از آن صحنه معروف و معروف فصل اول سریال زخمی کاری که سمیرا با بازی رعنا آزادی ور ناگهان با عصبانیت درونی خود به مالک در بالکن حمله می کند و به شکلی تحقیرآمیز به او توهین می کند تا آخرین قسمت فصل سوم. . اینکه مالک در یک چرخش دراماتیک به طرز شگفت انگیزی تمام درگیری ها و تحقیرهایش را به مشت محکمی تبدیل می کند و چهره زیبا و مصمم سمیرا را می پیچد و ترس و ناباوری را جایگزین آن می کند، جاده ای طولانی و پر پیچ و خم. گفته اند طعنه سمیرا. لبخند زدن با آن چهره خونین پاسخی دراماتیک و هوشمندانه به جاه طلبی های همیشگی اوست.
واکنش هیجان انگیز اکثر بینندگان و کاربران به این صحنه و بازخوردهایی که در بین بینندگان سریال پیدا شد نشان می دهد که نویسنده و کارگردان به درستی برخورد کرده اند و می دانند چگونه با طراحی و خلق صحنه ای دراماتیک مخاطب خود را به وجد بیاورند. (آیا سینما غیر از این وظیفه دیگری هم دارد؟)
محمدحسین مهدویان با وجود همه فراز و نشیب های سریال زخم، موفق شد دو شخصیت جذاب و خاطره انگیز ملک و سمیرا را خلق کند که بر خلاف رویه اکثر سریال های تلویزیونی مرزهای اخلاق را شکستند و نخواستند. مشاوره و توصیه هایی در مورد حفظ انسانیت به بینندگان تزریق می شود، آنها برای رسیدن به اهداف خود به هیچ چیز پشت نمی کنند.
نمایش ضدقهرمانانی که در محیطی مملو از فریب و بی اعتمادی سعی می کنند رقبای خود را یکی یکی از صحنه بازی حذف کنند و اثری از خود باقی نگذارند، همواره موضوعی جذاب برای عموم و فیلمسازان بوده است. کارگردانی، محمدحسین مهدویان گنجینه ای که از فصل اول سریال حفظ شده بود، سعی کرد با تکیه بر فضای داستان و شخصیت های جذاب، فصل های بعدی این سریال پرطرفدار را به مخاطبان خود عرضه کند.
اما در این میان چیزی که مخاطب را از ارتباط با فصل های بعدی باز داشت، ظهور ناگهانی شخصیت هایی بدون پیشینه بود که با اصرار و عزم نویسنده فیلمنامه، به این درام خانوادگی راه پیدا کردند و خیلی زود بدون اینکه بتوانند این کار را انجام دهند. برقراری ارتباط موثر با ایجاد بینندگان، هدف بازی بود. ظاهراً استفاده از یک موتیف قابل ستایش برای رشد حس انتقام جویی در شخصیت های نسل جدید سریال بیش از درام پردازی و شخصیت پردازی در فصل های دو و سه اهمیت پیدا کرده است و همین امر باعث شده صحنه هایی در شخصیت های اصلی سریال یعنی مالک و سمیرا حضور ندارند. در فضا و داستان آن قسمت از سریال هیجان چندانی وجود ندارد. اما شاید تعجب و هیجان تماشای آخرین قسمت از فصل سوم سریال زخمی را بتوان به هوش فیلمساز نسبت داد که به خوبی می داند که راهی برای ادامه نمایش جاه طلبی های شخصیت هایش وجود ندارد. راهی غیر از تقابل دو قطب بزرگ درام که او ساخته و بازنمایی می کند.
فصل سوم سریال ذوب کاری که با سیلی زدن مالک به همسر سابقش و عامل اصلی فتنه ها و خونریزی ها به پایان می رسد، نوید شروع ماجراهایی را در فصل بعد به مخاطب می دهد که در سایه اتفاق می افتد. بحث دستمالچی با مالک و نفرت سمیرا نسبت به او، اگر جدی گرفته شود، می تواند اتفاقات متناقض و هیجان انگیزی را برای مخاطب رقم بزند.
