جای خالی “مارمولک” در سینما که فقط می خواهید بفروشید

Reyhaneh Eskandari: در سالهای نه چندان دور ، مردم دوباره و دوباره به سینما رفتند. فیلم هایی که اگرچه ژانر کمدی داشتند ، اما از لایه های عمیق اجتماعی ، انتقاد ظریف و شخصیت های ماندگار برخوردار بودند.
کارهایی مانند “مارمولک” ، “لیلی با من است” یا حتی “شوالیه های ممنوع” فقط خود را مجبور به خندیدن به مخاطب نکردند. در عوض ، در قلب خنده ، آنها نماینده جامعه ای بودند که رنج می برد ، من صحبت می کردم و چیزی برای گفتن. اما امروز ، گویی همه چیز تغییر کرده است. اتاق های فیلم یکی از فیلم هایی است که با شوخی های سطحی ، داستان های تکراری و بازی هایی مانند کلیپ های اینستاگرام همراه است ، فقط برای خنده و نه بیشتر.
در مصاحبه زیر ، كیوان كاتاریان ، منتقد فیلم ، با ظاهری پاتولوژیک ، درباره انحصار فیلم های کمدی در صفحه نقره ایران می گوید. انحصاری که یکی از نیازهای مخاطب نیست ، اما با برنامه ریزی رهبران سیاسی که ترجیح می دهند به تنهایی بفروشند. او در مورد فروپاشی تدریجی سینمای اجتماعی ، از بین بردن فیلمسازان انتقادی و شیوع خنده خالی می گوید و معتقد است که سلیقه مردم تغییر نکرده یا مورد غفلت واقع نشده است ، اما این یک سینما است که هیچ تاثیری در مخاطبان سینما ندارد.
پیش از این ، در یک سری مکالمات با منتقد فیلم ، منتقد فیلم ، روزنامه نگار محمود گابرولو ، منتقد سابق و مجری The Seven و Sahar ASR ، منتقد فیلم و فیلمنامه نویس ، روایتی از این که چرا فیلم ها کاهش می یابد و تولید آثاری که پس از دیدن آنها فکر نمی شد.
در زیر مکالمه جدید ما با Keyvan Kathirian آورده شده است.
در گذشته فیلم هایی وجود داشت که می توانستیم بارها ببینیم ، حتی امروز ، اگر برای خندیدن به یک فیلم احتیاج داریم. اما فیلم های کمدی امروز ، اگرچه آنها مردم را به سینما می آورند و خوب می فروشند ، اما هیچ چیز در ذهن نیست. عموم مردم فقط می خندند و سالن را ترک می کنند. به نظر شما این تغییر طعم مدیریت شده است؟
بله ، درست است بخشی از داستان این است که فیلم ها در آن زمان از کیفیت برخوردار بودند و اکنون کیفیت کاهش می یابد. فیلم هایی مانند “مارمولک” ، “لیلی با من است” یا “آقایان ممنوعه” نمونه های خوبی در سینمای کمدی پس از انقلاب هستند. قبل از انقلاب ، ما برخی از موارد قابل توجه را داشتیم. اما نکته این است که این نوع سینما همیشه وجود داشته است ، و همچنین در سراسر جهان است. در هر صورت ، چنین فیلم هایی بخشی از صنعت فیلم هستند و حضور آن ضروری است. زیرا مخاطبان وجود دارند که عاشق این نوع سینما هستند.
اما نکته این است که در کشورهای دیگر ، آنها ژانر را انحصار نمی دهند. یعنی علاوه بر سینمای وحشتناک ، جنگ ، پلیس ، ملودرام و عاشقانه ، یک کمدی وجود دارد. اما در ایران به نظر می رسد که این نوع سینمایی است که ما مانده ایم.
در همین حال ، سینمای کمدی به معنای سینمای سفارشی یا سطحی نیست. ژانر کمدی یکی از جدی ترین و پیچیده ترین ژانرهای است. شما آثار خارجی را می بینید. آنها در سطح دیگری تعریف می شوند. از آنجا نرو به چاپلین مراجعه کنید. این یکی از مبانی اصلی تاریخ سینما است. بنابراین ، ما نباید این ژانر ساده گرایانه را تحلیل کنیم.
کیوان کاتیر
اما استدلال این است که آنچه امروز در سینما اتفاق می افتد واقعاً یک کمدی است.
فکر نمی کنم اینگونه باشد. اگر چنین است ، در پایین ترین سطح قرار دارد. اینها محبوب ترین و سطحی ترین کمدی هستند. اکنون من از کلماتی مانند “بو” یا “مبتذل” استفاده نمی کنم. چون من واقعاً آن کلمات را نمی پذیرم. اما کمدی که اکنون انجام شده است ، سطح بسیار کمی دارد.
این امر از Corona برجسته تر شده است. از آنجا که مردم از سینما خسته شده بودند. هنگامی که او از 2 شروع کرد ، آنها سعی کردند با این فیلم ها مردم را به سینما برگردانند. افراد درگیر ، فشار اقتصادی ، مشکلات اجتماعی و سیاسی و غیره با این آثار سینما را به خود جلب کرده اند. Corona همچنین علت سینما را کاملاً خالی کرد و در نتیجه ، پشتیبانی گسترده ای از سرگرمی و گیشه را آغاز کرد.
این فیلم ها بال پیدا کردند ، بسیاری از اتاق ها اختصاص داده شد و دولت کاملاً از آنها حمایت کرد. بعد از 1 ، هنگامی که مردم علاقه ای به رفتن به فیلم ها نداشتند ، یک کمدی را به عنوان ابزاری برای بازگشت مردم به سالن ها دیدند. اما در این میان ، سینمای اجتماعی و انتقادی ؛ سینمایی که واقعاً حرفی برای گفتن داشت و مورد انتقاد قرار گرفت ، کاملاً رها شد. آنها به آنها سالن ندادند ، آنها را آزاد نکردند ، حتی آنها را تحویل ندادند. با فرض اینکه مردم این نوع سینما را دوست ندارند و فقط به کمدی علاقه مند هستند.
بنابراین آیا انحصار در دست سینمای تجاری و به سادگی سرگرم کننده بود؟
انحصار به دلیل کمدی های سطح پایین کاملاً سقوط کرد. پشت این فیلم ها ساخته شد. بازیگرانی که امروز در ژانر فعال بودند می توانند ده یا پانزده فیلم در سال داشته باشند. موج بزرگی از این فیلم ها راه اندازی و حتی در سیستم عامل های آنلاین پخش شد. داستانهای ضعیف ، بازی های ضعیف ، شوخی های تلگرام و اینستاگرام … و مردم ، البته ، باقی مانده اند.
اما نتیجه این است که اگر بخواهیم به هر قیمتی مردم را به سینما بیاوریم ، سرانجام به جایی خواهیم رسید که شوخی های جنسی آزاد می شود ، داستانهای غیر عمدی و پایین ساخته می شوند و ما به خیانت ، غیبت و روابط زرد می خندیم. این نوع سینما باید باشد ، اما جدا از هم. برای تبدیل شدن به همه سینمای ایران. سینما ، زمانی پر از فیلم های جدی ، بازتابنده و روشن ، به جایی رسیده است که این فیلم ها مهمترین تولیدات هستند.
آیا می توانید بگویید که تمایل امروز به ساخت فیلم های اجتماعی کمتر است؟
ساخت فیلم های جدی امروز بسیار دشوار است. هزینه ها باز نمی گردند. همه اینها به دلیل سیاست هایی است که در دولت قبلی وجود داشته است. دولت به فیلمسازان گفت: “مردم این فیلم ها را دوست دارند ، به این کار می روند.” حتی فیلمسازانی مانند آقای ایاری به این دام آورده شدند. در حقیقت ، آنها سینما را نابود کردند و به طور جدی آن را ریشه می زنند.
جالب اینجاست که فیلم های کمدی در سینمای خانگی شکست می خورند ، اما ملودرام ها جدی هستند ، پلیس ، حتی خشن. بنابراین این طور نیست که مردم فقط کمدی می خواهند. دولت قبلی با این بهانه ها سعی در از بین بردن سینمای متفکر و بحرانی داشت و متأسفانه موفق شد.
امروزه بیشتر فیلم های منتشر شده در سینما محصول سالهای گذشته هستند. به عنوان “پیر” ، “سر و صدا” یا فیلمی مانند Roxana ، اگر منتشر شود ، همه آنها برای گذشته هستند و هیچ سینمای جدی وجود ندارد. اگر چنین است ، ضعیف یا از کیفیت پایین است. کسانی که در جشنواره ها راه اندازی می شوند ، فقط خوب این سینمای کمدی هستند که فقط خوب نیستند.

عکس فیلم “پسر پیر”
بنابراین آیا این روند اجرا شد؟
آقای Khazaei و وزیر آن زمان سعی کرده اند ریشه سینمای بازتابنده را بشکنند. آنها گفتند که او یک کمدی برای کسب درآمد انجام داد. سپس آنها گفتند که کسانی که نمی فروشند ، این هستند که مردم نمی خواهند. با این حال ، واقعاً این نیست که سلیقه مردم تغییر کرده است.
بله ، بخشی از افرادی که به دنبال تفریح هستند یا مهم نیست که چه چیزی را می بینند ، تماشا می کنند و این فیلم ها را تماشا می کنند. اما چیزهای زیادی به سینما نمی رود. آنها از سینما خداحافظی کرده اند ، آنها فیلم های خوبی می خواهند ، و چون اینگونه نیستند ، به سینما رسیده اند.
بنابراین ، این فروش ها چیزی برای گفتن به مخاطبان عمومی سینما ندارند و مخاطب در اصل کاهش یافته است؟
بله ، طعم شما تغییر نکرده است. اگر دوباره یک فیلم اجتماعی خوب بسازید ، اگر فیلم به خوبی انجام شود ، مردم برمی گردند. به عنوان مثال ، من “پیر” را ندیده ام ، اما با تعاریفی که شنیده ام ، امیدوارم که خوش آمدید.
اما واقعیت این است که چیزی که چهار یا پنج سال از بین رفته است ، هر روز نیست. کسانی که می دانند چگونه یک فیلم خوب بسازند باید به فیلمسازان جدی داده شود. من هیچ ارتباطی با این نام ندارم ، اما حتی در بین فیلم های کمدی اخیر ، مواردی وجود دارد که اصلاً انتظار آن را ندارند. فیلم هایی مانند “عشق مست” یا فیلم های سعید روستی نسبتاً خوب بودند.
بخشی از سانسور چیست؟
مردم از فیلم خوب استقبال می کنند. تنها نکته این است که فیلم خوب نیست. سانسور نیز یک دلیل است. از ابتدا می گویند: “اگر آمدید ، فقط یک کمدی درست کنید.” همه کودکانی که امروز در سینمای جدی کار می کردند ، پیشنهاد کرده اند یک کمدی از دولت فارابی و سازمان فیلم بسازند.
نکته مهم دیگر این است که فروش فیلم های کمدی به طور ناگهانی در مقایسه با سال یا دو سال گذشته به طور ناگهانی کاهش یافته است. مردم چهره ها و داستان های تکراری زیادی را دیده اند ، خسته هستند. در این زمان می توانید جدول فروش نزولی را مشاهده کنید. این چیز جالبی است
242244