ترند های روز

طرف سوم جدول مذاکره

او معتقد است که رسانه ها فضای عمومی را ایجاد می کنند. اما نه هیچ یک از رسانه ها ، بلکه “وسیله انتقال” است.

ویلبر شرام ، که در دوره قبل از همسایه با “پاداش مخاطبان” و “شخصی سازی ارتباطات” صحبت می کرد ، عملاً در تلاش بود تا رسانه ها را دو عنصر “محتوا و مخاطب” بسازد. این نوع درسی از ویلبر شرام تا هابرماس چه نوع درسی دارد؟ اعتراف کنید که رسانه ها به دلیل پاداش محتوا ، نه تنها با سیاست رسانه شناخته شده اند. مطالبی که در ابتدا در روزنامه نگاری جلا داده می شود و اشکال مرتبط با آن بالاخره برای مخاطبان در دسترس است و یک فصل عمومی را ایجاد می کند.

این به معنای تقدم “مطالعات روزنامه نگاری” در “مطالعات رسانه ای” است. به همین دلیل ، ما می بینیم که امروز رئیس جمهور ایالات متحده معتقد است که رسانه های فعلی می توانند بیشتر از دیپلمات های اطراف جدول مذاکره بازی کنند. برای امرار معاش چه می کنید؟ “مقاله جریان”.

دوم ارتباطات عمومی ویلبر شرام با هابرماس درس دیگری را به ما می دهد: “کمک مالی به چشم انداز غیررسمی از جنبه رسمی و دولتی.” این روزنامه نگار به طور رسمی نشسته است تا نظرات رسمی وزارت امور خارجه و دیپلمات ها را منعکس کند. از رسانه های روزهای ایالات متحده تا اروپایی ، ما عملاً بازوی غیررسمی دیپلمات های آن هستیم. به عنوان؟ با “تمرکز روی موضوعات غیررسمی” اما “محتمل” و قابل پیش بینی. این نکته چیست که وسیله ما ، با شرط یک جنبه متخصص و قدرتمند ، ساده و برای دیپلمات های ما در اطراف جدول مذاکره باز خواهد شد؟ این امر زمانی امکان پذیر است که دیدگاه حاکم بر رسانه های ایران از “تأمل اخبار” به “اخبار تحلیلی” تغییر کند.

سوم سؤال دیگر که چرا ژانر روزنامه نگاری تحلیلی یک ژانر غالب در دنیای رسانه های فعلی است. پاسخ واضح است اما کمی پیچیده است. عموم مردم مدتهاست که از مرز کاربران دیروز و امروز در دنیای واقعی و دنیای سایبرنتیک عبور کرده اند ، با تمرکز بر عناصر پویا روزنامه نگاری ، یعنی ، چگونه و چرا وقایع.

این یک پاسخ واضح برای این سوال است.

جنبه پیچیده پاسخ ، نیاز به یک دیدگاه “متخصص و تحلیلی” است که با ظهور “روزنامه نگاری رباتیک” به چالش کشیده می شود ، اما همچنان درخشش خواهد داشت. با این حال ، بدون جنبه دقیق و تخصصی ، روزنامه نگاری تحلیلی را نمی توان در هر زمینه ای ادعا کرد. این دومین جنبه پاسخ است.

نتیجه نهایی این است که روزنامه نگاران ، از قضا ، برای اعتماد به روزنامه نگاری تحلیلی ، برای دستیابی به همه موضوعات و موارد عینی “احتمالی” و مثبت هستند ، بنابراین در این رابطه بسته به ژانر روزنامه نگاری تحلیلی ، معنای واقعی رسانه های فعلی را ایجاد می کنند. آخرین تیم ترامپ یا جناح سرمایه گذاری در کاخ سفید در برابر نئوکنهای جنگ سالار ، با کمال تعجب ، در نظر بگیرید که رسانه ها به جای آزار و اذیت و مو “سرمایه” هستند.

همین عقیده در ایران باید با توجه به شرایط کشور ایجاد و مطرح شود. این عقیده که رسانه های تحلیلی و انتقال “مستقل اما سرمایه” را به جای “بدهی و بدهی” می دانند. ما شک نداریم که این دیدگاه منجر به رسانه های اطراف جدول مذاکره می شود ، نه غیبت.

مجید رضایان/استاد دانشگاه و محقق روزنامه نگاری

منبع: روزنامه شارگ

۵۷۵۷

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا