دعوای بی پایان فردوسی پور و تمامیت خواهان
به گزارش خبرگزاری فارسیرو، گزارش فردوسی پور در تریبون های غیر رسمی هم خبرساز شد. عجیب و غیرقابل درک است که عده ای همچنان با او مخالف هستند و حاضر نیستند پوشش خبری او از یک مسابقه فوتبال را حتی خارج از صدا و سیما تحمل کنند و نشان می دهد که حریفان نیز در صورت امکان برای حذف فیزیکی او تلاش خواهند کرد. شما باید از آن موجودات بترسید. دلیل عصبانیت شما از فردوسی پور را می فهمم.
به گزارش هممهن، آنها صداوسیما را ملک والدین می دانند و گلایه دارند که فلانی می خواهد در ملک پدری آنها هر کاری می خواهد بکند. تا کنون پذیرفته شده است. اما اینکه آنها انتظار داشته باشند که افراد خارج از دارایی پدرشان رفتاری را که باید نسبت به اموال پدرشان داشته باشند، بسیار ناعادلانه است. مگر اینکه قبول کنیم کل کشور مال پدر و مادرش و این همه 80-90 میلیون رعیت است.
راستش را بخواهید برای پذیرش این نکته مشکل چندانی ندارم، اما تاریخ نشان داده است که مردم این سرزمین هرگز تسلیم چنین اندیشه ای نمی شوند. آنها در دور زدن تحریم ها استاد هستند. مردمی که بلد بودند موسیقی را در زیر سایه سنگین و وحشتناک زاهدان ریاکار حفظ کنند و با بردن آن به تعزیه و نوحه و روضه به دست ما بیاورند، خوب می دانند که چگونه با شما تمامیت خواهان به جا مانده از عصر حجر رفتار کنند.
قرنهاست که این مردم آموختهاند که دین و آیین، باورهای قدیمی و کهن، اسطورهها، هنر و ادبیات خود را از درندگان دور نگه دارند و بدون تسلیم شدن در برابر ذلت، جان و ایمان خود را حفظ کنند. با افرادی که با افتخار از تاریک ترین زمان ها بیرون آمده اند و تا به امروز نور را دیده اند، چه می توانید بکنید؟
چیزی که من گفتم مربوط به زمانی بود که بشریت در ابتدایی ترین شکل بیولوژیکی خود زندگی می کرد و محدود کردن و بستن آن آسان بود. در زمان ما که تکنولوژی چیزی به نام سانسور را به یک شوخی شرم آور تبدیل کرده است و هرکسی می تواند با یک دستگاه موبایل تبدیل به یک رسانه شود، این به دام انداختن و خاموش کردن کارها چه معنای دیگری می تواند داشته باشد؟ خیلی جالبه
با میلیاردها تومان بودجه مخاطبانشان روز به روز کمتر می شود و بعد انتظار دارند بقیه رسانه ها زیر نظرشان بیایند و رنگشان در بیاید. به قول خودت اگر بیل کنی باغ خودت را بیل می کنی. رسانه ای که در بدترین وضعیت ممکن قرار دارد و هیچ برنامه موفقی در کارنامه خود ندارد و چیزی جز پخش شعارهای بد و بی مزه نمی شناسد، انتظار دارد دیگران به دستوراتش عمل کنند و در نهایت به یک عدد تبدیل شوند یکی از شاخه های بی شمارش چون
جالب است که اگر یکی با آنها مخالفت کند طلبکار می شود و شما را مسخره می کند: شما شکم ها هنوز به فکر فردوسی پور و ربنای شجریان هستید در حالی که مردم هزار جور مشکل دارند! اگر کسی این را نداند فکر می کند ما این مشکلات را برای مردم ایجاد کرده ایم. پس چه کسی جلوی شما را گرفت؟ برو مشکلات مردم را حل کن.
با نیمی از بودجه گزافی که در اختیار دارید، می توانید بسیاری از مشکلات را برطرف کنید. شما می توانید هزاران نفر را در سیستان و بلوچستان از گرسنگی نجات دهید. می توانید برای بچه هایی که زیر درخت کپر درس می خوانند مدرسه بسازید. این دارو می تواند برای بسیاری از بیمارانی که قیمت آنها سر به فلک می کشد یا به لطف سیاست های تحریمی آن پیدا نمی شود، دارو ارائه دهد.
در ضمن همانطور که خوب می دانید مشکل ما توقیف گزارش فوتبال عادل فردوسی پور یا پخش نشدن ربانه شجریان نیست. مشکل از دیدگاه تنگ نظرانه ای ناشی می شود که می خواهد همه چیز و همه را به دلخواه رنگ آمیزی کند. مشکل ما نوعی سیاست است که اصرار دارد دلسوزترین مردم روی زمین را به دشمن تبدیل کند. شما هر کاری از دستتان بر می آمد انجام دادید تا فردوسی پور جایی مثل اینترنشنال شود.
اما او نمی خواهد به این بازی 200 یا 203 یا BBC بپیوندد. او می خواهد در این کشور بماند و از توانایی های محلی برای ارائه مهارت های خود استفاده کند. آیا شما آن را دوست دارید؟ میدونم ولی چاره ای نداری به جای همه اینها، کمی هنر را به ضربه زدن به در و دیوار اختصاص دهید. کمی فکر کن اصلاً، برو خودت را آموزش بده که با گزارش فوتبالی از سکوی بیرون دفترت اینطوری بلرزد.
۲۴۴۲۴۵