ترند های روز

افسانه های هفت پادشاهی ، سرسی لنیستر ؛ یک ملکه با قلب مادر و تاج خونین

یکی از ویژگی های برجسته سری Game of Thrones ، حضور شخصیت های منفی است که همچنین بسیار کاریزماتیک و باهوش هستند و جذابیت تاریخ را ضرب می کنند. یکی از شخصیت های نمادین در دنیای بازی ، سرسی لنیستر است که امروز می خواهیم آن را بشناسیم.

سرسی یکی از پیچیده ترین و قدرتمندترین شخصیت های کتاب ها و سریال های HBO است. او فردی بی رحمانه و جاه طلب است که محکم از خانواده خود (لنییرز) دفاع می کند. در ابتدا او ملکه همسر بود ، اما سپس به عنوان اولین ملکه مستقل وستروس اداره می شد. عبارت معروف او: “وقتی بازی تاج و تخت را انجام می دهید ، یا می خواهید یا می خواهید” ، نشان دهنده نگاه بی رحمانه او به قدرت است.

عشق به فرزندانش ، نفرت دشمنان وی و تمایل شدید به دولت ، وی را به یکی از انواع اصلی سیاست های وستروس تبدیل کرد. سرسی در نبرد King’s Landing کشته شد ، که به سلطنت بحث برانگیز و تسلط خانواده لنیستر بر تخت آهنین پایان یافت.

منشأ خانوادگی و زندگی اولیه

سرسی در سال در Costrie Rock متولد شد (پس از فتح). دختر تایوین لنیستر (یکی از قدرتمندترین اربابان وستروس) و جوآنا لنیستر. جیمی لنیستر ، برادر دوقلوی خود و تیریون لنیستر نیز برادر کوچکتر وی هستند.

هنگامی که او تنها 5 سال داشت ، مادرش در زایمان تیریون درگذشت. این حادثه تأثیر عمیقی بر احساسات سرس داشت و تیریون را برای مرگ مادر نگه داشت. مانند پدرش تایوان ، سرسی نیز از تیریون متنفر بود و این نفرت در طول زندگی خود باقی ماند.

دوران نوجوانی و نوجوانی

هنگامی که او نوجوان بود ، سرسی لنیستر به همراه دوستش ملورا ، از جادوگر جنگل ، مگی قورباغه بازدید کرد و مگی سه پیشگویی مهم راجع به آینده سرسی انجام داد: او با شاهزاده ازدواج نخواهد کرد ، بلکه با یک پادشاه ازدواج خواهد کرد. او سه فرزند خواهد داشت ، اما همه خواهند مرد (با تاج های طلایی و کفن های طلایی). اگرچه او یک ملکه خواهد بود ، اما سرانجام یک ملکه جوان و زیباتر را سرنگون می کند.

ازدواج واقعی و زایمان

پس از قیام رابرت ، که منجر به سقوط سلسله تارگرین شد ، سرسی در هشت سالگی با پادشاه جدید وستروس ازدواج کرد. این ازدواج از نظر سیاسی مهم بود و در ابتدا برای قدردانی از حمایت دیرهنگام خانواده لنیستر در جنگ سازماندهی شد. در ابتدا ، سرسی مجذوب رابرت شد. زیرا او او را به عنوان یک پادشاه جذاب و قدرتمند می دید.

اما در شب عروسی ، رابرت به طور غیر ارادی سرسی را “لیانا” خواند [ لیانا استارک، عشق واقعی رابرت و خواهر ند استارک]این باعث شد سرسی از رابرت متنفر شود و ازدواج وی به زودی به یک رابطه سرد و توخالی تبدیل شد.

پسر اول سرسی و رابرت ، کودکی با موهای سیاه ، هنگام کودکی درگذشت. این به سرسی و رابرت بدتر شد و او را بیش از هر زمان دیگری از همسرش منتقل کرد.

رابطه ممنوع بین سرسی و جیمی باعث تولد سه فرزند شد. این سه کودک به طور رسمی به عنوان وراث رابرت بریت شناخته شدند ، اما در واقعیت آنها فرزندان جیمی بودند. سرسی برای حفظ این راز و ادامه تسلط قبیله لنیستر بر تخت سلطنت ، توطئه ها و جنایات متعددی را مرتکب شد. مرگ پسر اول سرسی و رابرت بیشتر روابط او را نابود کردند.

سرسی به جیمی بازگشت و سه فرزند از او داشت ، در حالی که برای پنهان کردن این حقیقت و حفظ قدرت ، وی توسط فرزندان رابرت به دروغ معرفی شد. این راز به یکی از مهمترین عوامل سقوط خانواده Bage و آغاز جنگهای خونین تاج و تخت تبدیل شد.

توطئه های سیاسی و راز فانی سرسی لنیستر

سرسی لنیستر با برادر دوقلوی خود ، جیمی ، رابطه پنهانی داشت که منجر به تولد سه فرزند شد: جعفری ، ملیسلا و تاممن. این کودکان به عنوان وراث حقوقی پادشاه رابرت باراتیون معرفی شدند ، در حالی که فرزندان جیمی در واقع بودند.

جان ارین ، مشاور پادشاه ، این واقعیت را فهمید. کشف او از هویت واقعی فرزندان سرسی تهدیدی جدی برای موقعیت خانواده لنیستر بود. پس از کشف راز ، جان ارین ناگهان درگذشت. مرگ وی زنجیره ای از وقایع را آغاز کرد که منجر به هرج و مرج در قلمرو شد. ناد استارک به عنوان مشاور پادشاه منصوب شد و حقیقت را تحقق بخشید. قبل از سرسی ، او صریحاً اعتراف کرد: “ما همیشه متعلق به ما هستیم.”

تصرف تاج و تخت

پس از مرگ تصادفی رابرت ، سرسی سعی کرد پسرش جعفری را به سرعت در بستر آهنین قرار دهد و اراده رابرت را برای تعیین نید استارک به عنوان محافظت از قلمرو نادیده گرفت.

هنگامی که ند استارک سعی کرد حقیقت نامشروع جعفر را آشکار کند ، سرسی پیتر بیلیش (انگشت کوچک) را دستگیر کرد. ند استارک ، مانند دست راست پادشاه ، پس از مرگ رابرت ، سعی در دستگیری جعفری و سرسی و ترک استانیس برینگ ، وارث قانونی داشت. با این حال ، پیتر بیلیش به او خیانت کرد و او را دستگیر کرد. این اقدامات منجر به دستگیری ند استارک و سرانجام اعدام آنها شد که منجر به جنگ پنج پادشاه شد.

پس از جستجوی مشکوک برای رابرت برینگ ، سرسی لنیستر قصد داشت تا ناد استارک را به نگهبانان شبانه تبعید کند تا از درگیری با شمال جلوگیری کند. با این حال ، پسرش جعفری به طور غیر منتظره دستور اعدام ند دستور داد ، که حتی سرسی را می ترسید. این جنبش به ناچار جنگ را با شمال اجتناب ناپذیر کرد ، و ناتوانی سرسی در کنترل پسرش به عنوان ملکه معاون دانشکده مشکلات آینده را پیش بینی کرد.

ویژگی های حاکمیت و شخصیت سرسی

سرسی در یکی از مهمترین توصیه های خود به جعفری گفت: “وقتی شما یک پادشاه هستید ، حقیقت همان چیزی است که شما تصمیم می گیرید.” این دعا نشان می دهد که او بالاترین قدرت را نسبت به حقیقت می دانست و معتقد بود که واقعیت با زور قابل تغییر است. بر خلاف پادشاهان و رهبران که بر وفاداری و عشق حاکم بودند ، سرسی معتقد بود که ترس ابزاری بهتر برای کنترل قدرت است.

او همچنین به پسرش گفت: “هرکسی که دشمن ما نباشد.” این دیدگاه نگرش پارانوئید سرسی را نشان می دهد و اساس سیاست های سرکوبگر آن بود. سرسی به یک حاکم استبداد و بی رحمانه تبدیل شد. تصمیمات وی ، همه بر اساس بی اعتمادی ، خشونت و ترس از توطئه ها ، سرانجام باعث شد وی دشمنان و دولت خود را برای سقوط پیدا کند.

سرسی ؛ یک دریچه زن محافظ

افسانه های هفت پادشاهی ، سرسی لنیستر ؛ یک ملکه با قلب مادر و تاج خونین

علی رغم همه نقص ها و ظلم های او ، عشق سرسی به فرزندانش مهمترین شخصیت انسانی او بود. پس از درگذشت پسر اول رابرت ، وی به شدت نابود شد و حتی از تحویل بدن خود امتناع ورزید ، تا اینکه رابرت مجبور شد از نظر جسمی وی را در بر بگیرد.

غریزه مادری و اقدامات بی رحمانه

این غریزه مادری ، که به نظر می رسید تحسین برانگیز است ، باعث شد سرسی به اقدامات وحشتناک برای حفظ فرزندان خود متوسل شود. این توطئه بی رحمانه بود ، خیانت کرد و حتی قتل را توجیه کرد ، فقط برای تضمین آینده جعفری ، ملسلا و تاممن. سرسی همیشه می ترسید که جهان علیه فرزندان خود باشد و این ذهنیت بر تصمیمات وی تأثیر می گذارد.

میراث و سقوط سرسی لنیستر

پس از مرگ سه فرزندش ، سرسی مستقیماً تاج و تخت را گرفت. و اولین ملکه رسمی وستروس شد که به عنوان یک حاکم مطلق روی تخت آهنین نشست. و اولین ملکه رسمی وستروس شد که به عنوان یک حاکم مطلق روی تخت آهنین نشست. او همه عزیزان خود را از دست داد و حاکم بر یک دولت بی رحمانه و ناپایدار بود که دشمنان زیادی را برای او ایجاد کرد.

در حین حمله به دنیس تارگرین ، این شهر به خون و خون کشیده شد. سرسی و جیمی جان خود را در زیر آوار قلعه سرخ ، پایان نمادین تاریخ خود و دولت لانی ها از دست دادند.

۲۴۴۵۷

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا