در رئیس جمهور و شعر در دنیای سیاست

کتاب “در حمایت از رئیس جمهور” دارای عنوان و جلد کاذب است. زیرا این برای رئیس جمهور پیشین ایران حسن روحانی نیست. این روزها پس از تهیه بحث و گفتگو با سعید جلیلی ، بازگشت وی در شورای عالی امنیت ملی اعلام شده است.
سید عبدالعاد موسووی از این فرصت استفاده کرده است که در سه بار سفر ریاست جمهوری خود به سه استان جنوبی ایران-خوزستان ، هورموزگان و سیستان-بالچستان-و حس مردم ، خلق و خوی مراسم ریاضی ، دنباله ای از باره های جدید ، از سکانس های نیوآکراسیکیا ، دنباله های جدید ، هورموزگان و سیستان-بالوچستان را همراهی کند. مخاطب “همجنس گرا” البته با قلم با سیالیت ، ظاهر شاعرانه و بدبختی آن بین دنیای فانتزی و واقعیت است ، و اگرچه در سرمقاله روزنامه ما وجود ندارد ، اما هر بار که در آخرین ستون صفحه وجود دارد ، نوشته های آن دشوار و البته ساده و شیرین است. زیرا او شاعر است و کلمات را مانند موم روی زمین می گیرد.
“در قرن رئیس جمهور” ، البته او نامی بدون نام دارد و فکر می کنم او انتخاب شد زیرا حسن روحانی به عنوان “دیپلمات شیخ” شناخته می شد و عنوان رئیس جمهور در ایران نبوده است. “شهر” فارسی نیست و کلمه “شرکت” رایج است. بنابراین ، من احتمالاً می خواستم ثابت کنم که این یکی دیگر بود. من کتاب SID را فقط روزهایی که در نسخه دوم بود خواندم و البته من خریداری نکردم. در عوض ، همان نسخه اهدا شده به همکار ما Ali Varamini و آنچه از شاعر انتظار می رود ، به جز نوشتن شعر در اهدای کتاب:
شمع وجود عاشقان است که ابدیت می نامند.
رنگ Non -Mesángica بر مرگ تأثیر نمی گذارد
این سؤال می تواند مطرح شود که چرا این کتاب پس از پنج سال منتشر شد ، در حالی که ما دو رئیس جمهور دیگر را بعد از روحانی دیدیم و زمان سفر در پایان سال بود ، اگرچه در ماه های اول ، توافق موقت شکل گرفت که این کتاب در دو سال مبتنی بر براجام بود. ما بازگشتیم و از قلب من افتاده ایم.
البته آقای موسوی قبلاً این سفرها را در “کتاب هفته اخبار” منتشر کرده بود و اکنون آن را به صورت یک کتاب ارائه داده است و در نهایت می تواند دست به دست هم دهد.
در مقدمه توضیحات تلخ درباره اینکه چرا او نوشت: “من به 5 میلیون نفری که امروز به آقای روحانی رأی داده اند ، فکر می کنم امروز چهار نفر حاضر به رای دادن نیستند و این یکی از عادت های طولانی ما است.
یکی از چهار نفری که مایل به مقاومت در برابر آنچه گفته اند و مهم نیست چه می گویند یا آنچه فکر می کنند … من هرگز سیاسی نبوده ام ، اما من از کار سیاسی کم نگرفته ام. اما نه با هدف جناح و حزب. “اگر می خواستم ، به راحتی می توانستم به دولت احمدی نژاد برسم ، اما من در دولت احمدی نژاد به مخالفان آن پیوستم و من به یکی از رادیکال ترین منتقدین آن تبدیل شدم.”
خوب از آنجا که نکته اصلی در مورد او این است که منشأ او بنیادگرایی است و می توانست به هزاره هزاره یا صدا برسد ، اما او به اصلاح طلبان نزدیک شد و در روزهای خود ، من روزنامه روزنامه را نوشتم و به یاد آوردم.
در میان انتشاراتی که وی مسئول یا نوشته شده بود ، من عاشق “کتاب هفته – پنجشنبه” بودم که می خواست کتاب یا کتاب هفته احمد شملو را به روز کند ، و این پنجشنبه کوچکتر بود. تنها شک من در مورد میزان عبدال جواد و قلم او لحن و انتقاد او در مورد شملو بود. اگرچه او می دانست که او به دوره ظلم ، جوانان و تعصبات ایدئولوژیک مربوط می شود ، و توسط یوسف علی میرکاک ، که متهم به رادیکالیسم به هاتاکی بود و شاید به این دلیل که آنی به صبح شاعر حمله می کرد ، اگر او این کار را انجام دهد. وقتی دیدم که آنها عذرخواهی کرده و تصویر شملو را با زیبایی و زیبایی منتشر می کنند.
با دانستن اینکه برخی از احکام در گذشته صحیح نبوده و با کمال تعجب ، این بار و این بار ، یوسف علی مییشاک ، موسوی آنچه را که قبلاً گفته بود ، ایجاد کرده است ، اگرچه او سبک جدید آقای ملشاک را نمی پذیرد. به امید اینکه ناریدا نتواند بگوید ، و من می دانم که این به دلیل روابط نزدیک خانوادگی علت است (همان چیزی که برخی می نویسند).
این می تواند به جای کتاب در مورد نویسنده ، قلم و ظاهر آن تا حدی نوشته شود ، اما این دقیقاً همان کاری است که وی با مسافران انجام داده است. از شاعری که وارد دنیای سیاست شده است ، نمی توان صبر کرد ، و در واقع ، او سفر اصلی را از شعار به آگاهی ، بدون فاصله از شعر انجام داده است ، و شاید او می خواهد در سه فصل کتاب بنویسد ، او این سه عنوان را انتخاب می کند. شعار ، هوش و شعر!
او در مقدمه دوم نوشت: “ما برای بسیاری آموزش داده شدیم.
وضعیت رها کردن روح و عشق است
این کارهایی که انجام آن آسان نیست
شما این کار را می کردید تمام این هزینه برای دستیابی به آگاهی از اینکه دیوار واقعیت نمی تواند با شعار فروپاشی کند.
او این مقدمه را نوشت و “شما هستید” و اکنون در ماه اکتبر و در دوره پس از عبور از کشمش با افزایش قیمت ارزی و سخت ترین وضعیت معیشت و ترس از جنگ ، نمی دانم که آیا به چاپ سوم می رسد و در مورد دشواری هایی که ما نمی خواهیم. به جز این در نسخه سوم ، من می خواهم دو تغییر ایجاد کنم. یکی از “بطری ها” که باید به “بطری” تبدیل شود و به طرز عجیبی در مورد چای نوشته شده است و تاریخ ناهنجاری های چای در بعضی موارد برای مسافرت آمده است ، اما بطری ، کتان.
توضیح دیگری در مورد روزنامه “آسمان” در صفحه 88 ، که نادرست تر و بی دقتی است زیرا به طور مکرر در کتاب اکبر مونجابی ذکر شده است ، و همچنین سردبیر بود ، در خنک در “آسمان” ، و رابطه آن با محمد کوچانی را می توان با موسوی مقایسه کرد. عبدال جواد نوشت: “دستگیری بهشت به دلیل تاریخ مصادره روزنامه ها” بود. “آینده” در اوت 2006 بسته شد و اکنون ، پس از این همه سال ، کودکان “آسمان” از همان عبارت استفاده کرده بودند. ” ممکن است با این فرض که قرار ملاقات desaprueba نیست ، باورنکردنی نباشد. “
بدون برادر! اگر در نظر بگیریم که سال 2006 1358 است ، اما اعلامیه جبهه ملی ایران در ژوئن سال 1360 منتشر شد ، و آنچه مربوط به موضوع “آینده” در سال 58 بود ، در حالی که در سال 58 ، دیوان عالی یا بالاترین دیوان قضایی هنوز برای دولت نصب نشده بود. “آسمان” با دکتر داود هرمیداس باوند ، عضو اصلی جبهه ملی مصاحبه کرده بود و به همین عنوان حساس نبود ، اما پاراردا بدبخت بود و روزنامه پس از تنها شش شماره مصادره شد.
آنچه من فکر می کردم نمی فهمم ، دخالت چیست و می دانستم که اکبر مونجبی کتابی را که بارها ذکر کرده ام نخوانده است زیرا او این را یادآوری می کرد ، و تنها توجیه این بود که عبدال جواد بیشتر از یک تحلیلگر سیاسی بود و چقدر بهتر بود! من “در قرن رئیس جمهور” و در مدت زمان کوتاهی خواندم. برای خواندن کافی است.
جنبه های سیاسی گاهی اوقات رنگارنگ ، اما خوشبختانه تاریخ این سه استان و سه سرزمین خالص از نظر تنوع فرهنگی و جغرافیا و عشق و افراد نجیب باید باقی بمانند ، اگرچه عدالت نسبی انجام می شود و برخی از مضرات در وسط شهرهای واسطه ای قرار دارند. شما باورنکردنی هامید نماتوله را دیده اید ، به احتمال زیاد شما اینگونه هستید و اگر در قطعات خود گرفتار شوید ، نیازی به توضیحی ندارید.
من “در قرن ریاست جمهوری” را دوست ندارم زیرا آنها سه نقاشی مسافرتی هستند. از آنجا که من دوست دارم نویسنده در چشمان خود به جهان نگاه کند و دستگاهی ننویسد که او را به یک سفر و مهمتر از همه در شکل سوق داده باشد. راه آنقدر مهم است که روزنامه نگار نمی تواند تمیز و غیر جذاب باشد که او نمی خواهد نوشته های Cyrus Align را تغذیه کند. زیرا برای او روزنامه نگاری ، نه وسیله ای که هدف و شکل است ، زبان و کلمات در جایی قرار دارند که باید باشد.
اگر صدر الموتاللهین در سفر به مردم و قانون قرار داشت ، شعر نباید در این شعار باشد و آگاهی نباید مانع از آن شود که زیبایی های شعر را از بین ببرد و این همان چیزی است که سید عبدالعواد در سه فصل انجام داده است و در صورت لزوم از طنز ملی استفاده کرده است.
* منتشر شده در روزنامه وطن