پس از “قرمز” چه اتفاقی برای کارگردان آن افتاد؟

موزه سینما در حین خواندن ، هنگام خواندن ، هنگام خواندن ، در هنگام خواندن ، این هنرمند ، کارگردان و فیلمنامه نویس را به عنوان یک هنرمند ، کارگردان و فیلمنامه نویس منتشر کرده است.
کارگردان فیلم ، Fereydoon Jiraran ، در ابتدای گفتگوی تاریخ شفاهی خود گفت: “خاطرات و فیلم های سینمایی من با پنج خیابان و دو سینمای به نام” فردووی “و” مولن روژ “به یک شهر کوچک باز می گردند.
من “گنج گنج” را در مشهاد دیدم
وی گفت که برای دیدن “گنج قرون” به همراه پدرش به مشهاد رفته است و این فیلم را در سینمای کریستال دیده است. او نمی گوید که حرکت در طول مسیر Torbat -e -heydariyeh به مشهاد برای من بسیار لذت بخش بود. در ابتدا ، مسیر اتوبوس برای عبور از سینما بود و این برای من بسیار جذاب بود ، اما بعداً جاده تغییر کرد و این یکی از خاطرات تلخ من از آن زمان است.
جیرارانی گفت: “من در تابستان امسال به مشهاد آمدم و دوستی خود را به یک گروه تئاتر به نام نیما ارائه دادم ، که مرحوم فریدون صلالی گاردین بود ، بنابراین من به کلاسهای آموزش تئاتر وارد شدم تا یاد بگیرم. داریووش ارجماند پس از فارغ التحصیلی به مشهاد بازگشت و شروع به انجام کارهای خود در شهر کرد. وارزیل “.
من هرگز به کارگردانی فکر نکردم
وی گفت: “وقتی فیلمنامه را نوشتم ، به حبیب اسماعیلی و مهدی صباغ زاده دادم تا بخوانم ، که صباغزد سرانجام آن را پذیرفت.” من معاون خورشید بودم. اگرچه من برای کار دستیار پیشنهادات زیادی داشتم ، اما فقط روی این فیلم و سناتور کار کردم.
جیرارانی با اشاره به اینکه او هرگز به کارگردانی فکر نمی کرد ، گفت: “من بیشتر علاقه مند به فیلمنامه نویس بودم و کل رویکرد من در فیلمنامه بود.” این مسیر با “غروب آفتاب” آغاز شد و سپس “پرونده” و “رهایی” را نوشت و در همان زمان با بنی ایتاد آشنا شدم.
وی در مورد همکاری خود با راخان بنی اتماد خاطرنشان کرد: بنی اتماد در سال 6 دبیر سینما بود و در سال 6 قرار بود فیلمنامه ای بنویسیم. سال بعد ، وی فیلمنامه تلویزیونی را که تأیید شده بود ارائه داد ، اما کار نکرد ، در واقع ما هیچ علاقه ای به ساخت فیلم نداشتیم. بعداً ، بنی اتماد دوباره تصمیم به همکاری گرفت. او ایده ای از یک زن شاغل داشت و ما حدود دو ماه و نیم در مورد فیلمنامه او فکر کردیم اما بدون نتیجه. دو سال پیش ، من فیلم “Narges” را نوشتم ، که من برای Bani Etemad تعریف کردم. او از این کار استقبال کرد و فیلمنامه نهایی را در یک ماه نوشت. بنی اتماد شخصیت AFAQ را به طراحی اضافه کرد و فیلمنامه نرگس تهیه شد.
“قرمز” موقعیت من را در سینما تغییر داد
وی افزود: “بلافاصله پس از این فیلم ، من دو قرارداد جدید را امضا کردم زیرا در آن سال فیلمنامه Narges در جشنواره فیلم فجر بسیار مورد بحث قرار گرفت و بسیاری از افراد مهم به من تبریک گفتند. پس از آن ، من یک فیلمنامه به نام” معشوق من “نوشتم و آن را به مهدی فخیمزاده دادم. در حقیقت ، از اواسط سال ، ما به دنبال این بودیم که به دنبال این فیلمنامه بودیم ، که در این فیلمنامه به دست آمده بود ، که در آن به دنبال این بود که این فیلمنامه را به دست آوردیم. از بازیگر ، اما این کار نکرد.
جیرارانی گفت: “این فیلم در جشنواره و طرح ریزی عمومی بسیار موفق بود و به بهترین فیلم سال تبدیل شد.” پس از آن ، من می توانم “آب و آتش” را هدایت کنم و سال بعد “آخرین شام” را جلوی دوربین گرفتم. من فکر می کنم این سه فیلم موقعیت من را در سینما Stabil ساخته اند.
۲۴۵۲۴۵