برخلاف حضور سینمای ایران در جشنواره کن/ گابرلو به آسگارپور

Zainab Kazemkhah: محمود گابرلو ، مجری و منتقد سینما ، درباره ایالت سینمای ایران در جشنواره کن ، یادداشتی با عنوان “وای ، ولز!” وی نوشت ، یادداشتی که با نگاهی انتقادی در مورد آنچه او “دو قطبی نخبگان فرهنگی در حجاب و حضور جهانی” نامیده می شود ، است. اما این یادداشت از بین نرفت: محمد مهدی آسگرپور ، رئیس هیئت مدیره خانه سینما ، در پاسخ ، ریشه مشکلات را نه در جشنواره ها ، بلکه در ساختار “متناقض” مدیریت فرهنگی و سیاسی کشور در نظر گرفت.
چشمان گابرلو کابوی
محمود گابرولو در خاطرات خود ابراز نگرانی از آنچه “بی تفاوتی به مقامات فرهنگی” خوانده می شود ، با اشاره به حضور فیلمسازانی مانند جعفر پاندی و سعید روستی در جشنواره فیلم کن. وی در بخشی از یادداشت خود نوشت: “وقتی همه کار خود را انجام می دهند و هیچ کس برای کسی نیست ، چگونه انتظار فرهنگ و هنر این سرزمین را داریم؟”
وی با انتقاد از رفتار دوگانه برخی از بازیگران در داخل و خارج از کشور ، وی سکوت سازمان های مسئول ، از جمله سینما ، خانه سینما و صدا ، کشور را صدا کرد و تأکید کرد که این اوضاع فقط منجر به تضعیف سینمای ایران در سطح بین المللی می شود.
در همین حال ، سینمای ایران قربانی بزرگی درگیری های سیاسی ، حذف متقابل و عدم مدیریت منسجم خواهد بود ، منطقه ای که به جای تعامل با جریان ها ، شاهد آن است. او عصبانی ، نفرت و قطبش است. از دیدگاه گابرولو ، جشنواره کن نیز از این بخش به نفع اهداف سیاسی خود سوء استفاده می کند. بدون پاسخ مقامات ایرانی.
در پاسخ به این انتقاد ، محمد مهدی آسگرپور با دیدگاه دیگری به داستان نگاه کرد. “کشور ما درگیر تناقضات عمیق و عمومی بوده است … فساد و تناقضات سیستماتیک همه چیز را به دست آورده است ؛ از اقتصاد و فرهنگ گرفته تا سینما.”
آسگرپور تأکید کرد که این تضادها محصول سالهای ایجاد سیاست است ، دو قطبی فعلی در زمینه هنر بحرانی نبود که توسط هنرمندان ایجاد شده است ، بلکه بازتابی از تضادهای سیستماتیک در مدیریت کلان کشور است. وی همچنین گفت: “امروز فیلمساز ایرانی ، با تمام چالش ها ، هنوز سابقه بهتری نسبت به سایر نهادهای اجتماعی دارد.”
یکی از مفاهیم مهم در یادداشت آسگرپور “تضاد سیستماتیک” است. پدیده ای که در آن سیاست های رسمی با رفتارهای اجرایی مطابقت ندارد ، ارزش های اعلام شده با واقعیت های روزانه و شعار. به عبارت دیگر ، هیچ سیاستی تا پایان اجرا نمی شود و هیچ قاعده ای استثنایی نیست.
در چنین فضایی ، هنرمند یا روستایی بین نقش مخالف و شریک رسمی نوسان دارد.
دو چشم ، یک نگرانی مشترک
با وجود تفاوت در زاویه مشاهده ، هر دو یادداشت در یک نقطه قرار دارند: ایالت سینمای ایران در راه جهانی سازی آشفتگی است.
در حالی که گابرولو می خواهد نقش اعتماد را تعریف کند و از نافرمانی فرهنگی عقب نشینی کند ، آسگرپور راه حل را نه در این مورد ، بلکه در اصلاحات اساسی ساختارهای تصمیم گیری و تجدید نظر در سیاست های گذشته می بیند.
حاشیه ، متن فرهنگ ایرانی؟
حضور فیلمسازان ایرانی در جشنواره فیلم کن همیشه در سالهای اخیر مورد اختلاف بوده است. جایی که برخی آن را بستری برای افتخار می دانند ، و برخی دیگر نمادی از تقسیم فرهنگی هستند. این بار ، با این حال ، جنسیت تاریخ متفاوت است: نه تنها به دلیل چهره های فعلی ، بلکه برای سکوت بسیاری از موسسات رسمی ، از جمله سازمان فیلم ، کمیسیون فرهنگی Majlis و حتی رسانه های ملی.
جسورانه ترین نقش کیست؟
سؤال اصلی که از هر دو یادداشت پیش می آید این است:
چه کسی در این ساعت فرهنگی جسورانه تر است؟ فیلمسازان؟ بازیگران؟ مدیران؟ یا سیاست های ماکرو فرهنگی؟
در حالی که گابرلو بر لزوم مسئولیت نهادهای فرهنگی تأکید می کند ، آسگرپور معتقد است که انسجام ساختار متناقض قابل انتظار نیست.
شاید پاسخ نهایی در درخشان ترین آینده باشد. اما تا آن زمان ، جشنواره هایی مانند کن آینه ای است که هم استعدادهای ایران و هم آشفتگی را تحت فرهنگ رسمی منعکس می کند.
5959