چرا تلویزیون جز «مختار نما» چیزی ندارد؟
مهسا بهادری: در این روزها یا بگویم در این سال ها، هر اتفاقی افتاده، محرم شروع می شود، اربعین، هفته آخر صفر یا میلاد امام حسین، فرقی نمی کند، رادیو سریال «مختارنامه» را در هر موقعیتی اگر می خواهید بریزید و بپاشید و سخاوت خود را نشان دهید، سریال «امام علی» یا «معصومیت از دست رفته» را نشان دهید، اما مختار جزء جدانشدنی این دستور کار است.
بارها کاربران فضای مجازی، مردم و حتی رسانه ها این ماجرا را به طنز یا انتقاد کردند، اما تقریباً می توان گفت که این ماجرا برای هیچکس مهم نیست. یکی از دلایل این رها شدن، بهره مندی از پخش این گونه سریال های پرمخاطب است. سریال مختارنامه داود میرباقری در 40 قسمت 60 دقیقه ای 2400 دقیقه بدون احتساب زمان باکس پیام بازرگانی تولید شد. در پایان دهه 90 اعلام شد که سود پخش این سریال در هر سال 800 میلیارد تومان خواهد بود.
اگرچه یکی از دلایل این مشکل سود مالی است اما به نظر می رسد این ماجرا دلیل دیگری هم دارد و به همین دلیل نظر دو کارشناس فیلمنامه نویسی مهدی سجادچی و عباس رافعی را درباره کم کاری در این زمینه جویا شدیم. که در ادامه تحلیل می شود.
انجمن های رسمی کار سختی را برای رسیدگی به مسائل معنوی انجام می دهند.
سریال های «مختارنامه»، «ولایت عشق»، «معصومیت از دست رفته»، «امام علی (ع)» و «یوسف پیامبر» از معروف ترین سریال های مذهبی هستند که تا به حال ساخته شده اند، سریال هایی که حتی به اندازه 10 انگشت هم نمی رسد. ; اما تلویزیون بارها آن را پخش کرده است. سوال اصلی اینجاست که با وجود فرهنگ دینی که داریم، چرا حجم محتوای تولید شده روی این آثار کم است و چرا شخصیت های مذهبی ما از نظر داستانی جایگاه برجسته ای ندارند؟ مهدی سجادچی در این باره توضیح داد.
ناتوانی اهالی تلویزیون و سینما در پرداختن به مسائل خاص از کجا می آید؟
هر جامعه ای دارای فرهنگی است که آن را در قالب یک فرهنگ مسلط یا مسلط ترویج می کند، عموماً ارتباط بین ترویج مضامین مشترک و غالب ارتباط مستقیمی با سینما ندارد. یعنی در جامعهای که مردم دارای ایدئولوژی یا فرهنگ غالب هستند و رسانهها، بهویژه رسانههای رسمی، آن را تبلیغ میکنند، عموماً علاقه به پرداختن به آن موضوع در شکل پیچیده نمایش از بین میرود. این به این دلیل است که هنرمند به کاوش و طرح پرسشهای ظریفتر، خاصتر و پیچیدهتر علاقه دارد.
یعنی بخش مهمی از ناتوانی و کوتاهی اهالی سینما در بیان مسایل معنوی به این دلیل است که تریبون های رسمی این کار را به صورت بی ادبانه و بی ظرافت، به صورت تکراری، مستمر و غیرخلاقانه انجام می دهند که باعث می شود. مشکلات سینماگران تلویزیون هر بار که این کار را می کند بخشی از مخاطبان خود را از دست می دهد، حتی مخاطب مذهبی خود را از دست می دهد، زیرا رسانه جایی برای بیان علنی مسائل نیست و باید با ظرافت برخورد کرد.
اگر دقت کرده باشید، جذاب ترین سریالی که مردم به آن علاقه دارند شامل مفاهیم دینی و مذهبی است و به نوعی دین نشان داده اند و داستان های ماوراء طبیعی و نه لزوما مذهبی خلق کرده اند. ما باید با داستان هایی در مورد معنویت، زندگی و تجربه در تلویزیون خود یا در مراسم تشییع جنازه ای که همه حس معنوی دارند روبرو شویم.
درباره افسانه های دینی ما فیلم می سازند، درباره ائمه ما هم همینطور، اما این فیلم ها یکی یکی استقبال می شود، چرا این اتفاق می افتد؟ و چرا فیلمی مثل رستاخیز اکران نمی شود؟
یکی اینکه ظرفیت سینما و تلویزیون ما به اندازه پروژه های تاریخی نیست. ما می خواهیم زندگی امامان شیعه خود را نشان دهیم. اما با هزینه تولید پایین این امکان اصلا وجود ندارد.
این داستان در سینما و تلویزیون ما کم است، افرادی هستند که این توانایی را دارند و به مرور زمان این تعداد غربال شده است. در ضمن اگر حتی آقای میر باقری هم سریال امام علی (ع) را به همین شکل انجام دهد، همین طور است. دیگر قابل توجه نخواهد بود. چرا که این حوزه نیاز به قابلیت های جدیدی دارد، اما توجه به بخش مذهبی در سینما و تلویزیون ما کافی نبوده است، به همین دلیل حتی تلویزیون که به نظر می رسد آماده است و از او خواسته می شود چنین آثاری بسازد، هنوز نمی تواند. آن را دریافت کنید. درست است و عملا به سمت درام های اجتماعی حرکت می کند.
ضعف مال مدیران فرهنگی است نه اهل قلم
وقتی در این چند سال نگاهی کوتاه به سینمای ایران و سریال ها و تولیدات آنها می کنیم، متوجه می شویم که به جز چند فیلم و سریال که حاصل رنج ناصر تقوایی و داود میرباقری است، در کل تاریخ سینما. و تلویزیون از محرم تا چشم نخوردن اثر دارد. اما دلیل این کمبود جدی چه می تواند باشد؟ عباس رافعی به این سوال پاسخ داد.
چه شد که از لحظه ای به بعد سریال سازی و ساخت فیلم های عاشورا دیگر ادامه پیدا نکند؟ چرا بعد از میر باقری استعدادهای درخشانی نداشتیم؟ حتی در سینما هم این اتفاق افتاد، دلیلش چیست؟
اینکه در سینمای ایران فیلمی از امام حسین (ع) و روز عاشورا به تعداد انگشتان دست می رسد به این معنا نیست که متن، فیلمنامه و انگیزه ای برای ساخت فیلمی با این مضامین وجود ندارد. من خودم شاهد بوده ام که فیلمنامه مناسبی برای ساخت فیلمی در این زمینه وجود دارد اما هیچ عزمی از سوی مدیران فرهنگی برای وقوع چنین اتفاقی وجود ندارد. این کم کاری را نباید به دست فیلمسازان بسپاریم.
شاید بسیاری از فیلمنامه ها در حوزه سینما، سریال ها و مستندهای عاشورا و امام حسین (ع) در کشوها در حال پوسیدن باشد، اما هیچکس آن نویسندگان را برای تولید اثر فرا نخوانده است و به این دلیل که این نویسندگان و کارگردانان این فیلمنامه ها را نوشته اند. به دل خودشان و هیچ جا سفارشی دریافت نکردند، فیلمنامه قطعا قوی تر، با کیفیت تر و قابل اعتمادتر است.
نکته داستان این است که این کارگردان ها و نویسندگان کسانی نیستند که پشت اتاق کارگردان ها بنشینند و منتظر کار باشند. بلکه مدیران پشت درب اتاق کارگردان و نویسنده بنشینند.
من هنوز هر بار که روز رویداد را می بینم آن را دوست ندارم، اما آیا کسی با این کارگردان تماس گرفته است تا دوباره کاری در مورد آن انجام دهد؟ آیا کسی با سایر عوامل به سراغ مجید تعظمی رفته است؟ همه چیز ساده شده و مردد است و دو ماه مانده به عاشورا می گویند فیلم بسازیم؟ و مطمئنم مدیری که اینطور فکر می کند به عاشورا اعتقادی ندارد. دلیل اصلی ادامه ندادن این ماجرا کم کاری هنرمندان نیست. از مدیران فرهنگی بپرسیم. تاکنون چندین نمایش با این داستان سفارش داده اند تا نویسندگان بتوانند به این موضوع بپردازند.
من فکر می کنم اگر مدیران فارابی، هنر و تلویزیون و همه آن سازمان ها می گویند سال آینده می خواهیم دو فیلم، سریال و مستند داشته باشیم، همین الان اقدام کنند و به 10 نفر دستور بدهند که برای سال آینده چندین فیلمنامه بنویسند. . آنها می توانند آن را دریافت کنند زیرا نوشتن یک فیلمنامه برای آنها هزینه زیادی ندارد. متأسفانه مدیران انتظار دارند هنرمندان از شیب جام جم بالا بروند و برای کار هجوم ببرند، اما مدیران هرگز حتی نیمی از شیب جام جان را پایین نیاورده اند.
پس به نظر شما اگر این سال ها با محرم سریال های قوی نداریم به خاطر ضعف مدیران فرهنگی است نه ضعف نویسندگان؟
بله، قطعاً آنها دیگر جرات نمی کنند امام علی و مختارنامه را خلق کنند، شما از آنها بپرسید آیا واقعاً چنین چیزی در دستور کار دارند، مدیران می گویند ما می خواهیم پروژه ای بسازیم که در زمان ما استفاده شود، به همین دلیل جیم و کار دال پاگان، زیرا آنها می دانند که به راحتی به دست می آیند و مانند برنامه های آزمایشی بسیار ساده، بازگشت سریع دارند.
245245