هدف سینما نباید مخاطب منفعل باشد

محمد رضا فهمیسی ، میزبان این جلسه ، در ابتدای جلسه گفت: “فیلم لاک پشت و حلزون روندی است که از پنج سال پیش در سینمای ایران آغاز شد ؛ یک روند موج جدید ، که با فیلم هایی مانند گاو ، کایزر و اندکی پس از آن شکل گرفت ، سینمای موج جدید موج جدید Nasser Nasser. Cinema.
وی گفت: “مشخصه ای که این فیلم از آن متمایز می کند این است که به نظر می رسد تنها فیلم از این نوع در سینمای ایران است که قهرمان و شخصیت اصلی آن کودک است.” وقتی برای اولین بار این فیلم را دیدم ، از شخصیت کودک شگفت زده شدم و این برای بار دوم تکرار شد. زیرا شخصیت این پسر با آنچه معمولاً می دانیم بسیار متفاوت است.
منتقد فیلم Ehsan Tahmaebi همچنین به نمایش فیلم در گروه فیلم این گروه اشاره کرد و گفت که فیلم هایی مانند لاک پشت ها و حلزون رویکردی دارند که در آن یک داستان جمع و جور و مینیمالیستی از یک خانواده ، شهری یا روایت یک زندگی یا زندگی. این فیلم ها در تلاشند تا مشکلات مهم تری در لایه های اساسی خود داشته باشند. موضوعاتی که کانون فیلمنامه نویس و کارگردان بوده است. در بسیاری از این آثار ، تاریخ ساده و روایت عمومی ، که گاهی اوقات برای مخاطبان عمومی جذاب تر است ، از موضوع اصلی فیلم اهمیت کمتری دارند.
وی ادامه داد: “در این فیلم ما با یک معترض ، آسیب پذیر و منزوی روبرو هستیم که نقش قهرمان و شخصیت اصلی داستان را ایفا می کند ؛ کودکی که قرار است برای شخصی که نمی تواند یک فرد فانتزی باشد با دنیای واقعی روبرو شود ، اما یک شخصیت واقعی از دنیای غیر واقعی است.
Tahmaebi ، که به نام فیلم اشاره دارد ، گفت: “به طور کلی ، انتخاب یک نام برای چنین فیلم ها دشوار است ، اما فکر می کنم انجام این کار بسیار آسان بوده است ؛ زیرا این امر از اهمیت ویژه ای برخوردار است و پس از آن یک کلید مهم برای باز کردن رفتارهای قبلی و بعدی به ما می دهد ، که بسیار مفید است. حذف شده و سپس حذف شده و سپس حذف شده و سپس از بین می رود و سپس حذف می شود و سپس حذف می شود.
در پاسخ به اینکه چرا داستان انتخاب شده است ، محسن رضه گفت: “فیلمنامه و داستان او به طور همزمان و با هم هستند. کار ادبی و” داستان “به عنوان قالب.
وی ادامه داد: در دوره ای از زندگی ، به عنوان مثال ، در دوران کودکی ، بسیاری از ما ، و نه تنها از منظر روانشناسی بلکه از دیدگاه تجربه زندگی ، ما چنین وضعیتی را تجربه کرده ایم. معمولاً کودکی که هنوز نمی تواند دیگران را کاملاً درک کند ، ابراز خواسته های خود گریه ، گریه یا سرسختی. بسیاری از کودکان اصرار دارند ، آنقدر گریه می کنند و گریه می کنند که سرانجام آنچه را که می خواهند دریافت می کنند. اما مشکل از جایی شروع می شود که کودک او را به عنوان یک شخصیت اجتماعی و فرهنگی پیدا می کند ، دیگر نمی تواند از این روش ها استفاده کند. هرچه فضای حیاتی کودک محدودتر باشد ، او بیشتر برای دستیابی به خواسته های خود باید راه های دیگری را انتخاب کند. این می تواند دروغ بگوید ، یا چیزی را پنهان کند. به نظر من ، این یک مرحله کودکی است که در بسیاری از ما به بزرگسالی ادامه می یابد. زیرا ما هنوز راه دیگری جز راز یا دروغ برای بیان خواسته های خود پیدا نمی کنیم.
EHSASI ، کارگردان فیلم ، همچنین در مورد اینکه چرا کار انتخاب شده است گفت: معمولاً ویژگی یک فیلمنامه جذابیت آنها نیست. در عوض ، این همه کار و ساختار است که باعث می شود یک کارگردان احساس کند که می خواهد این کار را دقیقاً چنین تاثیری انجام دهد.
وی ادامه داد: “این فیلم سعی کرده است به شکل سینما قدم بگذارد که هدف آن ایجاد مخاطب منفعل و یافتن مخاطب فعال و مشارکتی باشد.” به همین دلیل ، من به طور کلی علاقه ای به صحبت کردن در مورد جزئیاتی ندارم که ممکن است در ذهن مخاطب باشد و از من سوالی بپرسید زیرا اگر مجبور شدم چیز دیگری بگویم ، یا اگر فیلمنامه فراتر از آنچه بود ، می رفت ، من قطعاً در فیلمنامه خواهم بود و ما آن را در فیلمنامه انجام می دادیم. بنابراین ، اگر امروز سؤالاتی در ذهن شما وجود دارد ، به این دلیل است که قرار است این سؤالات بوجود بیاید و وجود آنها بخشی از ساختار کار باشد ، نه نقص یا پوچی آن.
۲۴۲۲۴۳