ترند های روز

Wahdat و سالن تشییع جنازه دو هنرمند موسیقی

به گفته ایسنا ، مراسم تشییع جنازه جمشید عزیزانی ، یک خواننده و آهنگساز برجسته کرمانشاه ، همزمان با رحیم عزت باکایی ، پیشگام موسیقی ایران ، با کمک اسحاق شوکری (مدیر انجمن موسیقی) ، باباک رضای عیزیمی (کانون انجمن Veteran). مارات علی مارات ، امیرا امیرا امیرا امیرا امیرا امیرامی. عباس ستایشگر ، داود گنجئی ، شاهرام سامی ، هادی ارزام و فاضل جمشیدی در مقابل تالار ودات انجام شد.

پس از این مراسم ، جسد این دو هنرمند در هنرمندان بهشت ​​زهرا دفن و دفن شد.

اول از همه حمید رضا نوربخش ، مدیرعامل خانه موسیقی ، در این مراسم ، دو هنرمند اواخر موسیقی ، رحیم باغئی و جمشید عزیزانی سخنرانی کردند. وی ابراز ناراحتی از مرگ این دو هنرمند ، گفت: “وقتی خبر رحیم باکایی و نظیانین از آنجا خارج شده بود ، غم و اندوه همه دوستان و دوستداران من آموخته اند. این باورنکردنی بود. زیرا من بیش از 5 سال حافظه با آنها داشتم و می دانم که همه همسالان و بزرگتر من که من نیز با رحیم بیققای و هم تجهیزات دارای چنین خاطره هایی هستم.
وی ادامه داد: پس از تأسیس خانه موسیقی ، رحیم باکایی پیشگام در مرکز خانه بود. دوستان و همکارانش می دانند که علی رغم جاده و هنگام اقامت در شمال کشور ، در اتحادیه ها و جلسات شرکت کرده است و اگر در زمینه صدا و کار تخصصی وی مشکلی وجود داشته باشد ، او پیشنهادات و اشتیاق را برای کمک به شما ارائه می دهد. روح دائمی و دوستانه او برای همه بادوام است.

این هنرمند تکرار کرد: “رحیم باکایی هنوز داغ بود که ما چک را گوش داده ایم.

نوربخش گفت: چند روز پیش ، هنگامی که دخترش از نظانین وارد خانه موسیقی شد ، آنها به من اطلاع دادند که بیماری وی جدی است و ممکن است کاری انجام ندهد. در آن زمان ، تمام وجود من غرق شد. Jamshid Azizkhani Nazanin ، Bozorg ، یک هنرمند پیشگام ، یک خواننده خوب و ناخودآگاه بود. همه آنها به دلیل فروتنی و رفیق شناخته شده بودند. خداوند روحهای عزیز و نجیب را برکت دهد و به او صبر و سلامتی خانواده هایشان بدهد.

بعد از نور ، Malekouti از گروههای موسیقی موسیقی وی گفت: “من واقعاً داغ هستم ؛ زیرا سالها آقای باقائی را می شناختم و با او کار کردم. آنچه باید بگویم آقای نوربکشش بود ، اما آنچه که همیشه برای من درس بود نظم و تعهد او بود. آقای باقایی همیشه در محل کار حضور داشت و طرفدار خاصی از کار خود داشت.

وی ادامه داد: “وقتی شنیدم آقای باقائی درگذشت ، بد بود. من نه تنها دوستی را از دست دادم ، بلکه برادری را از دست دادم. او هم برادر و هم برای من معلم بود. ما با هم در رادیو کار کردیم ، در سالن وهدات ، و در کنسرت ها ، اما من همیشه او را بیش از یک بار ملاقات کردم و واقعاً او را دوست داریم.

محمد رزا داروی ؛ خواننده در این مراسم ، او چند دقیقه آواز خواند و در سخنرانی گفت: “با تشکر از همه عزیزان که سخت کار کردند و در این رویداد باشکوه شرکت کردند.” اگرچه حضور من در زندگی و کار برخی از هنرمندان خودش را سرگرم کرده است ، اما باید در مورد دوست عزیزم جمشید عزیزانی بگویم که ما بیش از 5 سال با هم هستیم. ما با هم در سفرها بودیم و خاطرات زیادی را ضبط کردیم. شب قبل از درگذشت ، من به بیمارستان رفتم. اگرچه دست من شکسته بود ، اما می خواستم او را تغذیه کنم ، اما او اجازه نداد که فقط چند دقیقه صحبت کند. در همان زمان ، با لبخندی بر لب های خود ، با وجود درد و شرایط ، او قلب ما را آرام کرد.

وی ادامه داد: امروز ، قلب همه کرمانشاه عزیز و هموطنان محبوب ، یا از راه دور یا کسانی که از نزدیک بودند ، دردناک بوده اند. من از حضور و محبت او شرمنده هستم. در پایان ، من این وظیفه را داشتم که آهنگ های کرد را بخوانم تا این نوع دوست و برادر دوستانه را بسازم.

همچنین رامین باکایی ، فرزند رحیم عزت باکایی او در مورد پدرش گفت: “من به عنوان پسرش صحبت می کنم و در واقع کسی که از هشت سالگی با پدرم بود.” همه در مورد جنبه تخصصی صحنه و مطالعه آقای باقایی صحبت می کردند ، اما من می خواهم در مورد بعد دیگری از فعالیت های آنها ، یعنی اجرای تئاتر صحبت کنم.

وی ادامه داد: “پدر من از سال 3 و شاید حتی قبل از آن در تئاتر فعال بوده است. من او را از قرمز قرمز به کارگردانی هادی اسلامی و در کارهای دیگر به یاد می آورم. چند روز پیش ، من با آقای جمشید ملکی تماس گرفتم و به او اشاره کردم که رحیم باکای بهترین بازیگر برای کار با هم است.

Baqai دوباره تأکید کرد: برای من ، او نه تنها پدر بلکه معلم من بود. امروز من به عنوان پسرش صحبت نمی کنم ، اما به عنوان دانش آموزش که پنج سال با او بود. به یاد دارم که او حتی در حال پخش برنامه تلویزیونی خود به کارگردانی آقای بهزاد بود. من زندگی عباس جاوانمارد ، بنیانگذار گروه ملی تئاتر هنر را به یاد می آورم ، که در کار “غروب در هیئت غریبه” توسط بهرام بیضئی به راه رحیم باکایی حمله کرد. در آن کار ، او کار بیهوده را تأسیس کرد و موسیقی را در یک نمایش عروسکی معرفی کرد. در آنجا بود که رحیم باقی به وزارت فرهنگ و هنر رفت و آن وزارتخانه را استخدام کرد. روح او خوشحال و عزیز است.

Iraj Rad ؛ هنرمند تئاتر پایونیر و کارگردان سابق خانه تئاتر ؛ رحیم باکایی و جمشید عزیزانی سخنرانی در مراسم تشییع جنازه زندگی کردند. وی گفت: رحیم باکایی و آقای جمشید عزیزانی ، که امروز برای تشییع جنازه خالص جمع شده ایم ، هرکدام در فرهنگ و هنر ایران جای خوبی داشتند. اگر می خواهم صحبت کنم ، در مورد دوستان ، جلسات ، جلسات و کار با رحیم باکایی چیزهای زیادی وجود خواهد داشت. در همین مراسم فعالیت های خود را در زمینه تئاتر ذکر کرد. یکی از ارزشمندترین کار او حضور “غروب خورشید در غریبه” توسط بهرام بیضئی ، به کارگردانی استاد عباس جاوانمارد بود. در آن کار ، نوعی بدعت در موسیقی صحنه رخ داده است. از آنجا که به جای ابزارهای معمولی ، از ابزارهایی مانند زنجیرها و دستگاههای غیر موزیکال برای ایجاد فضا استفاده می شد.

من ادامه داده ام: “من هنوز فقط نوار حذف آن را دارم ، و هر بار ، بزرگان و چهره های برجسته موسیقی ایرانی ، به ویژه در موسیقی آواز ، آثاری را در سالن Vahdat اجرا می کردم یا در استودیو به یاد می آورم ، که Rahim Baqaei مسئولیت صدای آن را بر عهده داشت.

این هنرمند مجدداً تأکید کرد: “اگر بدانیم که آثار ضبط شده و اجرای بسیاری از خوانندگان و ارکسترهای عالی این سرزمین با صدای دقیق و هنری رحیم باکایی باقی مانده است ، و امروز و آینده ای که از استماع آنها لذت می بریم ، پس خواهیم فهمید که شخصیت عالی چیست.” اگر همه اینها مشهودتر بود ، امروز جمعیت بسیار بیشتری برای سر آنها وجود داشت. روح محبوب او ، که در حوزه فرهنگ و هنر ایران خدمت می کرد ، رحمت های شاد و الهی است.

هام لرنجاد وی همچنین به دانشجویان عزیزانی گفت که آنها همچنین در این مراسم موسیقی بازی می کردند: پروفسور رحیم باکایی و آقای جمشید عزیزانی ، این خواننده بزرگ ایران و کردستان ، واقعاً هنر هنری هنر ایران بود و حق موسیقی همه موسیقی موسیقی را دارد. اگر این مراسم در شهر وی ، شهاباد (اسلام آباد وست) برگزار می شد ، بدون شک او چند هزار نفر خواهد داشت. زیرا او در قلب همه مردم کردستان جایگاه ویژه ای داشت. وی در طول زندگی و زندگی خود خدمات بسیاری را به موسیقی ایران و فرهنگ این سرزمین ارزشمند ارائه داد.

صبا عزیزانیدر پایان این مراسم ، پسر جمشید عزیزانی همچنین گفت: “من تسلیت خود را به مرگ معلم Baqai که قطعاً بهترین صدای پدرم را ضبط کرده بود ، هم در اینجا و هم در جاهای دیگر. من صبا ، پسر کوچک خانواده هستم.

وی ادامه داد: “تنها آرزوی من صلح است.” پدر من کسی بود که وقتی با همه روبرو شد ، فقط یک دعا گفت: “آیا کاری انجام می دهی”؟ همه هنرمندان من را می شناختند. من با همه دختران صحبت می کنم ، خواه آنها اینجا باشند که اینجا هستند یا دختران دیگری که در ایالات متحده و سوئیس زندگی می کنند و با من تماس می گیرند. من مطمئن هستم که این فیلم در مکان های مختلف اکران می شود و می خواهم همه بدانند که پدر من بسیار دوستانه ، دوست عالی و مهمان نوازی فوق العاده بود. من همچنین وظیفه پسرم را برای او انجام دادم. همانطور که عموی من گفت ، “شما یک پسر برای او پنج برابر بیشتر از پدر به شما می دهد.” امیدوارم این کودک برای روحش قانونی باشد. من 2 ساله بودم و 5 سال پدرم را داشتم ، اما فکر می کنم صدای پدرم 5 سال دیگر باقی خواهد ماند ، زیرا این تنها صدایی است که باقی می ماند. بزرگداشت آن روز دوشنبه از ساعت 9 صبح در مسجد امیرآباد انجام خواهد شد

۲۴۲۲۴۲

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا