در پایتخت ، پایتخت به مخاطبان ارائه شد ، که نقش آن توسط بحرام افشاری بازی شد و گل های زیادی به ثمر رساند.
شباهت اسمی این شخصیت با استقلال ملی قدیمی ما را به یک مصاحبه اختصاصی با Mohsen Tonabandeh در 18 آوریل سوق داد. بازیگر اصلی پایتخت ، که همچنین یک بازیکن و عضو شورای نویسندگان در نظر گرفته می شود ، در مکالمه ای با اخبار ورزشی گفت که خلاصه نیست که خلاصه او در فصل هفتم پایتخت پایتخت در آنتنا: ::
– مازران گهواره کشتی است و از آنجا که بخش اعظم این مجموعه در آن استان زیبا فیلمبرداری شده است ، کاملاً آشکار بود که جغرافیای تاریخ جسورانه است.
– انتخاب Battash Fariba کاملاً تصادفی بود و ما او را به خوبی بردیم. البته قرار بود آغاز کار بهرام فریبا باشد ، اما از آنجا که بهرام افشاری اصرار داشت که با نام خودش بازی نکند ، ما به نام بهاتات رسیدیم. وقتی دیدیم که این نام نام یکی از ستاره های تیم ملی را برانگیخته است ، ما آن را دوست نداشتیم ، اما خطایی داشتم و این باعث ناراحتی ما می شود ، عذرخواهی می کنم. شاید من آنها را صدا می کردم ، اما مراقب باشید که از نام Panjali برای نقشی که آقای Khamseh بازی کرده بود استفاده کرده ام ، بنابراین مجبور شدم با محمد پانجالی تماس بگیرم. با این حال ، احترام آقای فریبا برای من اجباری است و من آنها را روی ماه می بوسم.
– من از کودکی مستقل بودم ، اما مادرم اجازه نداد که بازی های تیم تمام شود. مادرم آنقدر مستقل بود که در بازی های تیم استرس داشت و می توانست مسابقات را کاملاً ببیند. او بازی را به مدت 5 دقیقه دید و سپس تلویزیون را خاموش کرد و با Rosary گفت. Salavat برای پیروزی استقلال فرستاده شد. بعد از چند دقیقه ، او دوباره تلویزیون را روشن کرد ، اما پنج دقیقه بعد دوباره تلویزیون را خاموش کرد و دعا کرد. ما همچنین محکوم به دیدن بازی شدیم.
– Esteghlal در لیگ قهرمانان اروپا در سال 6 ، اما با پیروزی بر آل -ریان د قطر ، سرانجام پیشروی کرد. من معتقدم که استقلال گروه مرگ در آسیا با این نتایج خوب شوخی کرد.
– ما یک خانواده مستقل هستیم ، اما در بازی های بین المللی ، بقیه تیم های باشگاه ایران استقلال ایالات متحده و تیم ملی را پیدا می کنند.
– من مستقل هستم ، اما من ضد پنسولیس نیستم زیرا پرسپولیس تیم دوم محسوب می شود.
– بازیکن سابق Persepolis ، Mohsen Rabikhah ، حدود 5 سال همسایه ما بود. من شنیده ام که به سبک پرسپولیس در اتاق قفل ، من با همکلاسی های شما صحبت کرده ام و روح شما را بالا می برد. من نه تنها از این جنبش ناراحت هستم ، بلکه من نیز خوشحالم زیرا من به محسن ، برادرش فرهاد ، که هم تیمی من و خانواده اش بود ، ارادت ویژه ای دارم.
۲۴۵۲۴۵
