نقد فیلم «خانواده اجارهای»/ نگاهی عمیق به زندگی انسانهای اجارهای
فرارو- فیلم سینمایی «خانواده اجارهای» (Rental Family) اولین بار در جشنواره فیلم تورنتو به نمایش درآمد، در عین حال اکران عمومی آن اخیرا در سینماهای جهان آغاز شده است.
به گزارش فرارو، این اولین بار نیست که بازیگران هالیوود در فیلمی از آسیای شرقی بازی میکنند اما «خانواده اجارهای» را میتوان یکی از بهترینها دانست، اثری در ظاهر ساده که در لایههای پنهان نمایشی متفاوت از درد و رنجهای انسانی ارائه میدهد.
«فیلیپ» با بازی «برندن فریزر» شخصیت اصلی قصه است. بازیگری میانسال که برای کسب درآمد بیشتر به ژاپن مهاجرت کرده، حالا درگیر پروژههای کم اهمیت شده و همچنان غریبهای است که نه میتواند به آمریکا برگردد و نه امکان پیشرفت جدی در ژاپن را دارد. این تنهایی «فیلیپ» به بهترین شکل در فیلم به تصویر کشیده شده است. جایی که او تنها و غمگین از پشت پنجره به زندگی شاد دیگران نگاه میکند. وضعیت دردناک او مقدمه ورود به دنیای پیچیده افراد اجارهای است. حرفهای خاص در ژاپن که در آن بازیگران برای ایفای نقش کاراکترهای مختلف اجاره میشوند.
واقعیت تلخ پشت ظاهری خندان
فیلم با ماموریتهای ساده و خندهدار آغاز میشود. از ایفای نقش داماد کانادایی گرفته تا یک آمریکایی غمگین برای شرکت در مراسم خاکسپاری. با پیشرفت داستان فیلم به سمت چالشهای جدیتر میرود. مهمترین بخش قصه جایی است که «فیلیپ» نقش پدر، دختری ۱۱ساله به نام «میا» را بازی میکند تا شانس قبولی او را در مدرسهای خاص بالا ببرد. این تصمیم «فیلیپ» و مادر «میا» تماشاگر را با این پرسش مواجه میکند که مرز بین کمک و سواستفاده عاطفی کجاست. «خانواده اجارهای» رابطه میان «فیلیپ» و دخترک را گرم و دلنشین نشان میدهد اما همزمان به این واقعیت تلخ میپردازد؛ مردی که نقش پدر را بازی میکند یک بازیگر است و در باطن هیچ کدام از احساسات واقعی نیست. در کنار قصه اصلی، خانواده یک بازیگر فراموششده ژاپنی «فیلیپ» را استخدام میکند تا به عنوان روزنامهنگار در خانه حضور پیدا کند و مصاحبهای کوتاه با این بازیگر انجام دهد. این بخش از داستان شاید کمی طولانی به نظر برسد اما به خوبی نشان میدهد دروغهای کوچک بازیگری برای دیگران میتواند اثرات عمیق انسانی داشته باشد.
بازی «برندن فریزر» را میتوان نقطه قوت داستان بدانیم، بازی او نه تنها عمق شخصیت «فیلیپ» را نشان میدهد، بلکه لایهای جدید از احساسات و عواطف انسانی را به تصویر میکشد، رابطه او با «میا» همزمان واقعی و نمایشی به نظر میرسد، چیزی که داستان را برای تماشا لذتبخش میکند.
قدرت «خانواده اجارهای» در تعادل ماهرانه آن میان عقل و احساس است. قصه در دل روایت ساده و طنزآلود خود، مسائل مهم و پیچیدهای، مانند تنهایی، هویت و نیاز انسانها به دیده شدن را مطرح میکند. قصه نشان میدهد که ما هر روز در زندگی واقعی نقش بازی میکنیم و ممکن است دروغهای کوچک و بزرگ بگوییم. با این حال زمانی میتوانیم حقیقت را بپذیریم که صادقانه با دیگران ارتباط برقرار کنیم. این مفهوم در کنار بازی ظریف بازیگران، تماشای فیلم را به تجربهای جذاب و به یاد ماندنی تبدیل کرده است.
در نهایت «خانواده اجارهای» اثری است که میتواند لبخند روی لب بیاورد و هم اشک تماشاگر را درآورد، به همین دلیل نام فیلم تا مدتها در ذهن مخاطب میماند.