عطا ناویدی: سال 2 ، هومایون با آلبوم “آهنگ وافا” به عنوان آلبوم پدر ، به همراه استاد شجاریان در چندین کنسرت به جامعه ارائه شده بود. چند سال پس از راه اندازی اولین آلبوم مستقل خود ، او برای اولین بار مجبور شد به عنوان خواننده اصلی در یک کنسرت ظاهر شود و کار خود را با گروه آغاز کند.
اما اولین کنسرت Homayoun Shajrian از شر معایب خلاص نشد. شب سوم اجرا ، که باید فیلمبرداری شود ، بارها قطع شد. این برش انرژی نه تنها روند ضبط را قطع کرد بلکه باعث شد تا نور و صدا در اتاق نشیمن نیز جدی شود. با این حال ، آخرین شب کنسرت به یک شب رویایی تبدیل شد که دوستداران شایریان منتظر آن بودند. محمد رضا شاریان میهمان ویژه شب چهارم هومایون شاجریان بود. آنها می گویند وقتی والدین رشد و موفقیت فرزندان خود را می بینند ، چند سال افتخار می کنند و جوان تر می شوند. چه کسی می داند در آن شب در قلب محمد دعا شاجریان چه اتفاقی می افتد؟ ترکیبی از شور و شوق پدری ، غرور و محبت. اما این احساسات زیاد و عصبانی نبودند. درست در ابتدای برنامه شب گذشته ، اتاق نشیمن دوباره بریده شد و Shajaian پدر ناراحت شد. صحیح یا نادرست ، همه تصور می کردند که دولت احمدی نژاد که سه سال در آن فعالیت می کرد ، در این داستان درگیر بود و Stonewall را می خواست.
وقتی انرژی اضطراری به هم وصل شد ، محمد رضا شجاران با چهره ای بلند ظاهر شد ، میکروفون را گرفت و گفت:
“من هرکدام از شما را می بوسم. شما که از چنین رفتارهایی حمایت می کنید ؛ رفتارهایی که چیزی بیش از شیطان نیست. شما باید از وزارت کشور بخواهید ، یعنی مالک ، چرا برق چنین اتاقی به چنین شرایطی بریده می شود؟
shajarians آن شب از تحمل دشمنان او صحبت کرد ، بدون اینکه بداند که او فقط یک سال بعد ممنوع خواهد شد و دیگر اجازه نمی دهد در میهن بخواند. کنسرت همانطور که برگزار شد به پایان رسید. محمد رضا شجاران به هومایون هومایون داد و دست پدرش را بوسید. جمعیت دائماً دلگرم کننده بودند. همه می دانستند که قصد دارند آن قاب رویایی را ببینند: گره معلم کراوات خود را آزاد کرد و در کنار کودک نشست. اتاق منفجر شد. میکروفون برای او آماده شد و آشپز و همه را با هم بررسی کرد مرغ در سپیده دم آنها می خوانند.
آن شب او با تمام تلخی و شیرینی خود به پایان رسید. هومایون از ابتدا با یک چالش روبرو شد و اکنون ، در تاریخ 5 سپتامبر بعداً ، این یک عجیب ترین چالش است: این کنسرت محکوم شده است که برگزار نشده است. برخی از رسانه ها افکار را از طرف جامعه راهنمایی کرده اند که گویی هومایون شاجریان مقصر اوضاع اقتصادی و سیاسی است. به نظر نمی رسد که در تهران و این روزها ، دیگران هشت هزار کنسرت را جشن می گرفتند و آب نمی تواند آب را لرزاند. به نظر می رسد که هیچ کس دوست ندارد درک کند که هومایون یک هنرمند و هنرمند است ، نبض او با مردم. چرا یک کنسرت باید برای هنرمندی که از کودکی با مردم و پدرش زندگی می کرد ، بسیار گران باشد؟
امروز و پنج سال پس از اولین کنسرت مستقل ، هومایون پنجاه ساله است. او مدتها قبل از پدرش با سدی روبرو شد. برچسب ها و ننگ که بدون دانستن آن ، بدون دانستن آن ، هنرمند محبوب خود را به یاد می آورد که نمایش مشهور مارینا آبراموویچ را به یاد می آورد.
این روزها ، هومایون روزهای سخت نفرت را برای مخالفت خارجی و افراط گرایی داخلی می گذراند. روزهایی که او دیگر پدر ندارد که حامی او باشد. او نه تنها تحت حملات بسیاری قرار دارد ، بلکه پدرش ، خسرو ، ایران ، از این نفرت ها فرار نمی کند.
۵۹۵۹
