هان کانگ کره ای برنده جایزه نوبل بهترین موراکامی!
به همین دلیل بلافاصله به دنبال جایزه نوبل خانم هان کانگ رفتم و نزدیک ترین اثر و البته معروف ترین رمان او را یافتم. گیاهخواری
راستش را بخواهید، اگرچه من از داستان بدم نیامد، اما بلافاصله متوجه شدم که جایزه نوبلی که به خانم کانگ داده شد، باید به هاروکی موراکامی داده می شد.
شخصیت محوری رمان به شدت یادآور برخی از شخصیت های رمان های موراکامی است.
زنی که تصمیم می گیرد گیاهخوار شود و کم کم آنقدر در روابط اجتماعی طرد می شود که…
این شخصیتها که سرنوشتشان انزوا است، ترفند موراکامی است، هرچند با این تفاوت که موراکامی رمانی عمیقتر با شبکهای پیچیدهتر از روابط خلق میکند.
رمان گیاهخواری ایده بسیار خوبی دارد، اما من شخصاً هیچ عمقی در آن احساس نکردم و رفتار شخصیت ها را فاقد معنای روانشناختی دانستم.
این رمان می توانست نقدی بر روابط اجتماعی مردسالارانه در جامعه کره باشد یا می توانست به عمق فلسفی گیاهخواری بپردازد یا رمانی روانکاوانه و حتی جامعه شناسانه درباره روان پریشی و تمایلات شخصیت اصلی. افراط آن درختان و فرار است. از دنیای بشریت است، اما رمان به راحتی جا برای همه این احتمالات باز می کند.
مطمئنم ترجمه درخشانی نخوانده ام، اما ناامیدی من از رمان ربطی به ترجمه ندارد و هان کانگ نمی تواند حتی در اوج داستانش، زمانی که رابطه قهرمان داستان با او وجود دارد، در ذهن خواننده بدرخشد. شوهر خواهر
البته برخلاف برخی از رمان های مدرن که سعی می کنند مخاطب را گیج کنند و بی جهت روایت را پیچیده کنند، داستان به خوبی پیش می رود و به راحتی خوانده می شود، اما به سلیقه من، این رمان یک داستان برنده نوبل نبود و شاید هم می شد. بوده است. برای آکادمی بهتر است به جای دو یا چهار. او تصمیم تاریخی خود را در مورد دادن دوباره جایزه نوبل ادبیات به یک مرد ژاپنی یا یک زن کره ای که ممکن است شاگرد مکتب موراکامی باشد، گرفت و به عدالت عمل کرد. نوبل ادبیات و حق را به صاحب واقعی آن داد.