ترند های روز

پایان رویا “ما سلبریتی ها نمی خواهیم” / بازنشستگی های تلویزیون / بازگشت چند چهره

مهسا بهادری: با این جمله معروف شروع کنیم: ما معتقدیم رسانه ملی هستیم و باید برای 80 میلیون ایرانی برنامه بسازیم نه برای 10 درصد حزب الله. اگرچه این کلمه تا پیش از این بیشتر شعاری بود اما با چراغ سبزی که از سال گذشته در تلویزیون به نمایش در آمد، به نظر می رسد امکان تحقق آن دور از ذهن نباشد.

کمی زودتر برگردیم، 13 اردیبهشت 1401 بود که پیمان جبلی در جمع هنرمندان با پذیرش کاهش مخاطبان رادیو و تلویزیون گفت: همه ما چه شما هنرمند و چه ما مدیران رادیو و تلویزیون. باید از خود بپرسیم که چرا علاقه مخاطبان به هنرمندان و آثارشان کم شده است چرا برخی از آثاری که در گذشته با هزینه کمتری ساخته می شدند ماندگارترند؟

البته کمتر از دو هفته بعد حمید شاه آبادی معاون صدا و سیما گفت: کاهش مخاطب به معنای معمول نداریم. ایجاد فضایی که در حوزه کاهش مخاطب اتفاق می افتد، بخشی از آن به مخاطبان عمومی تلویزیون در دنیا برمی گردد که در واقع سبد مصرفی مردم از تصاویر تلویزیونی را پر می کند، در حالی که فضاهای دیگر آن را پر می کنند. طی 5 سال گذشته حداکثر 6 درصد کاهش بیننده تلویزیون داشتیم.» اگرچه شاه آبادی می خواست کاهش بیننده در آن مدت را کتمان کند اما آماری که ارائه کرد این ماجرا را تأیید می کرد، از سوی دیگر وحید جلیلی در سال جاری ساخت الف به این داستان نگاه کرد و آن را به گونه ای دیگر پذیرفت و توضیح داد: «وقتی صداوسیما. ما آن را دریافت کردیم، میانگین مخاطبان سریال 24 درصد بود. ما نتفلیکس را دریافت نمی کنیم. آنها می گویند ما یک جریان رسانه ای متنوع، رنگارنگ، پر رونق و پرمخاطب داشتیم و ناگهان کاهش یافت! دلیل اینکه تحول لازم و ضروری شد این بود که گفتید اجازه دهید ما از ایده آل ها کوتاه بیاییم و خط سبز را اجرا نکنیم تا بتوانیم به سلبریتی ها بستری بدهیم که مخاطبان را به سمت ما جذب کنند تا سیستم قوی شود. بعد از بیست سال چه شد؟ هم مردم افتادند و هم افتادند و هم آنهایی که مردند از جبهه دشمن کشته شدند.

زمانی بود که تلویزیون می گفت ما سلبریتی نمی خواهیم و با جدیت اصرار می کرد که برنامه هایش به سمت سلبریتی ها نیست و با این دستور راه جدیدی را آغاز کرد، راهی که به مرور زمان نه تنها نتوانست مخاطبانش را همراهی کند. با او بود، اما تماشاگران را نیز به مقابله با او واداشت. به مرور زمان این بازی تبدیل به یک بازی باخت شد و در نهایت کار به جایی رسید که هر کاری که جبلی و سایر مدیران انجام می دادند باعث حمله به آنها شد. به عبارت دیگر، بین کسانی که می‌خواهند تلویزیون را به خودی تبدیل کنند و کسانی که حضور چهره‌ها را در جذب مخاطب به تلویزیون مؤثر می‌دانند، یک جنگ قدرت ایجاد شد و به این ترتیب یک میدان درگیری بین همه کسانی که در تلویزیون حضور داشتند، شکل گرفت. نظر در تلویزیون

رادیو و تلویزیون ابتدا سلبریتی ها و مجریانی را که مهارت کافی در بازیگری و محبوبیت لازم برای جذب مخاطب را داشتند کنار گذاشتند و در مقابل آن ها کسانی که قبلاً بازیگر یا معلم بودند وارد صحنه شدند. ارتباطات یا اگر رشته تخصصی او بازیگری بود، بسیاری از اجراهایش از تلویزیون پخش می شد که تمام فرصت های او را برای ایجاد خلاقیت و حرکتی جدید در بازیگری از بین برد. البته در این بین افرادی مانند محمدرضا شهبازی روی کار آمدند و خیلی ها برنامه او را بسیار پرمخاطب می دانستند، اما در نهایت مشخص شد که فقط 5 درصد مخاطب دارد و بعد از این آمار ترجیح داد بگوید من نیستم. تنها به این دلیل که خبر بازگشت رضا رشیدپور قوی تر شد، حاضر به ادامه همکاری با تلویزیون شد.

هنرمندان مخاطب خاص خود را دارند.

در واقع اگر بخواهیم جور دیگری به ماجرا نگاه کنیم، متوجه می شویم که با حذف عادل فردوسی پور، سروش صحت، مهران مدیری، رامبد جوان، احسان علیخانی، رضا رشیدپور و محمدرضا گلزار مجریان و هنرمندان دو دستگی شدند. به دو دسته داخلی و غیر داخلی. در این مقوله که چندین سال در دست خودی ها بود، صدا و سیما چیزی به دست نیاورد، یعنی حداقل از نظر جذب مخاطب، هر چه تلاش کردند، مخاطب هیچ کدام از برنامه ها به دست نیامد. 70 درصد و هیچکدام به 40 درصد نرسید.

بحث بر سر ناتوانی هنرمندان در برنامه سازی نیست، آنها برنامه می سازند و در هر پلتفرمی حتی یوتیوب و اینستاگرام مخاطبان خاص خود را دارند، با طرد هنرمندان از تلویزیون تنها اتفاقی که می افتد کاهش کیفیت برنامه است. و تعداد تماشاگران

در همان زمان که ایرج طهماسب و تیمش اجازه نداشتند «کلاه قرمزی» را برای تلویزیون بسازند یا عادل فردوسی پور اجازه اجرای برنامه «نود» را نداشت، تعداد بینندگان رو به کاهش گذاشت.

هر دو نفر برنامه های خود را روی تریبون ها آوردند و این اتفاق بسیار پرطرفدار بود و تلویزیون با دیدن اوضاع از این منظر تصمیم گرفت با برنامه «مهومنی» ایرج طهماسب را به تلویزیون بازگرداند، اما این تغییر فقط اتفاق افتاد. در یک مورد طهماسب رخ نداد و تلویزیون «زیرخاکی» نیز به سازمان صداوسیما بازگردانده شد.

«پایتخت» با تمام حاشیه هایش بازگشت

اوایل امسال خبر ساخت فصل هفتم «پایتخت» منتشر شد و آخرین خبر حاکی از آن است که آرش عباسی یکی از نویسندگان این سریال است. در فصل جدید «پایتخت 6» با همه حواشی و نقدها، داستان آن پس از چهار سال همچنان نیمه تمام مانده است، مثل کتابی که صفحات آخرش پاره شده است.

فارغ از بحران پیش بینی نشده «کرونا» و تأثیر آن در پایان نامشخص «پایتخت 6»، این فصل از این سریال جذاب در همان 15 قسمت پخش شده از نظر محتوا و پرداخت شخصیت، انتقادات زیادی را نسبت به فصل های قبل، انتقاداتی که البته سازندگان سریال بیشتر به دلیل «ناتمام» روایت است.

پس از خشایار الوند، آرش عباسی کار نگارش فیلمنامه را بر عهده گرفت و ناخواسته بسیاری از انتقادات و ضعف های محتوایی فصل ششم متوجه او شد. فیلمنامه نویسی که پیش از این در عرصه تئاتر شناخته شده بود و خود را وقف بازیگری، کارگردانی و نویسندگی در این فضا کرد اما با درگذشت ناگهانی خشایار الوند به دعوت محسن تنابنده به جمع نویسندگان این سریال پیوست. برای اولین تجربه جدی او در عرصه سریال نویسی، پروژه مهم «پایتخت» به ثبت رسید.

با این حال، داستان ها و موقعیت های داستانی و شخصیت پردازی، سرنوشت و حتی برخی جزییات رفتاری شخصیت های این فصل آنقدر با فصل های قبلی «پایتخت» متفاوت بود که پایان نیمه تمام «پایتخت 6» با حواشی زیادی همراه بود. و انتقادات به این سریال چند برابر می شود. با این حال، مقامات تلویزیونی از نمایش همان تیم در تلویزیون کوتاهی کردند.

بازگشت چند رقم.

از جمله این موارد می توان به بازگشت فرزاد حسنی به تلویزیون اشاره کرد. این برنامه تلویزیونی شبیه «کوئیز هفته» با بازی منوچهر نوذری است.

سیدمحمدرضا خوشرو مدیر شبکه نسیم در پاسخ به این سوال که آیا مهران مدیری و رامبد جوان با نمایشی جدید به شبکه نسیم بازخواهند گشت یا خیر، توضیح داد: آقای جوان هر زمان که «ایشان» برنامه ای غیر از «خندوانه» به شبکه خواهد داد. می خواهد این کار را انجام دهد، آقای مدیری هم یک طرح جدید دارد.

وی افزود: ما معمولا با چهره کار می کنیم و تعامل وجود دارد، برخی هنرمندان در فضای شبکه نمایشی کار را انتخاب کرده اند، برخی سینما را انتخاب کرده اند، اما اینکه در جایی گفته شود درهای شبکه نسیم به روی بسته است اشتباه است. هرکسی یا اینکه ما از برنامه ها، ایده ها و حضورشان استقبال نکرده ایم، نمی توان از هیچ هنرمندی که بخواهد همکاری کند و کارش در شبکه نسیم متوقف شده است، مثال زد.

245245

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا