آیا مستندها می توانند پیامدهای لایحه حجاب را مستند کنند؟ / نمای نزدیک امنیتی دوربین مستند/ جای دوربین مستند با موبایل «شرهوند خجت» جایگزین شد.
پریسا ساسانی: همانطور که تاریخ نشان می دهد و بر اساس اسناد موجود اعم از رسانه ها از جمله حوزه محتوای مکتوب، آنلاین و مستندسازی همواره سعی در ثبت وقایع اجتماعی داشته اند. اما تجربیات دو سال اخیر نشان دهنده حضور رسانه ها به معنای عام و البته فیلم مستند است که وظیفه ذاتی آنها ثبت واقعیت های ناب جامعه و اساسا جشنواره مستند ایرانی است. با توجه به این اصل مهم، عنوان «سینمای حقیقت» را به این جشنواره مهم داده اند. آنها یک فیلم را انتخاب کردند. آنها نتوانستند یا نخواستند حقایق را آنطور که باید ثبت کنند. در نتیجه دوربین های محبوب با عنوان «شهروند خبرنگار» به جای مستندهای حرفه ای هنگام ثبت وقایع زنده شدند.
یکی از عوامل مستندسازی موثق، ثبت حقیقت جامعه و دست نزدن به واقعیات است که به ویژه پس از حوادث اجتماعی سال 1401 یا با ارائه لایحه حجاب و عفاف بیش از پیش در سطح اجتماعی خود را نشان داده است. . .
برای نشان دادن معضلات اجتماعی و زنان، خوانش های سلیقه ای داریم
هادی آفریده ساخت سه فیلم کوتاه داستانی و سه مستند و بیش از 30 عنوان مستند مستقل از جمله «خاطره نی آوران»، «چنارستان»، «باشگاه حیوانات»، «صف سلام»، «کاریز، قصه آب»، پردیس خیال، باغ های گمشده، کامیون آبی و هولین در ایران در کارنامه حرفه ای وی و مستندهای نقالگرد آفرید، مراسم صبحگاهی و «تهران سیمین» را با رویکردی اجتماعی به مسائل زنان ساخت وی به خبرنگار فارسیرو گفت: پرسش از وظایف مستندساز در ثبت وقایع مرا به یاد سابقه و تجربیات مستندسازی من انداخت. تقریباً از 2 دهه پیش تا کنون، هیچ پروژه یا فیلمی نبوده است که من هیچ مشکلی نداشته باشم تا زمانی که بخواهم رنگ پرده را ببینم، همیشه مضامین مختلف تاریخی، اجتماعی و زنانه را نشان دهم که تبدیل به موضوع اصلی جامعه، صرف نظر از زنان یا مردان، به ویژه در سال های اخیر؛ ما گرفتار خوانش های سلیقه ای و دورانی هستیم که در هر دوره ای نسبت به مدیران و افرادی که به عنوان تصمیم گیرنده فرهنگی سر کار می آیند متفاوت است، یعنی با قرائت ها و رفتارهای متفاوتی مواجه هستیم.
عکس مستند «تهران سیمین» از زندگی فاطمه معتمدآریا
من مسئول مدارک بودم.
وی ادامه داد: به یاد دارم که فیلم «سیتا د گورد آفرید» که در سال 1394 توسط مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی تولید شد، در دومین دوره جشنواره فیلم حقیقت و همچنین در جشنواره به نمایش درآمد. سینمای فجر که با مدیریت صفر هرندی در وزارت ارشاد درآمد نمایشی داشت. اما یک سال بعد متهم به تولید فیلمی شدم که فساد و فحشا را ترویج می کرد، در حالی که این فیلم اساساً متعلق به یک مرکز دولتی بود و برای مدت طولانی باید با اسناد و مدارک پاسخگو می شدم. در واقع، در زمانی نشان داده شد که محدودیت ها بسیار بیشتر از امروز بود. بعد یاد روزهای سخت می افتم.
کارگردان فیلم «تهران سیمین» که داستان زندگی فاطمه معتمدآریا را روایت می کند. وی در ادامه سخنان خود به کارکرد رسانه ای فیلم مستند اشاره کرد و گفت: واقعیت این است که وقتی از فیلم مستند صحبت می کنیم متوجه می شویم که همه جا از این رسانه سینمایی به عنوان یک ابزار رسانه ای قدرتمند برای ثبت وقایع و برقراری ارتباط با آنها استفاده می شود توده ها و طبقات مختلف اجتماعی برای فرهنگ سازی استفاده می شود و در صدر تولیدات رسانه ای در جهان قرار دارد. اما در ایران با یک سینمای مستند ورشکسته مواجه هستیم که انحصاراً در اختیار دولت است و بخش زیادی از این عرصه به تلویزیون وابسته است که با مدیریت فعلی تلویزیون به ویژه مدیر فعلی شبکه مستند، عملاً وجود دارد. جایی برای مستندهای حرفه ای به معنای واقعی نیست. این با وجود انتقاداتی که از کانال مستند تلویزیونی شده است. داشتم فیلم می ساختم و گفتم فیلم خودم را می سازم. مثلاً پروژه هایی را برای اقتباس جهانی باغ ها و قنات های ایران یا موضوع آموزش دوران باستان در مدارس مدرن تعریف کردم که آثار اجتماعی و تربیتی خوبی داشت، اما جای تاسف است که در حال حاضر تلویزیون نمی تواند این فیلم ها و جریانات را تحمل کند. شبکه مستند اساسا اجازه ساخت مستند را نمی دهد.
ما نمی دانیم خوانش های حسابرسی جدید چگونه تعریف می شوند
آفریده همچنین این رفتارها را فقط برای مدیریت تولید خوش ذوق ندانست و گفت در جشنواره ها هم خوانش های شخصی وجود دارد. وی تصریح کرد: در مورد جشنواره ها این رفتارها سلیقه ای شد اما متأسفانه در سال های اخیر جشنواره ها و محوریت تولیدات فیلم مستند امنیتی شده و هر قدم ما مشروط به خوانش امنیتی است. حتی مستندسازی هم چون رویکرد فرهنگی، میراثی و تاریخی به مشکلات دارم، گرفتارم و کار می کنم. با تمام این چالش ها، وقتی به تولید می رسیم، نمی دانیم خوانش های حسابرسی جدید چگونه تعریف می شوند. زیرا لحظه تولید، قرائت طرح ممیزی شرط دارد و زمانی که تولید به پایان می رسد و کار ارائه می شود، باز هم شرایط ممیزی دیگری در کشور وجود دارد.
با اجرای قانون عفاف و حجاب، بخش زیادی از جامعه حذف می شود.
مستندساز در پاسخ به این سوال تا چه اندازه در زمان اعلام و اجرای قانون عفاف و حجاب، ثبت و مستندسازی شرایط خاص را وظیفه خود می داند؟ وی بیان کرد: در پاسخی بسیار کوتاه باید گفت که با این لایحه قطعا بخش بزرگی از جامعه حذف می شود و حتی برای قانون گذاران نیز تبعات بسیار بدی در پی خواهد داشت. در حال حاضر مستندسازان یا تقریباً از تمامی رویدادها و رویدادهای اجتماعی تاریخ معاصر کشور حذف شده اند و یا خود به دلیل شرایط خاصی که حاکم است حذف شده اند. بنابراین در رویدادهای اجتماعی قطعا این افراد هستند که روایت خود را از داستان بیان می کنند. و خوب، من هرگز اسم آن را سینمای مستند نگذاشته ام، زیرا آنها تنها تصاویر مستندی هستند که می توانند هم برای برداشت های مستند و هم برای سوء استفاده مفید باشند.
عکس از مستند ناگورد آفرید
محدودیت فیلم های مستند باعث بروز پخش های غیر رسمی می شود
وی تاکید کرد: به نظر من بهتر است کسانی که این قانون را نوشتند اول به عواقب این طرح فکر کنند و ثانیاً به این نکته توجه کنند که محدود کردن مستندها، رسانه ها و خبرنگاران نه تنها دردی را دوا نمی کند. بلکه باعث رسمی شدن وجود جریان های دیگر می شود، شاید بتوان متخصصان را حذف کرد. اما مردم با دوربین های تلفن همراه چه می کنند؟ و آن تصاویر عامه پسند و روزنامهنگاری شهروندی که با خوانشهای غیررسمی و آماتور روایت میشود، تأثیر خود را دارد و میتواند واقعیتها را عقبتر از آنچه هست جلوه دهد. در این میان مستندسازان حرفه ای مستقل، منصف، شرافتمند و مولف می توانند در جایی باقی بمانند که فقط قصه گو باشند. من همیشه در کلاسهایم میگویم که اگر میخواهید واقعیتی را روایت کنید، آن را مانند یک شبکه تلویزیونی یا ایران اینترنشنال روایت نکنید، زیرا هر دو یک داستان را بزرگنمایی میکنند و هر دو طرف ماجرا یا رویدادها را با توجه به دیدگاه خود. آنها می گویند در نتیجه هیچ کدام درست نیست و اختراع است و مردم به آن توجه نمی کنند و در نوع مستندسازی غیرحرفه ای این اتفاق می افتد، اما مستندساز سرشناس این کشور وارد این موضوع نمی شود. موضوع حتی با مجوز قانونی چون می داند این رویکرد دیده می شود. بسته ای دارد در نتیجه یک جایی رسید که خودمان دوربین ها را خاموش کردیم چون دیدیم عواقب آن زیاد است و با این رویکرد مردم ثبت کردند که زمین تا آسمان با مستندسازی متفاوت است.
یک مستندساز تا کی می تواند دوربینش را روشن کند؟
سام کلانتری کارگردان فیلم «رخ» در این دوره از جشنواره فیلم «حقیقت» و کارگردانی فیلم «جایی برای فرشتگان نیست» با موضوع ورزش بانوان، اظهار داشت: باید بررسی شود که فیلمبردار به چه یک مستندساز تا چه حد می تواند وقایع یک جامعه را ثبت کند؟ وی بیان کرد: در سه سال گذشته و پس از حوادث اجتماعی سال 1401 بحث حجاب مطرح شد اما به نظر من این جریان به سال ها قبل و در جریان حوادث مختلف از جمله حادثه دانشگاه کوی در سال 1378، ریاست جمهوری برمی گردد. انتخابات 1388، بنزین 1398 و به طور کلی. این اتفاقات این سوال را ایجاد کرد که یک مستندساز چقدر اجازه دارد دوربینش را روشن کند؟
عکس از مستند “جایی برای فرشته ها نیست”
ضبط وقایع در کشورهای دیگر رنگ امنیتی ندارد
این مستندساز ادامه داد: به نظر من دوربین یک مستندساز زمانی که رویدادهای اجتماعی در کشورهای مختلف رخ می دهد به گونه ای متفاوت روشن می شود و زمانی که اشکال اعتراضی در جهان رخ می دهد، در بسیاری از کشورها شاهد هستیم که دوربین ها در خیابان بدون فعالیت هستند. مردم . فیلمسازان مستند. بوی امنیت. این در حالی است که بسیاری از کارها در زندگی ما توسط ما یا توسط ماموران امنیتی انجام شده است. این در حالی است که مستندسازان مدت ها پیش توانستند تاریخ شفاهی ما را در این زمینه بررسی کنند و مشکلات سیاسی و اجتماعی کشور را ثبت کنند.
عکس از مستند “جایی برای فرشته ها نیست”
وی خاطرنشان کرد: به همین دلیل به عنوان یک مستندساز واقعاً نمی دانم راه حل چیست و تا زمانی که اتفاقات جامعه از دریچه امنیتی نگاه شود، هر حرکتی می تواند وحشتناک و خطرناک به نظر برسد. در نتیجه، جریان ها با برچسب ایمنی بسته می شوند.
۲۴۳