ترند های روز

هیولا در درون ما است – اخبار آنلاین

Feudor شخصیتی است که فاقد ارزش های انسانی است. نمادی از وضعیت اخلاقی و دژنراسیون. زنی که با پسرش دیمیتری در رقابت های عاشقانه کثیف است. اما برده سابق نسخه دیگری از Feudor است؟ نه! در روایت و تاریخ او ، رگه هایی از اسطوره ODIP نیز وجود دارد ، و در پایان فیلم نشانه هایی از Rostam و اسطوره Sohrab وجود دارد.

در حقیقت ، این فیلم ترکیبی خوب از پدر و فرزندان است ، چه در فرهنگ ایرانی و چه در جهان. مهمترین کشور در این زمینه در این فیلم به خوبی در هم تنیده است. با این حال ، مشکل و دنیای تاریخ “پیر” فقط مربوط به این ادغام نیست.

فیلم فراتر از این قالب است و ممکن است در هر یک از ما به شخصیت شخصیت ها وارد شود. براهمانی اوکتا به دنبال هیولا در راهروهای پیچ و پست های ذهنی است. این هیولا می تواند در همه ما در خواب باشد و با نوع خاصی از چشم انداز جهانی و هستی شناسی از خواب بیدار می شود. مانند جایی که برده سابق در زندان خیانت دوستانش را توجیه می کند: “من رند بودم” ؛ یا ، هنگامی که او با افتخار در مورد توقیف خانه پدرش می گوید ، او با نسبت دادن تهمت ساواکی ، خانه مصادره را نجات داد و این شرور را به عنوان عزت تبدیل کرد.

بنده خانه ای ساخته است که پیش از این در AN بود

این خانه اشرافی در قلب زمین است. یک قتل باستانی با یک جرم معاصر مرتبط است و این پیوند ، تاریک و ظالمانه ، توسط برده سابق شکل می گیرد. محور شر در نظر گرفته شده و اعتراف می کند که او “شیطان Rejim” است. از اندام تا نوزادان شدید آن ، همه چیز بر اساس لذت است. او با چندین زن رابطه دارد و با پسرش علی در رانا وارد رقابت عشق می شود. مانند فئودور در “برادران کرامازوف” ، که با دیمیتری در مورد گرونکا می جنگد. او ، در تفسیر فروید ، فاقد “anformant” است. همان نهاد اخلاقی که احساس گناه را در انسان زنده نگه می دارد.

برده قدیمی گناهی ندارد. برای هر جرم ، توجیه شده است و یک سیستم فضیلت کاذب را برای خودش ایجاد کرده است. بر اساس آرکیپت “سایه” که یونگ در حال پرورش است ، برده در سایه غرق می شود. چه باید باشد ، اما نه. اقتداری که باید ویژگی پدری باشد ، در آن هرج و مرج شده است. در برابر فرزندان خود ، این نمادی از بی نظمی و خشونت است. با توجه به تمایل امروز نوسازی و تجدید ، او خود را با سرسختی می یابد و دستور خراب شدن را هدایت می کند.

اما این فقط یک برده نیست. این می تواند سایه جمعی جامعه ای را نشان دهد که در آن ارزشهای اخلاقی و انسانی به حد فقر ، عدم توسعه ، اعتیاد و اقتدار سیاسی یخ زده رسیده است. جامعه ای که مردانش از توقیف غیراخلاقی یک زن ناشی می شوند و برده را تحسین می کنند. آیا ما در تاریکی مطلق به دام می افتیم؟ جواب منفی است.

علی وجود دارد علی قهرمان جنگی ما است (کسی که می گوید: “من برنگشتم”). همان دمیتری د کرامازوف ، بر خلاف برادرش رضا. دعا همانند Smereardiakov است. یک کودک نامشروع و منزوی که برخلاف رمان کرامازوف ، توسط پدرش کشته می شود. او فریب و دنیای برده را به ارث برده است ، اگرچه ممکن است از نظر ژنتیکی به او نزدیک تر از علی نباشد. نگرانی او عشق نیست ، بلکه ثروت است ، علی رغم نوسانات بین آزادی و وابستگی برده.

رانا ، که می تواند به Ghosta در Karamazov و حتی Jiangi Anima نسبت داده شود ، تصویری ناخودآگاه از زنانه بودن در علی و غلام است. در برده ، تظاهرات پس از دیتاست و همچنین رابطه با فئودور با گروخنکا است. با این حال ، برای علی ، این نمادی از رهایی از استبداد پدر است.

رانا شکاف های داخل خانواده را فاش می کند. او علت رستگاری است. اگر آغاز مسیر رهایی را در نظر بگیریم ، رانا علی می دهد و حتی دعا می کند. این انگیزه خود را تغییر می دهد که به سادگی تأمین مالی تا دیروز بود و فضیلت را اضافه می کند. البته تفاوت هایی بین رانا و گرونچکا وجود دارد. در زمینه جامعه مسیحی قرن نوزدهم روسیه ، گروسنکا درگیر موضوعات فلسفی گناه و نجات است. اما رانا نقش کاتالیزوری در جامعه تهران و آخرالزمان دارد که نبرد نهایی پدر و کودکان را به خود اختصاص می دهد و حقیقت این دوربین و جنایات پنهان شده در اعماق آن را نشان می دهد ، اگرچه قربانی شده است.

ردپای قورباغه حتی می تواند در “زن اثیری” ، ترکیبی از اغوا و نجات دیده شود.

پایان فیلم همچنین ترکیبی از اسطوره ای دارد: به یاد داشته باشید Rostam و Sohrab و پدر Karamazov. این ادغام درونی و مفقود است. این فقط ابزاری برای سواد اسطوره ای کارگردان نیست.

علی ، علی ، که قبلاً از صحبت در مورد قتل خودداری می کرد. غلام صریحاً می گوید شیطان راجیم است. هرج و مرج وجود دارد که فقط یک قهرمان می تواند از آن دفاع کند. این هیولا ، البته البته و در برده زنده است ، اما در هر یک از ما می تواند خواب باشد …

“در این جامعه آخرالزمانی ، هیولا نزدیک است ؛ شاید در درون خودمان …

5959

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا