ترند های روز

نقاشی با رنگ / معلم به ما آموخت که هنر زبان عشق و ایمان است

پدری که عطش هنری پسرش را دید و او را به معلمانی که مسیر نقاشی هنر نقاشی را طی کرده بودند ، فرستاد: حاج میرزا آقا امامی و معلم عیسی بهادوری ، دو پست هنری سنتی.

اما محمود خود را به مرزهای میهن محدود نکرد. عطش او برای کشف زیبایی ها و پیچیدگی های هنری او را به اروپا سوق داد. در قلب تمدن هنر غربی ، جایی که او سالها در بین نقاشی های جهان غوطه ور شد ، وی بزرگ شد و فراتر از حد سنت ، یک پنجره جدید برای هنر نقاشی بود. هفت سال نه تنها زمان ، بلکه مسیری برای دنیای بزرگتر بود ، دنیایی که فارشچیان با هنر ایران در هم تنیده بود و پاسخی درخشان به تاریخ نقاشی جهان داد.

با بازگشت او به ایران ، آغاز فصل جدیدی در هنر نقاشی ایران برگزار شد. فصلی که در آن سنت های طولانی با نوآوری های غافلگیرکننده مرتبط بودند و تصویری را ایجاد می کردند که اصالت را حفظ می کرد و قول آینده درخشان را می داد.

فارشیان نه تنها یک نقاش ، بلکه یک شاعر است که با قلم و رنگ ، داستانهای ابدی فرهنگ و معنویت ایرانی. داستانهایی که اسرار و عطرها را در هر قلم مو نشان می دهند. نقاشی های او نشانه خطوط نرم و جریان های رنگی است که چشم و قلب را به دنیای دیگری منتقل می کند. دنیایی که رنگها نه تنها دیده می شوند ، بلکه احساس می کنند ، لمس می کنند و می میرند.

او نقاشی ایرانی را در شعر و ادبیات مخلوط کرد و در عین حال آن را مستقل از هنر کرد. هنری که در آن هر رنگ و هر شکل یک تجربه معنوی و انسانی را روایت می کند. نقاشی ایران با نوآوری سوژه ها و پرداخت آثار ، منجر به سطح فراتر از قالب های معمولی شد و آن را به یک هنر چند وجهی تبدیل کرد.

از طراحی پناهگاه های مقدس پیامبر پیامبر (ع “و ابو عبدالله آل -هوسین (ع) گرفته تا نقش های باورنکردنی که روح اسلام و فرهنگ ایرانی را دارند ، فارشچیان می تواند پیوند عمیقی بین هنر و معنویت برقرار کند.

از هنر فارشچیان ، آثاری که پنجره ای به روح معنویت و فرهنگ ایرانی باز می کردند. پانل هایی که در آن هر کاغذ ، هر رنگ و هر خط داستانی عمیق و کامل است.

در نقاشی ابدی “روز پنجم آفرینش” ، همه موجودات آسمانی و زمینی پیوسته اند تا ستایش بی پایان خداوند را به جهانیان بیاورند. “ابراهیم نبی” صحنه آتش سوزی علیه ابراهیم (AS) است. “عصر اشورا” یکی از نقاشی هایی است که تولدش یک داستان ماندگار است. فارشیان می گوید که یک روز در سالهای اخیر قبل از انقلاب ، روز آشورا ، مادری که روحش پر از ایمان بود به او مشاوره داد ، اما در اتاق خود کار کرد و ناگهان قلم را گرفت. نشانه ای که هم اکنون در موزه آستان قدس رازاوی واقع شده است. “شمس و مولوی” ، “ستایش” و “آسمان چهارم” و “شام غریبه” ، که در مجموعه تاریخی سعدآباد ارائه شده است ، تفکر بی نهایت و عمیق این هنرمند را بر مفاهیم انسان و الهی شهادت می دهد.

طراحی عبدالعیم حسنی در شهر ری نیز یکی از معلمان فارشیان است. آخرین مجموعه فارشچیان ، در جلد پنجم کار خود ، شامل بیش از 5 نقاشی و طراحی رنگ منتشر شده در سال 2 است. مجموعه ای که گوشه ای از خیال و خلاقیت خود را نشان می دهد. نوشتن و نامه های او ، مانند نقوش مینیاتوری آنها ، پر از ظرافت و بیان هنری است. خاطرات یک هنرمند که نه تنها با قلم و رنگ ، بلکه با روح و قلب نقاشی می کرد.

منتقدین و سالمندان هنر جهان ، از جمله Omberto Baldini ، آن را نه تنها یک نقاشی عالی بلکه یک کلمه درخشان و بی نظیر در تاریخ هنر در نظر گرفته اند. کلمه ای که عطر گل را نه تنها بر روی بوم بلکه در روح مخاطب نیز فشرده می کند.

محمود فارشیان ؛ نمودار

فارشچیان با هر رنگ روشن و هر نقش ظریف ، چشمان ما را به دنیایی فراتر از ملموس ، دنیایی پر از معنویت ، عرفان و امید باز می کند.

آثار استاد آینه ای از تاریخ و فرهنگ ایران است که قلب هر مالک را با ترکیبی منحصر به فرد از اصالت و نوآوری مجذوب خود می کند. نبوغ او به همراه تلاش مداوم او ، او را به نقطه عطفی در نقاشی ایرانی تبدیل کرده است. یک هنر باشکوه و ابدی که باعث ایجاد نسل های آینده خواهد شد.

فارشیان به ما آموخت که هنر بیش از هر چیز ، زبان عشق و ایمان است. زبانی که می تواند قلب ها را بدون محدودیت وصل کند و انسانها را فراتر از دنیای مادی قرار دهد. با هر نقاشی ، ما را به دنیایی از نور و رنگ سوق داد ، جایی که معنویت و زیبایی در هم تنیده و روح را آرام می کردند.

بدون شک ، محمود فارشیان نه تنها یک شخصیت برجسته در هنر معاصر ایرانی است ، بلکه یک ستاره در آسمان هنر جهانی نیز هست. ستاره ای که پرتوهای او هرگز بیرون نمی رود.

59243

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا