اگر این برای شجاریان نبود ، موسیقی ایرانی در دهه شصت/خوانگ و میراث Khosrow دوام نخواهد داشت

Navidi Atta: محمد رضا شجاران امروز 85 ساله است. اگرچه بدن وی پنج سال پیش از این زمین سقوط کرد ، اما حضور وی امروز بیشتر مشهود است. ظاهر پدیده و فرهنگ ایرانی محمد رضا شاجاریان در فرهنگ ایران نتیجه یک مبارزه هنری و پشتکار وفادار به اصالت و ریشه ها نیست ، بلکه نتیجه یک صخره های فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی است. چه تعداد از هنرمندان توانمند که در سایر زمینه های اجتماعی و سیاسی زندگی می کردند ، اما نتوانستند بودجه های مختلف خود را نشان دهند. شاجریان بدون دانش یا دانش خود در یک تولد دوباره اجتماعی ظاهر شده است.
از ابتدای رادیو در جامعه ایران که تا اوایل دهه 1950 تجربه تاریخی موسیقی ایرانی را رقم زد ، می تواند یک دوره آزمایش و خطا در برابر موسیقی ایران و همچنین موسیقی با سلیقه ایرانی باشد. این دوره در دهه گذشته وی ثبات نسبی در درک و تشکیل مخاطبان ایرانی داشت. اما دیر ، این دوره نسبتاً طولانی از بین بردن ریشه های موسیقی در بخشی از بدن موسیقی ، که منجر به تأسیس مرکز حفظ و انتشار موسیقی ایرانی شد. و این آغاز نحوه موسیقی راه آهن سابق خود مسیری جدید بود. مانند مسیر جدیدی که در سینما و سایر هنرها دیدیم ، چیزی بیش از تولد دوباره اجتماعی نبود که سرانجام منجر به تغییر سیاسی شد.
محمد رضا شاریان در چنین بیمارستان بزرگ شد. وی کار رسمی خود را تقریباً همزمان با تأسیس مرکز حفظ ارتقاء آغاز کرد و به وضوح تحت تأثیر ترانه سلف در سالهای اول قرار گرفت ، اما در دهه 1950 ، وی تأثیر قابل توجهی در مرکز حفاظت و انتشار پذیرفت. حضور Houshang Ebtehaj در رادیو و تغییرات در این رسانه های موسیقی عمومی نتیجه طعم فردی نبود بلکه تأثیر همان تولد دوباره بود. در این دوره رادیویی ، شجاعانی یکی از خوانندگان اصلی ایران به حساب می آمد و به همراه پاریسا ، دو طرف خواننده وجود داشتند که آهنگ و موسیقی معتبر را نگه می داشتند و پخش می کردند. طعم مخاطب به تدریج با صدایی که از شکل قبلی دور بود ، حضور داشت و روند این روند ، نه یک افراطی که طبیعی به نظر می رسید.
اما انقلاب در موسیقی بسیاری از مسیرهای طبیعی را قطع کرد و فکر افراطی که سعی در از بین بردن موسیقی داشت به حدی حاکم است که روزی برای موسیقی وجود ندارد. این فکر که فردیناند و بهروز Vosoughi را در سینما از بین برد ، Iraj و Golpa را نیز از بین برد. همه چیز در گذشته مخاطبان را به یاد می آورد ، از جلد و قرعه کشی به آهنگ Glitter و فردیناند. واضح بود که با چنین اندیشه افراطی که با تفسیرهای دین همراه بود ، زنان جایی در موسیقی و استثناء موسیقی پاپ نداشتند. شکل شاخص موسیقی پاریسا ایران و Hengameh Akhavan نیز از بین رفت (اخیراً به عنوان خواننده معرفی شد).
در همین حال ، شاجریان این استثناء بود که حاکمیت چاره ای جز قبول او و سبک اجرایی خود (از نظر عملکرد و برخورد با موسیقی) نداشت. قبل از انقلاب ، شجاران درگیر خواندن در کاباره نبوده است و هرگز هنر خود را در سطح پایین ارائه نمی داد یا در جناح های سیاسی متعارف (چپ ، راست ، مجاهدین و غیره) شرکت نمی کرد. از این منظر ، حاکمیت پس از بسیاری از کشش و حل مشکل تحریم موسیقی ، به دنبال ساختن الگوی Shajrian برای موسیقی بود. شجاریان همچنین تنها خواننده پس از بازگشت به موسیقی مستقل در سطح فرهنگی بالا تبدیل شد ، بنابراین در بین طبقه فکری (به دلیل خالی بودن سایر صداها) محبوب و محبوب شد.
همه چیز برای تبدیل شدن به محمد رضا شجاران در چهره ای محبوب که به تدریج به یک سوپراستار یا سطح بالاتری تبدیل شد. اسطوره در جامعه ایران بود. شخصی که فقط در همان زمان در موسیقی ایران دوست داشت. abolassan saba. منشأ آن بسیار جدی ، فنی و خاص بود ، اما محبوب شد. البته ، شدت این شهرت بسیار بیشتر از آن بود تا به حدی که در بین مردم و صدای او ، توانایی هنری او و خانواده اش و غیره. اما یک نکته بر فراز شجاریان صد به محبوبیت وی افزود و آن زمان زمان بود. در طول حرفه خود ، او سکوت ساکت و موقعیت های بیشتری در اماکن اجتماعی داشت. او همیشه در دسترس نبود و این به اسطوره او در جامعه پیوست.
آنچه امروز در شلوغی صفحات پر از محتوای کاذب ، معکوس و غیر واقعی از بین می رود این است که شاجریان مسئول از بین بردن خوانندگان قدیمی خود نیست ، و نه از بین بردن صدای زنان یا یک گروه مافیا برای ایجاد شهرت و فعالیت در جامعه. پدیده محمد رضا شجاران نتیجه چندین مؤلفه بود. نام و موسیقی او به این نتیجه رسید که در دهه های نه چندان دور ، مردم کوچه و بازار به نام صدای همه خوانندگان سنتی ، و شاجریان به عنوان یک خواننده به عنوان یک سبک موسیقی در جامعه شناخته نمی شد. بنابراین ، هیچ یک از خوانندگانی که در دوره شجیریان کار می کردند قادر به ترک سایه قوی شهرت خود نبودند.
اما هر از گاهی و هشتمین سالگرد تولد این شخصیت موسیقی ایرانی ، میراث او وجود دارد که فرزندی ندارد ، اما موسیقی و رفتار پدرش ذکر نشده است: آثار او ، صدها اثر هنوز منتشر نشده است ، و فعالیت های ثانویه مانند موسیقی وی منتشر نشده است ، اگر چنین موسیقی فراموش نشده باشد. انجام آن به ناچار میراث گرانبهای شاجریان چندین نسل از هنرمندان و علاقه مندان به موسیقی هستند که با صدای خود به موسیقی ایرانی علاقه مند بودند و امروز آنها خون جدیدی در رگ های موسیقی ایران هستند. موسیقی ایرانی به ناحق مدیون محمد رضا شاکریان است ، پیروی او به اصالت و پایبندی وی در حرفه خود و خارج از لغزش و حاشیه.
59244