چگونه با کمک کوچینگ، یک زندگی معنادار بسازیم؟
آیا این سناریو برایتان آشنا نیست؟ ساعت ۶ عصر است. لپتاپ خود را میبندید (یا شاید فقط آن را به آن طرف میز هل میدهید). بلافاصله، احساس گناه شروع میشود. وقتی در محل کار هستید، عذاب وجدان دارید که چرا به اندازهی کافی برای خانواده، دوستان یا سلامتیتان وقت نمیگذارید. وقتی در خانه هستید، استرس ایمیلهای پاسخنداده و کارهای ناتمام فردا رهایتان نمیکند.
ما در تلهای به نام تعادل کار و زندگی (Work-Life Balance) گیر افتادهایم. ایدهای که به ما میگوید کار و زندگی دو نیروی متضاد هستند و ما باید مثل یک بندباز ماهر، دائماً در تلاش باشیم تا تعادل را بین این دو حفظ کنیم.
اما اگر این ایده از اساس اشتباه باشد چه؟ شاید تلاش برای تعادل دقیقاً همان چیزی باشد که ما را خسته و فرسوده میکند!
چرا تعادل یک هدف شکست خورده است؟
امروز که مرزهای کار و خانه به لطف تکنولوژی کاملاً در هم تنیده شده، جداسازی کامل این دو تقریباً غیرممکن است. اما مشکل عمیقتر است: تعادل بر مدیریت زمان تمرکز دارد. به ما میگوید ۸ ساعت کار کن، ۸ ساعت زندگی شخصی، ۸ ساعت خواب.
اما شما میتوانید زمان خود را کاملاً متعادل مدیریت کنید و در پایان روز، همچنان احساس پوچی عمیقی داشته باشید. مشکل از زمانبندی شما نیست؛ مشکل از قطبنمای شماست.
هدف، تعادل نیست؛ هدف، همسویی و معنا است.
مفهوم جدید زندگی معنادار چیست؟
یک زندگی معنادار به این معنا نیست که هر روز کار هیجانانگیزی انجام دهید. به این معناست که کارهایی که در طول روز انجام میدهید – چه در قالب شغل و چه در زندگی شخصی – در راستای ارزشهای اصلی شما باشند.
ارزشها، آن قطبنمای درونی ما هستند. چیزهایی که عمیقاً برایمان اهمیت دارند؛ مثل خانواده، امنیت مالی، آزادی، یادگیری، خلاقیت یا تأثیرگذاری.
وقتی یادگیری یکی از ارزشهای اصلی شما باشد، شغلی که در آن هر روز در حال یادگیری هستید، حتی اگر چالشبرانگیز و سخت باشد، به شما انرژی میدهد، نه اینکه انرژی شما را بگیرد. در این حالت، شما دیگر به دنبال فرار از کار برای رسیدن به تعادل نیستید؛ چون آن کار، خودش بخشی از زندگی معنادار شما شده است.
اما چند نفر از ما به وضوح میدانیم که ارزشهای اصلیمان چیست؟

کوچینگ؛ GPS شما برای یافتن معنا
اینجا دقیقاً نقطهای است که کوچینگ (Coaching) وارد میشود. کوچ، یک مشاور یا رواندرمانگر نیست. کوچ قرار نیست به شما بگوید چه کار کنید. کوچ، متخصصی است که با ابزار سؤال، به شما کمک میکند تا خودتان، مسیرتان را پیدا کنید. (تاریخچه کوچینگ)
فرایند کوچینگ برای ساختن یک زندگی معنادار، شبیه به این سه مرحله است:
۱. کوچ به شما کمک میکند ارزشهایتان را کشف کنید
بیشتر ما فکر میکنیم میدانیم چه میخواهیم، اما در واقع، خواستههای ما ترکیبی از انتظارات جامعه، خانواده و ترسهایمان است. کوچ به شما کمک نمیکند که یک شغل خوب پیدا کنید؛ کمک میکند بفهمید خوب از نظر شما یعنی چه.
او با پرسیدن سؤالات عمیق، به شما کمک میکند تا ۵ یا ۶ ارزش اصلی و غیرقابل مذاکره زندگیتان را از دل تجربیات گذشتهتان بیرون بکشید.
۲. کوچ به شما کمک میکند شکاف را ببینید
وقتی ارزشهایتان را روی کاغذ آوردید، کوچ آینهای شفاف جلوی شما میگیرد. او به سادگی میپرسد: اگر خانواده و آرامش دو ارزش اصلی تو هستند، چرا شغلی را انتخاب کردهای که مجبوری ۷ شب هفته تا دیروقت کار کنی و پر از تنش است؟
دیدن این شکاف بین زندگی فعلی و زندگی مبتنی بر ارزشها دردناک است، اما نقطهی شروع تغییر است.
۳. کوچ به شما کمک میکند مسیر را طراحی کنید
هدف این نیست که فردا صبح استفا دهید! کوچینگ دربارهی تصمیمات هیجانی نیست، بلکه دربارهی طراحی یک برنامه عملیاتی واقعبینانه است.

برای مثال: فرض کنید خلاقیت ارزش اصلی شماست، اما در شغل فعلیتان (مثلاً یک کار روتین اداری) هیچ فضایی برای آن ندارید و این شما را فرسوده کرده.
-
تصمیم هیجانی: من استعفا میدهم تا هنرمند شوم!
-
مسیر طراحیشده با کوچ: کوچ به شما کمک میکند ببینید که خلاقیت میتواند به شکلهای مختلفی ارضا شود. قدم اول میتواند این باشد: دو روز در هفته، یک ساعت را صرف یادگیری یک مهارت خلاقانه (مثل طراحی گرافیک یا نویسندگی) کنید. قدم بعدی: با مدیرتان صحبت کنید تا شاید بتوانید در پروژهی بهبود گزارشهای ماهانه شرکت، به صورت داوطلبانه کمک کنید و ظاهر آنها را خلاقانهتر طراحی کنید.
میبینید؟ کوچ در کنار شما میماند تا این شکاف را قدم به قدم پر کنید. او به شما کمک میکند تا راههای کوچکی برای بافتن ارزشهایتان در زندگی فعلیتان پیدا کنید، تا زمانی که برای تغییرات بزرگتر آماده شوید. اگر میخواهید بیشتر با کوچینگ و چرایی آن آشنا شوید خواندن مقالهی هدف از کوچینگ چیست به شما پیشنهاد میشود.
زندگی را ببافید، نه اینکه متعادل کنید
به جای تعادل (Balance) کار و زندگی، به بافندگی (Weaving) فکر کنید.
شما کار و زندگی را مثل دو تار و پود جدا نمیبینید. شما ارزشهایتان را (مثل نخهای رنگی ارزشمند) برمیدارید و با آنها یک فرش یکپارچه، زیبا و معنادار از زندگیتان میبافید. در این فرش، هر تار و پود در جای درست خودش قرار دارد و به کل تصویر معنا میبخشد.
کوچینگ آن مربیای است که به شما کمک میکند این نخهای باارزش را پیدا کنید و نقشهی بافت این فرش منحصربهفرد که زندگی شما نام دارد را طراحی کنید.
حمیدرضا حیدری، یک کوچ حرفهای و متخصصِ کمک به افراد برای عبور از احساس فرسودگی و ساختن یک زندگی «معنادار» بر اساس ارزشهای شخصیشان است. او به شما کمک میکند تا به جای مدیریت زمان، انرژی خود را مدیریت کنید. برای مشاهده مقالات آموزشی کوچینگ (بیزینس کوچینگ، لایف کوچینگ) و رزرو وقت جلسه کوچینگ به وبسایت https://heydari.coach مراجعه کنید.