پدرو پاسکال: بازیگر با استعداد یا اینترنت اصلی؟

به گزارش خبرگزاری ، پدرو پاسکال بازیگری است که حرفه ای وی مانند رنگارنگ یا ابریوسکوپ است. او کسی است که از نقش های تاریک و جنایتکار به نمادهای مردانگی جدید و انسانی تر شده است. با هر پروژه جدید ، مانند پوست به نظر می رسد و لایه های جدیدی از جوهر عمل خود را نشان می دهد. هر یک از نقش های وی ، چه قاچاقچی مواد مخدر خشونت آمیز و چه پدر در جهان پس از آخره زامان ، به بیانیه ای قدرتمند تبدیل می شود که در آن شکنندگی و قدرت در هم تنیده است. راز او این است: پاسکال می تواند یک قهرمان و یک انسان معمولی در همان زمان ، بار جهان باشد ، اما هویت فردی او را فدا نمی کند.
زندگی پاسکال در سنین پایین پایدار نبود: متولد سانتیاگو شیلی ، پس از کودتای نظامی با خانواده ، وی به دانمارک و سپس تگزاس مهاجرت کرد. او به شنا و حتی رقابت علاقه داشت ، اما عشق به سینما ، به ویژه فیلم “امپراتوری خورشید” ، او را به سمت بازی سوق داد. پس از تحصیل در دانشگاه نیویورک ، وی به این حرفه آمد. سالها در زیرنویس ها ظاهر شد. از “بافت عطش خون” تا “لمس یک فرشته” ، مسیر آن به شخصیت های اصلی پر از فراز و نشیب بود. در همان زمان ، او نام خانوادگی مادر خود را انتخاب کرد. هر دو برای تلفظ دشوار “Ballimas” به آمریکایی ها و هم برای بزرگداشت مادرشان که خودکشی کرده اند.
در سالهای اخیر ، ثبت نام آنها به وضوح نشان می دهد که مردان روی صفحه می توانند قوی و آسیب پذیر باشند. همه چیز با “Narcos” آغاز شد. جایی که پاسکال نقش خاویر پنی ، عامل ضد ناسازگار را ایفا کرد. این مقاله می تواند یک کلیشه خشک و خشن باشد ، اما با افزودن خستگی اضطراب ، نارسایی داخلی و آگاهی تلخ از نقش آن در این روند خونین ، شخصیت پیچیده ای ایجاد کرد. خاویر نه تنها به دنبال پابلو اسکوبار است ، بلکه دائماً می پرسد که آیا بازی ارزش آن را دارد یا خیر. به جای یک “پلیس خوب” ساده ، با مردی روبرو می شویم که از آشتی اخلاقی خرد می شود.
همین مسئله در ماندالین نیز صادق است: جنگجو فولادی در واقع پدر برای بابی یودا است ، که او را نه تنها از دشمنان بلکه از تهدیدهای جهان خارج نیز محافظت می کند. پاسکال عمداً بر احساسات تأکید می کند و از عاطفی بودن نمی ترسد. تناقضاتی وجود دارد که یک درام واقعی و درگیری های داخلی اصلی را ایجاد می کند. این یک ماسک ایده آل روی صفحه نمایش با ویژگی های از پیش تعیین شده نیست ، بلکه یک موجود زنده با عمق و سایه خاص خود است.
پاسکال این روزها از ریشه قهرمان قهرمانانه و درونگرا فاصله ندارد ، اما آن را از درون تعریف می کند. در واقع ، تصویر “مرد دیوانه” تجزیه می شود و ترک می کند تا قهرمان او بتواند خصوصیات واقعی انسانی و غیر استروتیپیک را به خود جلب کند. شخصیت های او هنوز قوی هستند ، اما این قدرت در پرخاشگری نیست ، بلکه در توانایی مراقبت و محافظت از نظر جسمی و عاطفی است.
در این راستا ، پاسکال به واسطه مردانگی جدید تبدیل شده است. مردانگی که شجاعت را با آسیب پذیری ترکیب می کند و صداقت را در نظر می گیرد ، نه نشانه ضعف ، بلکه بازتاب عزت نفس داخلی است. به عنوان مثال ، جوئل فقط یک جنگجو در آخرین ما نیست ، بلکه مردی است که با سایه های خود و جهان می جنگد که نمی تواند بی تفاوت باشد. این کامل نیست ، و این یک نکته مهم در شخصیت پردازی است: قهرمانی که اشتباهات خود را می پذیرد و مفقود می شود و با وجود همه چیز ، او ادامه می دهد.
پاسکال شخصیت های منحصر به فرد و شکست ناپذیر ندارد. او کسانی را که با خودشان با زخمهای خود می جنگند ، با وظیفه خود انتخاب می کند.
پدرو پاسکال نه تنها یک بازیگر بلکه نمادی از جنبش جدید در فرهنگ عامه است. حرکت در مرکز آن دیگر تصویر “مردانگی شکست ناپذیر” نیست ، بلکه قهرمانانی که مایل به نگاه کردن به خود هستند. این امر عمدتاً به دلیل پاسکال است که می بینیم که مردان روی صفحه نه تنها به دنبال کنترل و قدرت هستند بلکه می توانند آسیب پذیر باشند. در همان “ماندالینو” ، دین فعلی پیتر به پدری تبدیل می شود که مایل به نقض هر قانونی برای پسرش است.
خشونت همیشه مردان را از احساسات دور کرده است ، که در دنیای مردانگی مسموم پذیرفته نشده است ، اما در قهرمان “ماندالین” ، پشت این سپر ، دلبستگی عمیق پدر به کودک. در حالی که برای او می جنگید ، او به قبیله خود خیانت می کند و موقعیت خود را از دست می دهد.
این دوگانگی همچنین در “آخرین ما” توسط جوئل دیده می شود: قاچاقچی سابق که مرگ دخترش را تجربه کرده است ، اکنون با مراقبت از الی ، یک نوجوان ، معنای جدیدی پیدا می کند. در پایان ، عشق الی او را وادار می کند تا کار غیراخلاقی را انجام دهد و بسیاری از قوانین را نقض کند. حتی اوبرین مارتل در پشت رفتارهای جنسی جنسی و خشونت تحریک آمیز فاجعه ای دارد: او انتقام از مرگ خواهرش را حرکت می دهد ، اما در یک لحظه سرنوشت ساز ، قربانی بزرگی می کند و زندگی می کند.
پاسکال شخصیت های منحصر به فرد و شکست ناپذیر ندارد. او کسانی را که با خودشان با زخمهای خود می جنگند ، با وظیفه خود انتخاب می کند. و دقیقاً این درگیری داخلی است که نمی توان آن را به یک ویژگی کاهش داد ، که واقعاً قهرمانان آن را زنده می کند.
پدرو نه تنها به خاطر نقش های خود بلکه به خاطر فعالیت های اجتماعی خود محبوب شده است. از جنبش های اجتماعی و گروه های حاشیه ای پشتیبانی کنید. او یک متحد وفادار است: تعهد او به حقوق بشر و حمایت از کسانی که برای حقوق خود می جنگند ، این الگوی را رقم زد. پاسکال فقط مردی نیست که توانایی تغییر سریع روحیه را دارد ، بلکه یک رهبر است. در مورد حقوق اقلیت ، خشونت جنسیتی یا سقط جنین سکوت نمی کند. در توییتر این دستگاه عدالت شده است ، زیرا او واقعاً به سخنان خود اعتقاد دارد. او اغلب از شهرت خود برای اهداف عالی استفاده می کند: او می خواهد صدای کسانی باشد که اغلب شنیده نمی شود. به همین دلیل آنها دوست دارند.
هر پروژه جدید نشان می دهد که مستقیماً در محبوبیت نوع جدیدی از قهرمان نقش دارد. قهرمانی که مدتهاست در فرهنگ عامه غایب است. پاسکال به یک نشانه فرهنگی از زمان ما تبدیل شده است ، نمادی از کسی که جهان را بیش از حد نجات می دهد ، اما می پرسد که چرا جهان باید به هیچ وجه نجات یابد. شخصیت های او از صحبت کردن در مورد درد ، از دست دادن کنترل و شکستن قوانین برای اهداف صحیح یا نادرست نمی ترسند.
در آخرین مورد ما ، سفر جوئل بیشتر شبیه یک اعتراف داخلی است تا یک مأموریت. در ماندالین ، دین سخنرانی نمی کند ، اما وقتی کلاه خود را در برابر GRO می گیرید ، احساسات خود را بهتر از هر اعتراف بیان می کند. پاسکال نقش هایی را انتخاب می کند که قهرمانان آن بسیار بیشتر از زره های آن هستند.
در نتیجه ، پدرو پاسکال نه تنها یک بازیگر بلکه یک خرد کردن اینترنت است ، زیرا می تواند واقعی باشد. این به چهره ای تبدیل شده است که در آن شما نه تنها می توانید یک قهرمان را ببینید ، بلکه مردی را نیز می خواهد باور کند و باور کند.
244