یک یادآوری دولت WAQQ باقی بماند/ فریدزاده ، رئیس سازمان سینما

به گفته مورتزا ، این نامه که به آژانس خبری اختصاص داده شده است ، تلاشی برای ثبت نام اعتراض مدنی و یادآوری مسئولیت های فرهنگی در اماکن تاریخی است.
این متن نوشته شده است:
به نام خدا جان و خرد
آقای راد فریدزاد
رئیس محترم سازمان سینما
سلام
انتشار این متن انگیزه روشنی دارد. اراده ای که بعید به یک مستند نیست. این نامه یک مونولوگ از طرف من است ، من یک فیلمساز هستم و رئیس هیئت مدیره انجمن مستند سینمای ایران برای شما ، که طبق این کار رئیس سازمان فیلم هستند. رئیس جمهور که در دولت وجدان و گفتگو ، سر و صدا سینما را گرفته است ، اما در هیچ میز مذاکره احساس نمی کند. تحصیل کرده و تحصیل کرده توسط سینمای ایران در عرصه بین المللی ، که به گفتگو اعتقاد ندارد و مونولوگ را دوست دارد. این نامه سندی برای تاریخ است. برای قضاوت در مورد آینده
ما احتمالاً اولین سوال من را تا پایان این متن پیدا خواهیم کرد: شما رئیس سینما هستید؟
آقای فریدزاد! نامه ای در دبیرخانه سینما ، شماره 1 ثبت شد ، که اعلام می کند کاربرد انجمن مستند برای شناخت آن. جلسه ای برگزار نشده است که علی رغم بسیاری از پیروان ، برآورده نشده است. پاسخگویی می تواند یک چیز رایج یا بی اهمیت باشد ، اما برای جامعه ای که سعی می کند در توسعه فرهنگی نقش داشته باشد ، سوءاستفاده از چنین درخواست هایی یک سیگنال نگران کننده است.
آقای فریدزاد! شاید شما بدانید که بعد از ماهها رئیس سینمای ایران هستید. تجربه وی نشان می دهد که وی بیشتر به سینمای بین المللی علاقه مند است ، اما این بار باید به فیلم کوتاه ، مستند و روندی که فیلمسازان داستانی نیستند توجه کنند. بدون گفتن نامناسب ، رفتار و آثار آنها نشان می دهد که سودا گذشته هنوز هم دارد و شما سینمای ایران کانال همکلاسی ها و نزدیکان خود را می بینید.
شما رئیس سینما هستید ، که حتی یک ساعت برای یک جامعه فیلم فرهنگی هم ندارد؟ جالب اینجاست که علی رغم تفاوت ظاهری ، او ادامه محمد خازایی را ترجیح می دهد و از آنجا که به حفظ مدیران قابل اعتماد خود علاقه مند است ، وی سیاست ها و نوع دید کلاس را که وضعیت دولت است ، قرار داده است. این کار است؟ آیا کار باید تحت اراده و سایه مدیریت دولت فعال باشد و سیاست های دولت ها را منعکس کند؟
آقای فریدزاد! بعید است که من به یاد داشته باشم ، اما در تاریخ ثبت شده است ، به یاد می آورم که آقای Khazaei ، که یک کارگردان محبوب نبود که همیشه متهم به حمایت از گروه خاصی از فیلمسازان بود ، در سخنان خود خود را رئیس جمهور و نماینده هر طیف می دانست و سعی کرد حداقل به عنوان رئیس سازمان ببیند. سیاستی که حتی دنبال نمی شود.
آقای فریدزاد! حلقه اطراف شما خبرهای واقعی را برای شما به ارمغان نمی آورد! حداقل به اخبار و سخنان کارشناسان توجه کنید. به وضعیت سینمای اجتماعی و تولید فیلم در بخش خصوصی نگاهی بیندازید. به مشکلات انجمن ها ، زیرا اولویت وزیر محترم فرهنگ و جهت گیری اسلامی برجسته کردن نقش طبقه و انجمن ها در زمینه های مدیریت و اجرایی است. ایده های تکراری و رویدادهای ناسالم را متوقف کنید ، بعید است که به مطالعات و مشاهدات خود در مورد سینمای فعلی جهان توجه کنید. شما فکر می کنید بسته و نمی خواهید مسئولیت را به عهده بگیرید. امروز باید خط مشی ها را مرور کنیم و پنجره گفتگو را باز کنیم ، نه تکرار رویدادها و برنامه هایی که نتیجه ای ندارند.
من به عنوان رئیس انجمن مستند ایران ، من مسئولیت اعتماد به نفس مستندهایی را که می دانند حق انسانی و حرفه ای خود را برای داشتن یک جامعه و انجمن فراتر از انجمن کارگران سینمای تهران می شناسند. تهیه کنندگان ساختگی ساختگی ایرانی در کلاسهای مختلف فعال بوده و با وجود اختلافات همچنان به فعالیت خود ادامه می دهند. چرا در سینمای مستند ، اراده از این خانواده به رسمیت شناخته نمی شود؟ این تقاضا تفرقه آمیز یا رویارویی نیست ، بلکه تقاضای قانونی برای شناخت کثرت نهادهای مدنی مانند سینمای داستانی است. من نمی دانم که آیا او به این مشکلات توجه می کند ، نگرانی او حل مشکلات جامعه یا ایجاد هوای تازه در سینمای مستند نیست. دلسوزی آن کثرت و تعدد نیست. او سایه را به عنوان دولت خود در فارابی ترجیح می دهد و به سریالی که آسیب نمی رساند ، نمی چسبد. این مقام دفتر می گوید که وی نامه ما را به مرکز توسعه سینمای مستند ، تجربی و انیمیشن ارسال کرده است. ظاهراً این رویکرد به نمایش گذاشته شده است ، اما در عمل این یک نوع منفی است که مسئولیت پذیری را از بین ببرد و مستقیماً از بین ببرد. محمد حمیدی مغادام ، مدیر عامل مرکز توسعه ، بین ما و گروه دیگری از هموطنان ما دستگیر خواهد شد. شما رئیس سینمای سینمایی هستید که در مورد مدیران خود در نزدیکی برخی از فیلمسازان نمی دانید؟
آقای فریدزاد! در زمانی که ایران محبوب بار دیگر به همبستگی ملی و غرور جمعی پناه برد ، وظیفه ما ، به ویژه مواردی که در تصمیم گیری فرهنگی هستند ، دو برابر شده است. این لحظه سکوت و حذف نیست. زمان ظلم و انکار صدای دیگری نیست. امروز ، بیش از هر زمان دیگری ، کشور باید به همه فرزندان خود گوش کند. از فیلمساز گرفته تا نویسنده ، از مستند گرفته تا تهیه کننده مستقل.
اگر نگرانی ایران دارید ، اگر قلب فرهنگ این سرزمین را دارید ، هنوز نمی توانید بیش از همه سینما در اتاق های بسته ، با مشاوران و حلقه های یکنواخت تصمیم بگیرید. امروز ، ایران صدای چندگانه خود را فریاد می زند. صدایی که فقط در اجماع شنیده می شود ، احترام به استقلال انجمن ها و تفاوت های دیدگاه ها را تشخیص می دهد. تاریخ فرهنگ این سرزمین به مدیرانی که در طرفداران خود به مردم خود متوسل می شوند ، یادآوری می کند. از آنجا که آنها سپاسگزار هستند ، از دیوار بی اعتمادی عبور کردند و مسیر برقراری ارتباط را هموار کردند.
این یادداشت یک تلاش مستند برای ثبت واقعیت تاریخی و به یاد آوردن ویژگی های مدیریت فرهنگی در این روز است.
5959