ترند های روز

برنامه “اکنون” همان چیزی است که هست ؛ تلویزیون چیزی نیست

فکر در آن مکان بی نظیر است. به عنوان نمونه ای نادر از یک برنامه جذاب و جذاب ، کتابفروشی ، که منشأ ، تولد و رشد تلویزیون بود ، اما من به زودی به دنبال انجام آن و خلاص شدن از مرگ زودرس شدم.

با این حال ، اکنون ، همان ایده در یک قالب جدید ، با جنبه جدید ، به زندگی در زمینه یک بستر خصوصی بازگشت و از نظر معنا و جذب مخاطب به مکانی مناسب رسیده است. مخاطبی که از منظر خام و ساده ای از quaseakers غیرقابل توصیف ، در نظر می گیرد که این تنها مکانی برای زمان و سرگرمی است. البته سرگرمی و پولی که ناشی از آن است از جمله مهمترین جوهر ایجاد چنین سیستم عامل هایی است.
اما کل حقیقت خلاصه نمی شود.
به آنها بگویید که چنین برنامه هایی صرفاً مکانی برای بررسی و از بین بردن فیلم ها و تولید مضامین نور و کم است. این ممکن است غیر ضروری نباشد. اما فراموش نکنیم که جذب عموم ، ایجاد بستر و کسب درآمد در بخش خصوصی ، نه یک شکست بلکه هدف اساسی این سیستم عامل ها.
مشکل این است که سازماندهی عمومی و طولانی صدای صدا -سیما ، با بودجه چشمگیر ، چند برنامه بود؟ جواب خیلی خوشایند نیست. این کار به جایی رسیده است که بسیاری از برنامه های خود را ، نرده های تبلیغاتی شهر و فضای مجازی ، هم مجاز و هم “غیرمجاز” (متوسط ، که فقط با فیلتر قابل دستیابی است) ترویج می کند.
این البته یک موضوع جداگانه و مفصل است. اما بحث ما چیز دیگری است.
برنامه “اکنون” در واقع “بروشور” سوره است ، با دکوراسیون که چشم و میهمانانی را که هرگز نمی توانند به یک دلیل یا بدون هیچ دلیلی در نسخه تلویزیونی جزوه شرکت کنند ، پوشش می دهد (آیا کسی در تلویزیون مسئولیت چنین مواردی را بر عهده دارد؟).
به عنوان مثال ، حضور شانگ لانگانگائودی ، مصطفی ماستور و عبدال محمود رضزوی است. کسانی که با حضور خود در “اکنون” برنامه را در مقابل تماشاگران قرار دادند. این سه ، بدون شک ، هرگز راهی برای تلویزیون نداشته اند. چون؟ از آنجا که طعم او با طعم تصمیم گیرندگان تلویزیون و فرمول سازان سیاست سازگار نیست. در آن محافل ، دیگران تصمیم می گیرند چه کسی باشد و چه کسی نیست.
یک تلویزیون ، که زمانی تولید کننده فکر و ایده بود ، اکنون به جایی رسیده است که او همان مجری ها و محتوای سیستم عامل های موجود در شبکه خود را بازیابی می کند ، بدون آنکه بداند که این در بهترین حالت تنها فداکاری غیر ضروری به محتوای دیگران است. دیگران که در رسانه های ملی اتفاق نمی افتند.
بیایید فقط بخش مختصری از حضور آقای عبدال محمود رضزوی در “اکنون” را مرور کنیم. این واقعیت که این یک مترجم ادبی ، ادبی و منحصر به فرد در زمینه ترجمه متون باستان ، به ویژه آثار گران قیمت سعدی است ، حتی در برنامه نویسان تلویزیون تحت پوشش کسی نیست.
اما چرا راهی برای آنتن تلویزیون پیدا نمی کنیم؟ اگر فرض کنیم که او مایل نیست (ما یقین خاصی نداریم) ، هنوز دلایل ساده ای برای مخاطب وجود دارد ، که برای مدیران رسانه ها با سادگی بسیار مهم است:
اول ، ظاهر متفاوت آن ؛ با یک پوشش مرد ، جسورانه و ساده اما زیبا ، از جمله شلوار جین آبی که آن را خوش تیپ تر می کند ، که با ظاهر کلیشه ای و کلیشه ای مدیران تلویزیون سازگار نیست. چنین ظاهری ، شاید به نظر وی ، تهدیدی برای الگوهای تأیید شده باشد. و البته ، کافی است که راه را به رسانه های ملی ببندیم.
دیگری سواد و خوب و زبان است. اگر تلویزیون نگران آگاهی واقعی بود ، تلویزیون می توانست از دانش و دیدگاه خود برای بهبود سطح درک مخاطب استفاده کند. اما مشکل چیز دیگری است: شهرت خود را پس از برنامه از کجا انجام دهید؟ برای برخی ، رشد و شهرت دیگران تهدید است ، نه فرصت ؛ حتی اگر این نام از قلب خرد باشد.
شاید برای برخی ، دلایل ذکر شده در این مقاله ، از ظاهر تا ترس از شهرت رو به رشد یک آموزش تحصیل کرده ، ساده گرایانه یا حتی خارج از ذهن. اما واقعیت این است که این دلایل به ظاهر سطحی اغلب در پشت صحنه بسیاری از تصمیمات رسانه ای در کشور ما قرار دارد.
در مؤسسه ای که به جای ترویج کیفیت ، بیش از حد ، مشهور ، غیرمعمول یا استقلال رأی گیری ، نگران کنترل و انحصار باشد ، این یک فضیلت محسوب نمی شود بلکه یک تهدید است.
به همین دلیل است که بسیاری از چهره های آگاه ، نه از تلویزیون باریک ، بلکه از پنجره های کوچک اما واضح سیستم عامل های خصوصی.
و نه این که حقیقت آنقدر واضح است که دیگر نیازی به تفسیر و تفسیر ندارید؟
واضح تر از آنچه اتفاق می افتد است ؛ و در اینجا ، در این غیبت ها ، افتتاح واقعیت از بین می رود.

5959

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا