آیا می توان “هنر” را با احساسات زمان تابع کرد؟

هنر می تواند تجربیات انسانی را به مرور زمان به تصویر بکشد و از طرف دیگر ، زمان نه تنها بر تجربیات هنری تأثیر می گذارد ، بلکه بر روند هنر نیز تأثیر می گذارد. هنرمندان مهارت های خود را به مرور زمان تشویق می کنند و آثار آنها مطابق با تحولات فرهنگی و تاریخی زمان خود شکل می گیرد. احساسات و افکار ما در مقابل هنر تحت تأثیر شرایط زمان ، فرهنگی و شخصی ما است ، اما برخی از هنرها مانند سینما و تئاتر به ویژه به زمان بستگی دارند ، زیرا آنها در یک لحظه خاص تجربه دارند و برای مواجهه با تاریخ و شخصیت ها نیاز دارند. در یادداشتی از خبرگزاری مهر ، سعید فالفر ، یک هنرمند و منتقد هنری ، در مورد رابطه “زمان و هنر” نوشت و “هنر” در متن زمان رشد کرده است و می تواند در معرض چنین حس زمانی باشد.
طبق گزارش های مهر در این یادداشت:
“چه و چگونه” هنر “با چگونگی و درک مفهوم” زمان رابطه معنی داری دارد. “اگرچه فیزیک می تواند به راحتی زمان را به عنوان بعد چهارم جهان اندازه گیری و اندازه گیری کند ، که احساس می کند همان مفهوم جسمی در ذهن و بدن تمدن ها گیج کننده و گیج کننده است. آنها در پادشاهی عاطفی و روانی غیر ضروری هستند.
علاوه بر آنچه به عنوان “زمان” شناخته می شود ، “هنر” می تواند در معرض چنین حس زمان قرار بگیرد. آیا این درست است که ریتم زندگی امروز حتی در مقایسه با گذشته نه چندان دور افزایش یافته است؟ در خارج از ابزارهای مکانیکی زمان ، آیا این یک مفهوم واقعی و ملموس از تند یا کند است؟ چگونه می توان یک روز به روز یا اثرات حسی روز تحت تأثیر نوع فعالیت های روزانه؟ آیا این تغییرات می تواند احساسات یا نیاز ما به تعاریف و کارکردهای هنر یا زیبایی را تغییر دهد؟
“تاریخ هنر” می تواند منبع زمان های مختلف یا فرهنگ های مختلف باشد. به عنوان مثال ، مضامین هنری را می توان در آثار مختلف تاریخی هنری مشاهده کرد و از این منظر استفاده کرد. بعید نیست که “هنر عکاسی” برای همه یافته های فنی ، شتاب زندگی بیشتر باشد. قبل از اختراع صنعتی و هنری عکاسی ، چنین هنر سریع هرگز ایجاد نشده بود. مجسمه ها و نقاشی ها را قبل از شیوع عکاسی به یاد داشته باشید ، چقدر سخت و با آنچه ایجاد شده است.
عکاسی می تواند آن زمان را به حدی کاهش دهد که در واقع از بین برود. بدیهی است که مفهوم و عملکرد “توانایی” نیز تحولات بزرگی بین هنرمند و مردم متحمل می شود. اگر بپرسیم این سؤال یک سوال غیرقابل انکار نخواهد بود. “آیا این سرعت و تحول مفهوم توانایی پس از پروفایل هایی که به ظاهر سبک ها و نقاشی های هنری معاصر اجازه می داد ، پشت؟” چگونه جامعه سنتی با همان احساس سرعت زندگی می تواند آثاری مانند تولید جنبش “امپرسیونیسم انتزاعی” را در خود جای دهد؟ یا چگونه می توان بیورهای عرفانی بر هنرهای اعتراضی سال نوزدهم و بیست و یکمین دوره غلبه کردند؟ مفهوم ، جذابیت و عملکرد در دوره های اول هنر در دوره های اول هنر در تاریخ هنر چیست؟ بدون این روند بیولوژیکی ؛ چگونه می توانم امپرسیونیسم و هنرهای پاپ با جذابیت ظرافت نقاشی شرقی رقابت کنند؟
هنر ، از ساده ترین اشکال تمرین ، از لذت و تفریح گرفته تا آیین های مذهبی ، تزئینات و غیره. حتی سریعترین اظهارات سیاسی و ایدئولوژیکی که با استفاده کاربردی از هنر در بررسی تاریخ هنر نوسان می شود ، می تواند منحنی های تفسیر را نیز فراهم کند. به طور خلاصه ، می توان نتیجه گرفت که هنر در ساده ترین اشکال سرگرمی ، از لذت و تفریح گرفته تا آیین های مذهبی ، دکوراسیون ها و غیره نوسان کرده است. حتی اظهارات سیاسی و ایدئولوژیک سریعتر. به ویژه ، نسبت هنر با “حرفه” و “کار” همیشه چنین تغییراتی را متحمل شده است. صنایع دستی: در تعاریف امروز ، این مرحله از تکامل مفهوم هنری است که پیوند ساده و مستقیم با کار این هنرمند دارد. نقاشان که برای اجرای تصاویر تزئینی دعوت شده بودند ، بعداً چنین دستوراتی شامل دستورات تبلیغاتی سیاسی و ایدئولوژیک هستند. در این مورد ؛ چگونه هنرمندانی که با چنین آثاری با اعتقادات و عقاید شخصی کار کردند؟ چگونه می توان آثار هنری کالاهای مصرفی را در نظر گرفت؟ از طرف دیگر ، چگونه می توان دنیای معاصر “بازار هنر” را رها کرد؟
به نظر می رسد که احساس سرعت در زندگی نه تنها علوم و فناوری های بیولوژیکی را دگرگون کرده است ، بلکه در مفاهیمی مانند نیاز به هنر ، استفاده از هنر ، محتوا و مضامین آثار هنری ، نسبت مخاطبان به هنر ، مشاغل هنری و غیره ، الزامات خاصی را ایجاد کرده است. عموم و مصرف کننده هنر و هنرمند ، همانطور که در اوایل عکاسی اتفاق افتاد ، آیا آنها سریعتر خواهند بود یا در یک واکنش طبیعی و بازدارندگی ، ترجیح می دهند به هنر همه چیزهای روزمره پناه ببرند؟ آیا عملکردهای محتوا بر مهارت و ایجاد آثار هنری غلبه می کنند؟ آیا رابطه جدیدی برای زیبایی در مورد چگونگی ایجاد آثار هنری وجود دارد؟ به عنوان مثال ، آیا مشکل و زمان اختصاص داده شده برای ایجاد یک اثر هنری است که فناوری های سریع امروز در ایجاد تصاویر به یک معیار داخلی و عاطفی (معیارهای منطقی و پیمانکاری) در زیبایی بصری تبدیل شده اند؟
با درج انواع فن آوری های ایجاد تصویر و حجم ، چه نرم و چه سخت افزاری و چه از طریق رسانه های جدید ، همراه با تغییر طعم و تقاضای مخاطبان فعلی ، که البته سرعت زندگی است ، هنرهای مانند نقاشی ، مجسمه سازی ، گرافیک و غیره و همچنین بازار هنر چیست؟ دانشجویان و اساتید در دانشگاه های هنری آینده چه تدریس می کنند؟ و ویژگی های مقالات هنری منتقدین و نقش خلاقانه هنرمند چیست؟ آیا هنر در آینده نه چندان دور به “انقلاب صنعتی” تبدیل می شود؟ “
۲۴۴۵۷