زندگی و اقدامات اجتماعی و سیاسی دانش دیررس

به گفته مجلس روابط عمومی هنرمندان ایرانی ، برنامه صدمین در روز یکشنبه 5 سپتامبر 2009 به مستند مانوچر مشیری اختصاص داده شده است. پس از طرح فیلم ، یک جلسه مروری با مشارکت مهد فراهانی (انتقاد فیلم) ، سعید راشتیان (سند اسناد) با شهرام اشرف ابونیه برگزار شد.

در این مستند ، مانوچر مشیری زندگی و اقدامات اجتماعی و سیاسی دانش متوفی هودا ، محقق ، روزنامه نگار و فعال سیاسی و اجتماعی را روایت می کند.

در ابتدای جلسه ، سعید راشتیان با اشاره به انگیزه ساخت فیلم ، گفت: “انگیزه من برای این مستند دلبستگی و رابطه ای بود که در طول سالها بین ما ایجاد شده بود و می دانیم ، و همچنین ظلم و ستم ای که در تاریخ مرگ وی وجود داشت ، یک انسان بسیار خاص و پویا بود ؛ وقتی او در یک منطقه که در یک منطقه انجام می شد ، در یک منطقه کار می کرد و در یک منطقه کار می کرد.

وی ادامه داد: “اول ، این پیشنهاد برای گزارش مختصر برای یکی از آخرین سالگرد ارائه شده است ، اما ما ترجیح می دهیم یک کار با دوام تر و جدی تر تولید کنیم.” ایجاد یک مستند در مورد شخصیت با چنین پیچیدگی های فردی و اجتماعی ، به ویژه هنگامی که خود شخصیت موجود نیست ، دشوار است. با این حال ، ما تصمیم گرفتیم که وارد این مسیر شویم.

راشتیان درباره مخاطبان فیلم توضیح داد: اولین مخاطب این فیلم دوستان و معاصران صابر و سپس نسل سیاسی پس از انقلاب بود. تجربه زندگی و مبارزه برای دانستن و همکلاسی های او تجربه بسیاری از همکلاسی های ما بود. اما پس از پیش بینی های بیشمار ، ما متوجه شدیم که برای ارتباط بهتر با جوانترین نسل ، مجبور شدیم یک زبان جدید برای روایت چنین موضوعاتی پیدا کنیم. سؤالات بسیاری از جوانان در مورد انگیزه ها و سرسختی دانستن مطرح شده است ، که نشان می دهد نقطه شروع این نسل با نسل قبلی متفاوت است. با این حال ، ما هنوز معتقدیم که حلقه نزدیک به دانستن مخاطبان اصلی فیلم است.

مهراد فراهانی با اشاره به جو فیلم ، گفت: “در هنگام جستجوهای اینترنتی من ، نامه هایی راجع به مرحوم صابر پیدا کردم که به یاد می آورم که یک شخص حساس و مسئولیت چه چیزی را به یاد می آورد. به یاد آورد که پس از اعدام یکی از زندانیان سیاسی ، دو یا سه روز بعد ، برخی از زندانیان فوتبال بازی می کردند و در دادگاه مسخره می شدند و همان مسئولیت را که اتفاق افتاده است.

وی گفت: “من عادت داشتم در کنفرانس هایم با طنز صحبت کنم ، اما جو این فیلم جدی و سنگین بود.” با این حال ، این فیلم مربوط به مردی است که می تواند در زندگی خود بسیار بیشتر خدمت کند ، اما این فرصت را نداشت. این باعث افزایش بار عاطفی فیلم می شود.

سپس ، منتقد فیلم به دو نکته اصلی در مورد فیلم نزدیک شد و گفت: “نکته اول نقش تهیه کننده در شکل گیری این مستند است.” این یک واقعه مبارک و برکت است که در روند تولید فیلم های مستند یا داستانی در ایران کمتر رایج است. در بسیاری از موارد ، تهیه کننده صرفاً ارائه دهنده بودجه است و در روند فکری و محتوا پروژه دخالت نمی کند ، اما در اینجا ما دیده ایم که موضوع فیلم از ابتدا با ابتکار تهیه کننده انتخاب شده است و سپس کارگردان مطابق با موضوع انتخاب شده است. این رویکرد در واقع شبیه روند حرفه ای در صنعت انتشار و سینما است که ویراستار یا تولید کننده فکر و ایده است ، نه فقط یک سرمایه گذار.

برای توضیح این رویکرد حتی بیشتر ، فراهانی قیاس بین سه دانشگاه ، تلویزیون و نشر را انجام داد و گفت: “در دانشگاه های معتبر در سراسر جهان ، موضوع پایان نامه یا پایان نامه فقط در صورتی پذیرفته می شود که مطابق با خط علمی و تحقیقاتی باشد.” تلویزیون همچنین یک حرفه ای ، مشتری و صاحب ایده است و از تولید کننده انتظار دارد که مطابق با خط مشی تعیین شده ، محتوا را تولید کند. همچنین یک ویراستار در صنعت تحریریه جهان وجود دارد ، نه در نویسنده ، بلکه برای جستجوی ویرایشگر با یک کار آماده است. اما در ایران ، این اغلب برعکس است. بنابراین ، جنبش سعید رشتیان در این فیلم می تواند به عنوان یک گام ارزشمند تلقی شود که نشان می دهد تهیه کننده در موقعیت واقعی خود قرار دارد.

زندگی و اقدامات اجتماعی و سیاسی دانش دیررس

وی گفت: راشتیان با خواهر هودا صحبت کرد تا از ساخت کار ماندگار آگاهی داشته باشد و سپس با انتخاب آقای مشیری ، یکی از پیشگامان مستند پرتره ، این پروژه را انجام داد. این روند بسیار ارزشمند است ، زیرا موضوع و هدف ابتدا انتخاب شد و سپس تیم خلاق مناسب انتخاب شد. چنین الگویی می تواند الهام بخش سایر تولید کنندگان باشد.

این منتقد فیلم گفت که او انتظار داشت که ریتم فیلم پر جنب و جوش تر باشد و افزود که بخش اعظم این فیلم به مصاحبه ها و روایت های شفاهی اختصاص یافته است و ریتم را کند کرده است. اگرچه برخی از لحظات ، مانند صحنه آخر و فریاد ابراهیم مختاری ، تأثیرگذار و شوکه شده است ، اما ممکن است با استفاده از فرمولاسیون خلاقانه تری برای مخاطبان عمومی ، تنوع و ریتم بیشتری را روایت کند.

Handouchehr Moshiri در این جلسه گفت: “از ابتدا تصمیم گرفتیم فیلمی بسازیم تا نگرش Hoda را برجسته کنیم.” این یک شخصیت ناشناخته بود و ما نیاز به گوش دادن به روایات و خاطرات بستگان آنها بدون از بین بردن بیش از حد داشتیم. ما از ساخت یک جشنواره و یک فیلم کاملاً هنری خودداری می کنیم و هدف ما این بود که تجربه زندگی دانستن را ارائه دهیم. به همین دلیل ، حضور افراد مختلف در قالب مصاحبه جدایی ناپذیر به یک بخش جدایی ناپذیر تبدیل شد.

وی افزود: “این اولین فیلمی بود که به طور جدی با زندگی دانستن رفتار کرد ، بنابراین لازم بود مقدار قابل توجهی از روایت ها را ثبت کنیم.” با این حال ، ما سعی می کنیم از “سخنگوی” صرف دور شویم و عناصر دیگری را به فیلم اضافه کنیم.

به گفته رشتیان و موشیری ، هدف این فیلم روایت زندگی بی جان هودا و سابقه تجربه تاریخی برای نسل های آینده بود. آنها تأکید کردند که علی رغم مشکلات سیاسی و اجتماعی چنین پروژه ای ، آنها خوشحال هستند که این فیلم تاکنون در آثار بی شماری دیده شده است.

۲۴۲۲۴۲

حمیدرضا ریحانی

دیدگاهتان را بنویسید