ترند های روز

از آرکیپت های مادر به قهرمان

این اثر به کارگردانی Narges Abyar ، با ظرافت فیلمبرداری و استفاده از چارچوب بصری و بازی های عاطفی عمیق ، شخصیت Tsari را در مرکز قرار می دهد. یک زن سنتی در شیراز که یک سفر داخلی را برای بازسازی هویت خود در مبارزه با فشارهای خانواده ، اجتماعی و استعماری تجربه می کند. از دیدگاه روانشناختی ، این سریال را می توان با تئوری فردیت کارل گوستاو یونگ ، که روند یکپارچگی ناخودآگاه و آگاهانه را برای دستیابی به یک موجود کامل توصیف می کند ، مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. یونگ بر “انسان و نمادهای آن” تأکید می کند که این تحول اغلب در شرایط بحرانی زندگی و از طریق رویارویی با آرکیپ ها رخ می دهد. چیزی که در قوس شخصیت طلایی شرح داده شده است.

تساری در ابتدا تجسم باستانی مادر مادر است که یک مادر منفعل اما منفعل است ، یونگ می بیند که چگونه نمادی از ایثار و انفعال است. ترس از از دست دادن یوسف ، همسر و فرزندانش او را با شورش سیاسی نگه می دارند. این مسئولیت در سایه ناخودآگاه ناخودآگاه منعکس می شود. جایی که شجاعت و استقلال طلا سرکوب شده است. مرگ یوسف در نبرد با استعمار ، جرقه ای برای بحران هویت طلایی است. ابیار ، شبیه به تمرکز خود در Groove 2 ، که داستان مادری را که در انتظار فرزند گمشده خود است ، می گوید ، این فروپاشی داخلی را با استفاده از نمادهای بصری ، مانند صحنه های عزاداری با نورپردازی تاریک و قاب های باریک ، ملموس می کند. بر خلاف “شیار 1” ، که بر دوئل مادری متمرکز است ، ساناهون به تحول در فعالیت های فعال سازی می پردازد ، جایی که او کمانداران قهرمانانه و قهرمانانه را از خواب بیدار می کند. این انتقال در اوج صحنه عزاداری یوسف متبلور می شود و در یک فیلم گریه می کند.

از طرف دیگر ، جوزف توسط نظریه ویکتور فرانکل خوانده می شود. فرانکل در “انسان در جستجوی معنا” استدلال می کند که یافتن معنا در رنج ، کلید سلامت روان است. جوزف هنگام مواجهه با سرنشینان و قربانی کردن زندگی خود ، معنای زندگی خود را در عدالت می یابد. این شماره “شبی که ماه کامل بود” را یادآوری می کند ، که در آن شخصیت Fezeh به دنبال هویت و معنی در برابر فشارهای اجتماعی و خانوادگی است. اما بر خلاف “شب ماه” ، که بر تأثیرات افراط گرایی متمرکز است ، سوشون پیامدهای روانی استعمار را در روان می کند. مرگ جوزف کودتایی برای تساری و یک کاتالیزور برای تحول آن است که نشان دهنده انتقال صدمات مقاربت در زمینه استعمار است.

موضوعات روانشناختی سریال ، از جمله هویت فرهنگی و تنش های جنسیتی ، مبتنی بر ساختار مردسالاری جامعه است. تسری بر خلاف نقش مادران و تمایل به استقلال اضطراب و افسردگی دارد. دولتی که روانشناسی فمینیستی آن را سرکوب عاطفی انسان می نامد. این مسئله شبیه به “روح” آبیاری است ، که در آن زنان به دنبال استقلال در محدودیت های اجتماعی هستند ، اما سوشون با تمرکز بر متن تاریخی ، روی لایه های هویت ملی پیچیده تر تمرکز دارد. روابط تساری با زیربناها ، مانند خانم فاطیما یا خان کاکا ، لایه های تئوری دلبستگی جان بولبی را نشان می دهد ، جایی که واحدهای ناامن چرخه ترس را تقویت می کنند. آبیاری با دیالوگ های قابل توجه و سکوت قابل توجه نشان دهنده این درگیری ها به روشی ظریف است.

سوشون با ادغام دقیق روانشناسی فیلم و زیبایی شناسی ، مانند سایر آثار آبیاری ، نشان می دهد که بحران های تاریخی چگونه روان مردم را تشکیل می دهند. تساری از طریق فردیت Jangi به تعادل می رسد و در مقاومت معنا پیدا می کند ، و همچنین فرانکل به معنای بقا در رنج است. این سریال ، با عمق روانشناختی چشمگیر و اجرای بصری ، کار بازتابی نه تنها برای متخصصان روانشناسی ، بلکه برای منتقدین فیلم است که پیچیدگی های روان انسان ایران را قبل از استعمار کشف می کنند.

*روانشناس

5959

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا