هادی هجازیفر در قسمت چهارم پمپ ، والکس در مهمان امیر حسین حضور یافت.
در بخشی از برنامه ، وی خاطره ای را توسط حسن مهژونی تعریف کرد. وی گفت: “این زمانی بود که من در تئاتر شناخته می شدم ، اما من تصویر را در جهان نمی دانستم.” به یاد دارم که می خواستم کار “مکبث” را انجام دهم و می خواستم نقش اصلی را برای حسن مهژونی بازی کنم. در آن زمان ، مرکز هنرهای منظره ما را به عنوان کمک مالی تأیید کرده بود ، اما او هنوز آن را پرداخت نکرده بود. یکی از بچه ها گفت که من حسن را می شناسم و منظورم این است؟ گفتم چرا نه؟ او گفت این تعداد خوبی است و آن را صدا می کنید. من تماس گرفتم و بعد از تبریک و درخواست خود ، به دیدن شما کافه ایرانشهر بیایید. “من جرات می کنم بگویم که در آن زمان در جهان باورنکردنی تر نبود و قهوه من را ارجاع داد. من دائماً مضطرب بودم که می خواهم سفارش دهم ، و اگر یک قهوه و کیک نیز سفارش می داد ، من درآمد کسب نمی کردم.”
وی گفت: “من به حسن مهژونی گفتم و او این کار را دوست دارد و من این کار را دوست داشتم و به خودم گفتم.” در آن زمان ، حقوق حسن مهژونی در تئاتر بسیار زیاد بود و من در مورد دستمزدها صحبت کردم ، او گفت ، در مورد پول صحبت نکنید ، من این تعریف را شنیدم و ایده های آنها را دوست داشتم. بنابراین او گفت متاسفم زیرا من باید بروم. او برای خودش قهوه سفارش داده بود و به آب گفت و او بود. ”
۲۴۲۲۴۲
