معنی شفافیت مشخص نیست. من گمان می کنم که آنها می خواستند برخی از درک های موجود را کاهش دهند. اما اگر شما مقصر هستید که به مردم بگویید که چرا من عضو شورای انقلاب فرهنگی هستم ، افرادی که اینقدر درد و رنج دارند ، نگران چنین بخش شخصی نیستند. علاوه بر این ، بدهی های من و مشابه ایران و مردم ایران به حدی هستند که چنین شفافیت در کل آن وزن ندارد.
با این حال ، من می خواهم بگویم که من یک یا دو کار کوچک اما مؤثر انجام داده ام که مانع توجه آنها شده است. یکی این است که در مقاله ای من از شعار “مرگ به آمریکا” و شعار کشور و تأثیرات و نتایج آن انتقاد کردم. متأسفانه ، Slogan آنقدر قدرت دارد که او همه چیز و حتی فلسفه را در اختیار خود می خواهد. کار دیگر من پایان دادن به سودا علوم دینی و اسلامی شدن علوم انسانی و علوم اجتماعی بود که متأسفانه به همکلاسی های این علوم توجه نکرد. چیزی که ما کمتر مورد توجه قرار می دهیم این است که کار جهان با لحن اصلاح نمی شود.
Hidden Hands یک هنری نیست که بتواند ماشین خود را تحت پوشش قرار دهد -از ترس از آلودگی و گسترش دمپایی های کوچک دیگران ، جلوگیری می کند. من همچنین هیچ ارتباطی با وضوح ندارم و همیشه زندگی ساده ای برای یک دانشگاه دارم و در یک زندگی گریز از مرکز بوده ام. آیا نوشتن هفتاد و هشت کتاب مهم نیست که بیشتر آنها برای وضع موجود بسیار مهم هستند؟ شاید تمام آنچه مورد سؤال است این باشد که من با فلسفه زندگی کرده ام و خوشحالم که در روزهای شعار و شعار زبان و خرد و تاریکی افق آینده ، سعی کردم مشکلات و طرح های آنها را پیدا کنم. کشور ما مشکلات زیادی دارد و از آنجا که ما در مورد این مشکلات فکر نمی کنیم ، آنها به رسمیت شناخته و حل نمی شوند. بهانه دیگری اغلب به دلیل عدم سؤال و ارائه نوعی شغل است.
همکار محترم ، آنچه باید روشن شود وضعیت دشوار تله و ساده سازی ، سوء ظن ، ضرر اطلاعات سیاسی است. به عبارت دیگر ، مشکل بزرگ خلاصه ای از دیدن چیزهای مهم و اشتباهات مهم با موارد غیر ضروری و ملزومات با حادثه و عدم سؤال و تمایل ما برای درک شرایط موجود و امکانات علم و عمل است.
ما هرگز تعجب نکرده ایم که در صد سال گذشته در علوم انسانی ، علوم سیاسی و اجتماعی چه کاری انجام داده ایم و چه وضعیت پیچیده ای انجام داده ایم. در شرایط فعلی ، لازم است در مورد دانش و ظرفیت خود و نیاز بیشتر به خرد فکر کنیم. بدون این خودآگاهی ، راهی برای بهبود کشور و زندگی مردم وجود نخواهد داشت. لازم به ذکر است که هر آنچه در هر شخص اتفاق می افتد ، قومیت و کشور به درک و خرد خود باز می گردند.
