افراد درگیر در تنهایی ، عشق ، کمبود و پوچ

به گزارش خبرگزاری روابط عمومی ، محمد اکبری هاشترودی ، در قالب داستانهای مستقل اما در هم تنیده ، زندگی شخصیت هایی را که با مشکلات و نگرانی های خودشان سر و کار دارند ، روایت می کند.
این کتاب در سال 6 منتشر شد و جو آن عمدتاً در شهر و در بین افراد عادی شکل گرفته است. ساختار کتاب به گونه ای است که هر داستان روایت جداگانه ای دارد ، اما همه مباحثی مانند تنهایی ، جستجوی معنا ، عشق ، فقدان و قرار گرفتن در معرض پوچ وجود دارد. نویسنده هنگام انتخاب یک زبان و زاویه ای نزدیک به ذهن شخصیت ها ، نویسنده سعی کرده است تجربیات زندگی و احساسات داخلی خود را به روشی ملموس به خواننده منتقل کند. این کتاب در دسته داستانهای کوتاه معاصر فارسی قرار می گیرد و نگرانی های نسل فعلی را با داستانهای زندگی روزمره منعکس می کند.
“شاید پیاده رو و برخی از داستانهای دیگر …” ، هر داستان درباره زندگی شخصیت هایی است که در روابط عاطفی ، تنهایی ، جستجوهای هویت و معنای زندگی درگیر هستند. داستان ها اغلب با روایت شخص اول آغاز می شود و خواننده را به ذهن و احساسات شخصیت ها سوق می دهد. به عنوان مثال ، در داستان “شاید پیاده رو” ، راوی از خاطرات و روابط گذشته خود مراقبت می کند و در قلب شهر ، او احساس پوچی و تکرار زندگی روزمره دارد. در داستان “افراد مسن عاشق نمی شوند” ، فضای دفتر روانپزشک بهانه ای برای تأمل در عشق در سنین مختلف و اگر احساسات و دلبستگی ها محدود به جوانان می شود. تاریخ میهمانان با یک رابطه عاشقانه و لحظات انتظار و اضطراب رفتار می کند و در “ماهی نمی میرد” ، نگرانی های مرگ و تنهایی مادربزرگ بر روایت در طول بیماری و اپیدمی تمرکز دارد. در تمام داستان ها ، شخصیت ها با نوعی بی قرار و جستجو روبرو هستند ، که اغلب در مکالمه با خود یا با دیگران قرار می گیرند ، به احساسات و تصمیمات خود تجدید نظر می کنند. داستان ها گاهی اوقات با طنز تلخ و گاه فلسفی همراه است که نشان دهنده فضای شهری ، تنهایی و روابط انسانی در یک بیمارستان ملموس و معاصر است.
۲۴۲۲۴۳