رامباد جوان در رختخواب گسترش می یابد و وقتی می خواهد تمرکز کند با مشتریان خود صحبت می کند!

وی در مصاحبه ای با همشاهری ، به این سؤال پاسخ داد كه آیا او یك كشف جوان رامباد است یا خیر.
وی گفت: “این یک داستان است.” در آن زمان ، بیشتر کودکان به فعالیت های هنری مانند من علاقه داشتند. من در حال مطالعه هنر هنری بودم. در کلاسهای آقای سمانداریان و همچنین معلم عزیزم ، آقای امین طارک را دیدم. همه ما در آن سالها سعی داشتیم یک فیلم کوتاه کار کنیم و کار کنیم. هنگامی که من به دفتر آقای Takht رفتم -Sunshine ، که پایین تر از Plaza Vanak بود.
قرار بود کاری در آنجا انجام دهد. آقای تاج و تخت نبود و به دبیر خود گفت که می خواهد مدیر آن را ببیند. چند دقیقه بعد ، آنها گفتند که به آن اتاق رفتند. من به اتاق رفتم و دیدم که یک آقا در پشت تخت در حال سقوط است و مردی جلوی من متوقف شد تا مرا ببیند و گفت: “گفتم:” من این دوره ها را گفتم و می خواستم کار کنم. خوب ، حالا خیلی دیر شده است. “برو. بگذارید شماره های شما با شما تماس بگیرند.
فردا آنها به من زنگ زدند و به من گفتند که ما به دفتر آفتاب زنگ می زنیم و شما انتخاب شده اید. گفتم قطعاً کار است. دوباره به مطب رفتم و به همان اتاق بازگشتم و همان شوالیه ای را دیدم که در رختخواب افتاده بود. وقتی سرش را چرخاند ، دیدم که این آقا جوان است. بعداً فهمیدم که این رویکرد RUMBD است.
23302