پیش نویس صلاحیت «شورای حاکمیت برای انتخاب اعضای کابینه» و انتخاب وزیر فرهنگ
عده ای از نخبگان دور هم جمع شدند، بار دیگر شعاع امیدی درخشید و کمان امید بال گشود، اما تیرهای آرزو به هدف اصابت نکرد. چشم همه ایرانیان و بلکه جهان به این دوره است که آیا این کشتی طوفانی بالاخره به ساحل آرامش خواهد رسید یا خیر؟
به عبارت دیگر تمام کوپن های آزمون و خطا و سهل انگاری سوخته است و این بار باید با نهایت تدبیر و بدون کوچکترین تقابل جناح ها و گروه ها و شرکای بازی کننده معمول بهترین تصمیمات به نفع منافع ملی گرفته شود. .
هر حرف ناشایستی از هر فرد و گروهی قابل قبول نیست، چه اصلاح طلب و چه اصولگرا و چه رفقای دوستانه و صادق!
به گروه نخبگان برگردیم و در راس به محمدجواد ظریف نگاه کنیم که معتقد است عدالت و انصاف سرمایه ملی است. یک نخبه واقعی، ارزش تلاش های بی وقفه او در دولت های یازدهم و دوازدهم بر هیچکس پوشیده نیست و میزان توانایی های این مرد بزرگ به قدری مشهود است که حسادت برانگیخته است و از قضا این یک آفت است زیرا بیماران – آن ها آرزوی این درخشش بی دلیل بر او می درخشد، هرچند سیل تهمت های چند نفری که فقط صدای بلند دارند چیزی از درخشش این مرد بزرگ نمی کاهد.
و به همین ترتیب تک تک اعضای هیئت مدیره که در واقع افراد نخبه و کارآمد در حوزه های مختلف هستند. مسئله مهم عزم عجیب این شورا برای انتخاب افراد برای پرکردن وزارتخانه ها و سایر سازمان ها و نهادهای دولتی است… به قول دکتر ظریف که مستقیماً در اینجا نقل می کنم: … اگر مرد هستید، هیچ امتیازی نداری، اما زن ده امتیاز، اگر شیعه باشی امتیاز نداری، اما پیری ده امتیاز، اگر پیر باشی امتیازی نداری، اما جوان ده امتیازی و ….
نگارنده به خوبی میداند که در دهههای اخیر به دلایل مختلفی که در اینجا قابل تحلیل نیست، زنان، اقلیتهای مذهبی (کلمه اقلیت خود کلمه اشتباهی است)، اقوام مختلف، کرد، لر، بلوچ و… (که به کار می رود پوچ بودن این کلمه و اصطلاح عواقبی علیه امنیت نیز خواهد داشت) از حقوق شهروندی برای انتصاب محروم شده اند و هیچ کس منکر این نقص نبوده است اما برای جبران این کمبود باید از آن طرف بیفتیم. از سقف و راه اشتباه را برای اصلاح این انحراف آشکار انتخاب کنید.
هیچ منطق محکم و قانع کننده ای پشت این مصوبه نیست و جای تعجب است که چگونه این مصوبه از لایه های فکری این همه نخبگان عبور کرده و به سطح جامعه رسیده است.
چه اشکالی داشت که معیارهای شایسته سالاری فارغ از جنسیت، قومیت و مذهب به نوع سیستم امتیازی ناقص خود متوسل شدند؟ ناقص از این نظر که اگر ملاک امتیاز دهی بود باید امتیازهای دیگری هم می دادیم; به عنوان مثال، امتیاز برای میزان تجربه، نمره برای سطح پذیرش عمومی، امتیاز برای سطح نفوذ در جامعه هدف، امتیاز برای سابقه خوب و نمره منفی برای تجربه (از لحاظ مدیریت) و.. .
اما متأسفانه هیچ یک از این معیارها تأیید یا بازنگری نشده و طرحی خام به عنوان صلاحیت کلیات ارائه شده است که اکنون همه آن را بی نتیجه می بینیم.
به عنوان مثال در کارگروه معرفی گرین به وزارت ارشاد، بر اساس این سیستم امتیازدهی، فردی که در همه نظرسنجی ها نفر آخر است، با اختلاف فاحش برای پست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انتخاب شد بین دویست و هفتاد نفر از اعضای درجه یک هنری یک رای هم نیاورد!!
البته نتایج دیگر نظرسنجی های گروه های مختلف هنری اعم از فیلم، موسیقی، تئاتر و … درباره این فرد موجود و مشهود است و نیاز به توضیح بیشتر ندارد.
*روزنامه نگار
5757