کاخ اسپیناس: 1.5 میلیون صندلی یا 2 کیلو گوشت بره؟ / پول یقه فرهنگ را گرفته است / چهره های مشهور موسیقی مهاجرت کرده اند یا گوشه نشین شده اند
مریم پیروز بیرون می آید: حداقل دستمزد افراد مجرد پس از کسر بیمه 880.3551 میلیون تومان است و در صورت ازدواج و داشتن یک یا دو فرزند، حداقل دستمزد وی به 107.36.787 میلیون تومان می رسد. در ضمن باید اجاره کنی. یک خانه 70 متری حداقل ماهیانه 5 میلیون تومان هزینه دارد. با بقیه پولش باید گوشت، مرغ، لباس برای فرزندانش، دارو، وسایل مدرسه، شهریه مدرسه، کتاب بخرد. برای تهیه یک کمک مطالعه و … آیا حتی مکانی برای یک شب تفریحی لوکس است؟ قطعا نه!
پس فرهنگ کجاست؟
اگر خودمان را به جای مرد یا زن جوانی بگذاریم که تازه تشکیل خانواده داده است، اولین چالشی که از تخیلات ما ناشی می شود، مشکل اقتصادی است. از پول لباس، پول غذا، پول برق، آب و گاز، هزینه ساخت و ساز تا پول یک کیک کوچک و… هزینه ای است که یک زوج جوان درگیر آن هستند.
وقتی به سختی می توانم خودم را سیر کنم، فرهنگ چه فایده ای دارد؟ آیا کنسرت فلان خواننده برای من گوشت می شود؟ آیا می توانم لباس بپوشم؟ آیا در ماشین من بنزین هست؟ فقط اگه ماشین داشته باشم
طبقه متوسط بیش از نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می دهد. حالا که اکثریت این قشر فرهنگ را بوسیده اند و در جیب خود گذاشته اند، چه بر سر فرهنگ و هنر ایران آمده است؟ برای یافتن رابطه معنادار بین یک هنرمند و جامعهای که با بحران اقتصادی دست و پنجه نرم میکند، نقش نهادها مؤثر است، نهادهایی که درآمدهای کلان ملی و محلی را به اشتراک میگذارند و باید هزینه فرهنگ را بپردازند، جامعهای که با هنر و فرهنگ ارتباطی ندارد. به هر حال بر بحران های آنان می افزاید و فروپاشی هویت و شخصیت و هویت ملی را در سطح اجتماعی و فردی تولید می کند. برای پاسخ به آنچه که از پایه جامعه و خانواده و هزینه های آن شروع شده و تا سطح کلان ادامه دارد، باید سرنخ ها را پیدا کنید. اگر هنر و کالاهای فرهنگی آنقدر گران باشد که در دسترس مردم عادی و طبقه متوسط نباشد، عدالت اجتماعی زیر سوال می رود و مشکلی بر بحران و شکاف طبقاتی اضافه می شود.
آیا کنسرت برای بچه های پولدار سرگرم کننده است؟
«حمیدرضا عاطفی» مدیرعامل خانه موسیقی درباره مبنای قیمت بلیت کنسرت توضیح داد: هزینه تمام امکانات و تجهیزات مانند هزینه سالن و عوامل اجرایی مانند فضا و مکان، نور، صدا و کار کامپیوتری. ، ورودی فروش و دستمزد خواننده و گروه به اضافه درصدی از سود که بابت سرمایه گذاری تعیین شده اضافه می شود و در نهایت بر تعداد صندلی ها و قیمت هر بلیط تقسیم می شود.
بی پولی فرهنگ را گرفته است
عاطفی با یادآوری عدم امکان خرید بلیت کنسرت برای اقشار متوسط و ضعیف گفت: دلیل اصلی مشکلات اقتصادی کشور افزایش روز به روز آن است. گرانی سالنهای کنسرت و برگزاری کنسرتها باعث شده است که فقط قشر خاصی با درآمد بالا توانایی خرید بلیت را داشته باشند و طبقه متوسط و متوسط جامعه و همچنین گروههای ضعیف جامعه که چیزی برای خرید بلیت ندارند. به کنسرت ها و امور فرهنگی بپردازند. کم کم رفتن به کنسرت، تئاتر و… را فراموش می کنند و این نکات روز به روز وضعیت هنر را بدتر می کند.
خوشبختی حقی است که از همه سلب می شود.
عاطفی در ادامه تصریح کرد: کنسرت یکی از معدود رویدادهای هنری است که باعث نشاط مردم می شود، بنابراین این شادی حق همه مردم کشور است، بنابراین دولت و شهرداری باید امکانات و بسترهای لازم را برای اجرا فراهم کنند کنسرت های ارزان قیمت اولین قدم، گزینه ارائه اتاق های رایگان یا حداقل با قیمت مناسب برای تولیدکنندگان و هنرمندان است. اما با توجه به شرایط فعلی تاکنون هیچ اقدامی صورت نگرفته است.
بلیط ارزان وظیفه ما نیست
وی در پاسخ به نقش خانه موسیقی در حل مشکل قیمت بلیت کنسرت ها تصریح کرد: خانه موسیقی تنها می تواند مطالبات صنفی را به اطلاع مسئولان برساند و این مطالبات را پیگیری کند که تا امروز خانه موسیقی موسیقی همه دولت ها چه در کنفرانس های مطبوعاتی و چه با ارسال نامه این خواسته ها را بیان می کردند. چرا که خانه موسیقی مانند وزارتخانه ها و شهرداری ها وظیفه و رسالتی برای رفع این مشکلات ندارد و تنها می تواند برای رفع این نواقص پیگیری کند.
این کارشناس موسیقی با اشاره به نقش رسانه ها در رساندن صدای مردم به گوش مسئولین گفت: رسانه صدای هنرمندی است که تحصیلات عالیه دارد و سال ها کار کرده است؛ رسانه ای که در این زمینه فعالیت می کند. اما امروز به دلیل مشکلات اقتصادی امکان روی صحنه رفتن وجود ندارد و او صدای افرادی است که دوست دارند در این رویدادهای فرهنگی شرکت کنند اما درآمد اندک آنها کفاف هزینه بالای این کنسرت ها را نمی دهد. این درخواست ها تنها از طریق رسانه ها به دست مقامات دولتی و شهرداری ها می رسد تا زمانی که برای حل این مسائل اقدام شود.
نبض بازار ضعیف است
علی شیرازی کارشناس موسیقی بر اساس نرخ بلیت کنسرت گفت: هنوز خواننده هایی داریم که در سالن های کوچک ۲۰۰ یا ۳۰۰ نفری اجرا می کنند و بلیت این خواننده ها از ۳۰۰ هزار تومان بیشتر نمی شود. اما در مورد خواننده های خیلی معروف صحبت نمی کنیم. با بررسی تاریخچه کنسرت ها در ایران، اولین چیزی که به ذهن متبادر می شود مکانیزمی است که آقای رجب پور (تهیه کننده و برگزارکننده کنسرت) در این راه به آن اشاره کرده اند. برای خواننده، مانند کالایی مانند خیارشور کنسرو شده است. غذا و غیره سیستم عرضه و تقاضا ایجاد می شود.
وی ادامه داد: سال گذشته سقف ورودی ها 700 هزار تومان بوده است. اما امسال به راحتی 1.5 میلیون تومبا شد. در یک سال قیمت بلیط 100 درصد افزایش یافت. آقای ایکس و همکارانش که نبض بازار کنسرت را در دست دارند می توانند یک میلیون به قیمت اضافه کنند. از قبوض در 3 ماه، زمانی که سال به پایان می رسد، و یک صورت حساب 2 5. اجازه دهید آنها را فروخته و آب حرکت نمی کند.
شیرازی درباره شکاف طبقاتی در جامعه گفت: بین دو جوان که تازه ازدواج کرده اند و شاید سالی یک بار کنسرت بروند و آنهایی که به راحتی کنسرت شادمهر را در استانبول 1000 دلار می خرند، دره عمیقی وجود دارد. یک میلیون چیزی نیست آنها را طبقه متوسط جامعه برای صرفه جویی کنسرت را از زندگی خود حذف می کنند، چه 300 هزار تومان باشد چه الان که 1.5 میلیون تومان است و چه در آینده که به 3 میلیون تومان برسد.
با یک شام 5 میلیونی چه اتفاقی برای طبقه متوسط می افتد؟
علی شیرازی کارشناس موسیقی به معضل اقتصادی و درآمدی اشاره کرد و گفت: فرض کنید مردی به دلیل اضافه کاری و دو سه شغله بودن دستمزدش به 20 میلیون تومان می رسد، یک شب هم می خواهد با دو فرزندش به کنسرت برود اسکناس یک میلیون تومانی هر کدام می توانند یک شام ساده به قیمت 500 هزار تومان بخورند که در نهایت 5 میلیون آب با هزینه ایاب و ذهاب می رود که شامل 20 درصد حقوق ماهانه این آقا می شود. حقوق و دستمزد این امکان وجود دارد، در حالی که برای یک نفر دیگر نیمی از حقوق ماهانه آنها صرف یک شب تفریحی ساده می شود. حالا بیایید فکر کنیم در ایران بسیاری از زنان سرپرست خانواده هستند که ظالمانه کمتر از یک مرد حقوق می گیرند، بنابراین کنسرتی برای آنها برگزار نمی شود. به این گروه ها، درست مثل خرید شبانه، بدون عیدی، تهیه آجیل، مسافرت های خارجی یا حتی سفرهای داخلی. زیرا تعطیلات برای افرادی است که می توانند هزینه رزرو هتل را داشته باشند. در غیر این صورت با حقوق 10.15 میلیون تومان اگر فرد بخواهد در چادر بماند حداقل 5 میلیون خرج سفر داخلی می کند. به جای این همه سرگرمی، اولویت آنها گوشت، پوشاک و … است.
چرا هنرمندان در جای خود نیستند؟
علی شیرازی برای حل مشکل گرانی بلیت کنسرت ها پیشنهاد کرد: راه حل این بحران اولاً حل مشکلات اقتصادی است که همه ابعاد زندگی مردم را تحت تأثیر قرار داده است و ثانیاً بر وضعیت ناخوشایند موسیقی فعلی که بسیاری از افراد صاحب نام در آن حضور دارند، غلبه کنیم. در این زمینه مهاجرت کرده اند یا منزوی شده اند و کسانی که در جامعه و بین مردم محبوبیت دارند با نقشه کسانی که نبض جامعه را در دست دارند به اینجا آمده اند. امروزه هنرمندان در جای خود نیستند و اکثر هنرمندان ما نیمی از سال را در تور کنسرت های خارج از کشور سپری می کنند. این بسیار ارزشمند است که هنر ایرانی در خارج از مرزهای ایران پیشرفت کند. اما این زمانی است که همه چیز در کشور در حالت عادی قرار دارد. مثل قدیم که همه صداها و آوازها و استعدادها در کشور و با هم بودند.
همین که دیوار نشود کافی است
شیرازی با اشاره به نقش دولت در این گرانی ها گفت: دولت نه تنها باید در حوزه اقتصادی کار خود را اصلاح کند؛ بلکه باید درایت، توان و عزم خود را برای حل مشکلات اقتصادی نشان دهید، چیزی که تاکنون از سوی دولت دیده نشده است، به گونه ای که اگر 15 میلیون تومان صرفه جویی کنیم و قیمت سکه و دلار ثابت بماند. ارزش این پول تقریباً یک میلیون تومان باقی خواهد ماند. چون قیمت اجناس از دیروز تا امروز در حال افزایش است، در چنین شرایطی چیزی به نام کنسرت وجود دارد که دولت با آن رابطه خوبی ندارد و حتی کوچکترین دغدغه دولتمردان نیست. انتظار از دولت این است که مانع هنرمندان نشود، همین برای ما کافی است.
همه این کمبودها و بحران ها ایران را در عرصه موسیقی به جایی رساند که دیگر حرفی برای گفتن ندارد و به یاد خوانندگانی که نامشان بر لبان مردم جهان بود راضی است.
۵۷۵۷