Khosrow Sinai بدون کارآفرینی/ تجربه گمشده در سینمای مستند ایرانی

هفتمین کنفرانس مطالعات کوتاه فیلم تهران مدیر سرزنده Khosrow Sinai ، کارگردان برجسته سینمای مستند ایرانی ، با همکاری انجمن کارگردانان مستند موزه فیلم و فیلم. در این رویداد ، نقاشی حسن ابتدا سینمای مستند ایالت ایرانی را مورد بررسی قرار داد و آن را با تجربه نسل های قبلی مقایسه کرد.
وی با اشاره به حجم بالای تولید مستند در کشور ، گفت: “تقریباً هزار مستند سالانه در مراکز تلویزیونی و تولید نشان داده می شود ، اما در بین این آثار می توانید کمتر از ده فیلم با محوریت تحقیقات پیدا کنید.” از این تعداد چند ، شاید فقط دو یا سه فیلم ظاهری مستقل و شخصی داشته باشند.
این نقاشی بیشتر بر اهمیت اتحاد مستندهای قبلی با هنر و ادبیات تأکید کرد و گفت: “در دهه هشتاد و هشتاد سال ما ، مانند طاهائی ، طیب ، اصلانی و خسرو سینا ، آنها با شعر ، موسیقی و نقاشی رابطه نزدیکی داشتند.” این باعث شد فیلم های او زبان شخصی و استعاری خود را. بسیاری از فیلم های مستند اکنون به سادگی در حال ضبط رویدادها هستند و زیبایی شناسی و خلاقیت ضعیف است. در حالی که سینمای مستند فقط ضبط واقعیت نیست. در عوض ، او باید کارگردان و دنیای شخصی خود را به تصویر بکشد.
در بخش دیگری از اظهارات خود ، این فیلمساز بر اهمیت استفاده از استعاره ها و اشکال خلاقانه در روایت تأکید کرد ، با استناد به نمونه هایی از آثار Khosrow Sinai ، مانند “Haj Missur” و “قالب های بادی”. وی توضیح داد که سینا نه تنها شخصیت های واقعی را در مقابل دوربین به ارمغان می آورد ، بلکه به یک لایه جدید نیز می گوید که با هم همکاری می کند و نقش خود را بازی می کند. امروز ، با وجود امکانات فنی گسترده ، جسارت و تجربی نسل قبلی کمتر قابل مشاهده است. ما باید بتوانیم تحقیق و ادبیات را به یک ساختار فیلم تبدیل کنیم و فراتر از نمایش صرف واقعیت باشیم.
در بخش دیگری از سخنان خود ، نقاشی ، با خاطره ای از دوران دانشجویی سینا در اواخر دهه 1980 ، به اهمیت تجربی در سینمای مستند پرداخت.
وی توضیح داد که سینا فراتر از واقعیت واقعیت است ، حتی در آثاری که به نظر می رسد یک موضوع ساده دارند ، مانند فیلمی درباره یک مجسمه ساز. سینا هرگز مجسمه ساز را در مقابل دوربین قرار نمی دهد تا این روند را ضبط کند. او از تولید و آثار هنرمند این هنرمند استفاده کرد و دنیای جدیدی را با روایت استعاری و شاعرانه ایجاد کرد. در یکی از این فیلم ها ، یک کبوتر کنجکاو وارد یک فضای بسته می شود ، در دنیای جهانی چهره های مرده درگیر است و سرانجام یکی از آنها می شود. فیلم با تصویری از کبوتر دوباره پرواز می کند. پایان که می تواند یک تفسیر سیاسی ، عرفانی یا شاعرانه داشته باشد.
این محقق تأکید کرد که این چشم انداز تجربی و خیالی تمایز بین مستندهایی مانند Khosrow Sinai است: آن نسل بدون ترس از انتقاد و حمله به ایده های خود و اعتماد به نفس. امروز ، اگر خود طرح ها به مدیران فیلم ارائه شود ، بعید است که با او ارتباط برقرار کنند.
وی در پایان بخش افزود: “فیلم های سینا نشان می دهد که چگونه می توانند معنای عمیقی در مورد زندگی و انسان ایجاد کنند ، حتی با استفاده از یک پرنده کوچک یا یک شیء زنده.” این تجربی است که امروزه در سینمای ما کمتر رایج است.
پس از این جلسه ، یادداشتی از محمد تاهامی نژاد ، فیلمساز و محقق ، که نتوانست در این جلسه شرکت کند. در این یادداشت ، وی در مورد موضوع “پرتره” در عکاسی و تناسب آن با مستند پرتره بحث کرد.
در اولین بخش از خاطرات خود ، تاهامی نژاد در قسمت اول یادداشت خود نوشت ، با اشاره به تعریف اولیه پرتره:
پرتره در عکاسی تصویری از چهره یا شخصی است که جلوی دوربین نشسته است. اما این اصطلاح گاهی اوقات به معنای تحقیق موردی است. به عنوان مثال ، یک مستند ساخته شده در مورد یک شهر و چهره آن شهر نیز یک مستند پرتره است. زیرا شبیه به مرجع آن است.
سپس او به مفهوم “شکل گیری چهره” پرداخت و توضیح داد: هنر هنر ارائه یا شخصیت فردی با تصویری قابل شناسایی است. تصویری که جزئیات ، شرایط و روحیه شخصیت شما را در زندگی حرفه ای و خصوصی شما منعکس می کند. حتی اگر مدل ناشناس باشد ، هویت آن همچنان به طور مؤثر منتقل می شود. این تصاویر غالباً تلاشی برای مقابله با زمان زمان و ثبت نام یا ادغام یک حافظه بصری افراد ، شخصی یا به ترتیب سیاست های عمومی است.
گفته های زیر گفته شد که این رقم می تواند به درخواست مشتری یا به ابتکار هنرمند ساخته شود و برای یافتن جنبه هنری ، درگیری بین موضوع و تخیل هنرمند حل شود. این مدل ممکن است تنها یا با دیگران ، جوان یا سالخورده ، مشهور یا ناشناس ، غنی یا متوسط باشد. حتی “خود پرتره” یا کارتون نوعی پرتره است که در آن ویژگی های چهره را برای یک تفسیر خاص و گاه خصمانه اغراق می کند.
در پایان ، Ta’aminejad عناصر اصلی پرتره را ذکر کرد:
موضوع (موضوع)
زیبایی شناسی متن (ترکیب ، رنگ ، روشنایی و پس زمینه)
شباهت
نمایندگی (چه موضوعی چهره را نشان می دهد)
خصوصیات (از جمله درک زبان بدن)
این یادداشت نشان می دهد که Ta’aminejad از پرتره نه تنها تصویری از چهره ، بلکه روایتی بصری از هویت و شخصیت یک را در نظر می گیرد. تعریفی که به خوبی با دنیای سینمای مستند و نگرانی های آن در ارتباط است.
پس از این جلسه ، سید جواد میر هاشیمی ، محقق و فیلمساز ، مقاله ای را با عنوان “استراتژی های مستند برای مقابله با شخصیت: حقیقت و اسطوره در زندگی نامه” ارائه داد. در این مقاله ، وی به چالش های پیچیده مستندها برای نشان دادن شخصیت ها در فیلم های بیوگرافی پرداخت.
میر هاشمی توضیح داد که مستندها بیوپیکولیک یا بیوگرافی نه تنها داده های ثابت هستند ، بلکه شخصیت یک فرآیند پویا و چند وجهی است که همیشه در یک راز باقی می ماند. او معتقد است که برای درک دقیق شخصیت ، فیلمساز علاوه بر داده های خارجی باید به روانشناسی اجتماعی و روابط انسانی نیز توجه کند.
وی در یادداشتی که وی در این جلسه خواند ، توضیح داد: “فیلمساز قرار نیست دلبستگی فیلم باشد و به شخصیت توضیح دهد. هرچه باشد ، خود فیلم باید ظاهر شود. قرار نیست فیلمساز باشد که دلبستگی فیلم باشد و شخصیت را توضیح دهد ؛ هر چه ، خود فیلم باید شخصیت را نشان دهد. معنای همه چیز است.
او نمی خواهد یک نماد باشد. آینه توپ ها.
سپس وی به سنت فکری و ادبی ایران اشاره کرد: در فرهنگ ما ، همیشه این عقیده بوده است که نباید حق وجود داشته باشد ، حق وجود ندارد. سؤال این است که ، یک فیلمساز در مقابل شخصیتی که تمایلی به آشکار کردن اسرار زندگی خود ندارد ، چه کاری باید انجام دهد؟ برای برآورده کردن موضوع همیشه اولین خواننده Rostam است.
برای روشن شدن بحث ، میر هاشمی نمونه هایی از سنت نوشتن اعتراف در تاریخ اندیشه ، مانند اعترافات آگوستن ، ژان -جاکوس روسو ، الغزالی و سنگی بر روی گوری جلال آل الحمد را ذکر کرد. با این حال ، اخلاق مستند حاکی از آن است که ما زندگی یکی را با اطلاعات آسیب زا به خطر نمی اندازیم. همانطور که پروفسور تاهامی نژاد گفته است ، توصیه هایی که “سفر ، ثروت و دین در هیچ جایی فاش نمی شود” می تواند اساس اخلاقی کار ما باشد.
در پایان ، میر هاشیمی در فیلم Khosrow Sinai “Haj Malour” بازی کرد و به یاد Beth معروف مولوی ، که در سکانس آخر توسط یکی از دوستان حج محمد ماسراله المولکی خوانده می شود:
«کوتاه از چادر زاقان در گلشان
Balballan پنهان و مورد ضرب و شتم. “”
وی توضیح داد: این بخش از دفتر دوم ماتناوی به معنای سکوت حقیقت است که نادان باغ دانش را تحت الشعاع قرار می دهد. سینا با انتخاب این شعر ، دیدگاه خود را نسبت به دنیای این هنرمند نشان می دهد. ظاهری که هنوز در شعر معاصر ، مانند دکتر شفیعی کادکانی منعکس شده است.
59243