان را زدند.

جسد دختری در مغازه کشف شد.

یک نفر دستش را روی سرش گذاشته بود و به مغازه خیره شده بود. دیگری آب دهانش را قورت داد و به سختی روی زمین تکان داد تا چند قدمی به چادر نزدیک شود. رد خون مثل نهر کوچکی روی کف مغازه بود و به سمت در مغازه سرازیر می شد، کمی آن طرف، دختری بی جان روی زمین غرق در خون افتاده بود.

قتل آیلین در یک قرار عاشقانه.

با مشاهده جسد دختر 18 ساله ای به نام آیلین، مردم با مرکز فوریت های 110 تماس گرفتند که با اعلام پلیس، رسیدگی به موضوع در دستور کار دکتر مجید باقری بازپرس ویژه قتل های بازپرسی دادسرای شهرری قرار گرفت. اداره و تیم جنایی برای انجام تحقیقات اولیه در محل جنایت حاضر شدند. پسری که امید نام داشت برای مداوا توسط اورژانس به بیمارستان منتقل شد و با وجود اینکه انگشتانش بر اثر ضربه چاقو به شدت آسیب دیده بود، سریعاً برای انجام عمل پیوند به اتاق عمل منتقل شد.

انگشت مرد جوان قطع شد

ساعتی بعد مشخص شد که عمل پیوند انگشت امید ناموفق و انگشت وی قطع شده است و تحقیقات جنایی آغاز و در بررسی های اولیه مشخص شد دقایقی قبل از جنایت دو موتورسوار ناشناس به تعقیب آیلین و امید رفته اند.

سپس متوجه شدند که وارد فروشگاه لوازم صوتی و تصویری دوست امید شده اند و دقایقی در آنجا به گفتگو نشستند که با رسیدن سرنشینان موتورسیکلت به فروشگاه شروع به لگد زدن به درب فروشگاه کردند و سپس وارد مغازه شدند. فروشگاه یک دقیقه بعد در حالی که آیلین و امید در حال ضربات چاقو بودند از مغازه بیرون زدند و از مهلکا گریختند.

زمانی که وضعیت امید کمی بهتر شد، در اولین تحقیقات به بازپرس جنایی گفت: من تازه با آیلین آشنا شده بودم و به او علاقه مند شده بودم. روز حادثه با هم به مغازه دوستم می رفتیم که ناگهان دو مرد با چاقو به ما حمله کردند. آیلین قبلاً به من گفته بود که دوست پسر سابقش از او کینه ورزیده و تهدید به انتقام می‌کند، که فکر می‌کنم همان شخصی بود که دو دوچرخه‌سوار را استخدام کرد. بنابراین گزارش تحقیق و تفحص برای کشف معمای ماجرا ادامه دارد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا