مفاهیم مشروطیت در شاهنامه – فارسیرو
هر چند اثری تخصصی و ویژه است که به صورت میان رشته ای و با حداقل سه تخصص تاریخ، حقوق عمومی و شاهنامه شناسی قابل دسترسی است. و این مهم نیاز به فضای زیاد و گفتار طولانی دارد و به سختی می توان این مهم را در نوشته ای کوتاه و مختصر رساند. اما به اهداف نهضت مشروطیت و برخی مفاهیم مهم قانون اساسی که ریشه در شاهنامه دارد اشاره می کنیم.
یکی از مهم ترین مضامین و آرمان های قانون اساسی، انتخاب افراد شایسته برای تصدی مناصب حکومتی و نیز انتخاب حاکمان و حضور نمایندگان ملت برای قانون گذاری و نظارت بر عملکرد حاکمان بود. اینک این دو مورد مهم از شاهنامه را به اختصار بررسی می کنیم:
“انتخابات و گزینش در شاهنامه”
شاهنامه کتاب تاریخ تمدن سیاسی و اجتماعی ایران است. در این کتاب علاوه بر روایت داستان، شاهد مفاهیم مختلفی از حقوق عمومی نیز هستیم. یکی از مفاهیم مهم حقوق عمومی «انتخاب حاکمان و حاکمان برای فرماندهی» و همچنین «انتخاب» افراد برای تصدی مناصب دولتی یا خدماتی است.
آیا در شاهنامه دو مفهوم و موضوع مهم (انتخاب و انتخاب) ذکر شده است؟
خواننده بر اساس شناخت کلی خود از نویسنده و برداشتی که از مجله دارد، می تواند ذهن خود را برای دریافت پاسخ «بله» سؤال آماده کند. پاسخ معلوم نیست که در ابیات شاهنامه پشتوانه چندانی داشته باشد.
حالا بیایید دست به کار شویم تا ببینیم نتیجه بررسی چه خواهد شد.
باید به خاطر داشت که چه موضوع مهمی، چه کتابی و از چه دورانی. شنیده بودیم و فکر می کردیم که شاهنامه در درجه اول یک کتاب شعر است. اکنون می دانیم که محتوای شاهنامه همه تاریخ است.
اکنون در کتابی بسیار قدیمی به دنبال مفاهیم علوم جدید و جدید هستیم که بیشتر مطالب آن قدیمی تر از قدیم است و مربوط به دوران ناشناخته عهد عتیق است.
اهمیت عنوان و موضوع تحقیق، عظمت کتاب بی بدیل، اسرارآمیز و شگفت انگیز ورجاوند شاهنامه را می رساند. کتابی که برای توصیف و توصیف آن باید صدها کتاب نوشت و عمر یک نفر برای دانستن همه علوم مربوط به آن کافی نیست. چنین گنجینه گرانبهای بی نظیری با قدرت جادویی خود، قرن هاست که نگهبان زبان و فرهنگ ایرانی بوده و هنوز استوار و استوار، برافراشته و چون کوهی استوار، سخت و بلند، سر بر آسمان می کوبد و از آن پس. نه تحت تاثیر باد و باران و بلا قرار نگرفته و در کنف از ایران و ایرانیان حمایت کرده است. مانند ؟ از طریق مضامین و مطالب بسیار مهم و ارزشمندی که در طول تاریخ مورد توجه و مهر ایرانیان قرار گرفته و در هر عصری نخبگان و روشنفکران و عموم مردم ایران دانسته اند و کم و بیش دریافته اند که هستند. در مسیر. طرف کتابی خاص و ویژه که در آخر آیات خود رازها و گنجینه های نهفته، نهفته و متناسب با زمان و رشد دانش و پیدایش میدان تحقیق و به اندازه تلاش جویندگان دارد. دانش یافته و کشف شده است و گویی حباب چشمه ای شفاف است که همیشه با بررسی عمیق کشف و مشاهده می شود.
از جمله این موارد «انتخاب و انتخاب» است.
همانطور که از کتاب تاریخ ایران (شاهنامه) استنباط می شود، انتخاب در جامعه سیاسی ایران باستان بسیار شناخته شده و مورد استفاده بوده است.
مثال: وقتی می خواهند زال را قهرمان کنند، او را از نظر بدنی، دانش رزمی، خرد و هوش می آزمایند.
یا در مواقع سخت و در انجام ماموریت های رزمی مهم افراد مناسب را شناسایی و انتخاب می کردند:
اولین آن لشکر معروف.
سی هزار شمشیرزن
خسرو را برگزید و به رستم سپرد.
گفت کی مربردار گرد.
با لشکری به کوه برو.
گردان گروه ارتش را انتخاب کنید.
سواران شایسته کمپین …..
می بینیم که انتخاب یک مفهوم شناخته شده است و مورد توجه بوده است.
دقت در این انتخاب، شایسته سالاری را به ما نشان می دهد
این شایسته سالاری که گذرا به آن اشاره شد در شاهنامه مشکل جدی است و در بسیاری از جاهای شاهنامه به چشم می خورد. بارها، خسرو و شاه تصمیم می گیرند که با مشورت دیگران به شخصی مقام و مقام بدهند.
اما اگر بخواهیم به مسائل جدی تری در شاهنامه بپردازیم که بحث «انتخابات» واضحتر است، باید به انتخاب و انتخاب خود شاه اشاره کرد.
خود شاه توسط نمایندگان مردم انتخاب می شد.
حالا گاهی اعضای انجمن را مردم انتخاب می کردند و به عضویت این انجمن مهم منصوب می کردند.
انجمن در زمان انتخاب شاه نیز بر کار، عملکرد و رفتار او نظارت می کرد. در واقع در دوران باستان، روش انتخاب پادشاه در ایران را می توان بسیار شبیه به «نظام انتخاباتی غیرمستقیم زمان ما» دانست. در نظام انتخابات غیرمستقیم، انتخاب مقامات به گونه ای انجام می شود که رای دهندگان به گروهی از انتخاب کنندگان خود رای می دهند تا مقام مورد نظر را انتخاب کنند. این روش از بلوغ و شایستگی بیشتری برخوردار است زیرا انتخاب نهایی توسط نخبگان و متخصصان انجام می شود.
از شاهنامه می توان استنباط کرد که در ایران باستان و در بسیاری از ادوار باستان، انجمن شاه را عزل کرده و در صورت لزوم دیگری را به جای او نصب کرده است. هر چند به طور طبیعی می توان انتظار داشت که پسر ارشد شاه به دلیل نزدیک بودن به امور، از آگاهی و آگاهی بیشتری نسبت به امور مهم پادشاهی و رهبری کشور برخوردار باشد و لذا
پذیرش، انتخاب و انتخاب انجمن اتفاق خواهد افتاد، اما همیشه اینطور نیست و به همین دلیل است که در شاهنامه می بینیم که انجمن افراد دیگری را غیر از پسر شاه انتخاب می کند.
در برخی موارد، شاه مستقیماً توسط خود مردم انتخاب شده است که نمونه بارز آن فریدون است. رئیس جمهور و عموم مردم گرد فریدون جمع شدند و او را به پادشاهی برگزیدند.
… همه در هوای فریدون هستند
که بدن از درد خنده پر از خون می شود
به مرکز شهر هر کجا که می روند
چه پیرمردهایی در جنگ عاقل هستند؟
همه ما مسئولیم.
صحبت های او را یکی یکی مرور نکنیم.
به همین دلیل برخی از معلمان شاهنامه درس می خوانند
«انتخاب فریدون از سوی مردم اولین جمهوری تاریخ است، یعنی جمهوری خلق با رای مستقیم حاکم دست راستی را انتخاب کرد و «فار» را به او تفویض کرد.
شیوه انتخاب و قانون انتخاب شاه در ایران به قدری جا افتاده و طبیعی بود که حتی ضحاک هم سعی می کرد از انجمن بزرگان به نوعی تایید و انتخاب کند.
از آن روز به بعد متنی در تایید خود نوشت و از بزرگان خواست تا با امضای آن را تایید کنند. هدف آنها مشروعیت بخشیدن به حکومت ظالمانه خود با القای گزینش و تایید انجمن بود. البته با مخالفت شدید کاوه آهنگر، طرح او شکست خورد.
در پایان به گزیده ای جالب از قدمت شاهنامه ارجمند اشاره می کنم:
بزرگان کشور پس از مرگ شاهپور، صد نفر را برای پادشاهی معرفی کردند و نام آنها را یادداشت کردند و سپس از میان این صد نفر، سرانجام چهار نفر (از جمله بهرام) را در نظر گرفتند تا از میان این چهار نفر شایسته و نخبگان، یکی از آنها را برای پادشاهی ایران انتخاب کنید. که بالاخره قرعه به نام بهرام افتاد.
خسرو پرویز نیز شیرویه را توصیه و تذکر می دهد که افراد شایسته ای را برای مناصب مهم تعیین و انتخاب کند.
شنیدم مه هست
! به همه مردم لعنتی بده
در شاهنامه گزینش و انتخابات از ایران باستان و باستان گزارش شده است و این مفهوم به ظاهر جدید حقوق عمومی در تاریخ دور ایران نیز وجود داشته است که کم و بیش در شاهنامه منعکس شده است.
یکی دیگر از مفاهیم و آرمان های بسیار مهم نهضت مشروطیت که در اصل 35 قانون اساسی مشروطیت گنجانده شده است این است که: «سلطنت ودیعه ای است که به عطای خداوند به ملت به شخص شاه سپرده شده است».
این اصل یکی از اصول مهم حقوقی قانون اساسی مشروطه است که خلاصه آن چنین است: سلطنت هر چقدر هم که مهم باشد،
آنها صاحب این قدرت و قدرت ملت هستند. ملت این قدرت و مقام را به شاه داده است. جالبه این ودیعه! به پادشاه داده شد و بنابراین انبار نمی تواند آن را به شخص دیگری بدهد. و مردم می توانند هر زمان که بخواهند شاه را از این کار باز دارند.
در شاهنامه هم همین مفهوم و حالت را داریم. در بیان تاریخ کیکاووس به وضوح و به وضوح دیده می شود که کاووس به جانشین خود هنگام رفتن به مازندران گفت: او به تنهایی حق تصمیم گیری در امور روزمره را دارد.
در انقلاب مشروطه حدود اختیارات شاهان قاجار مشخص و محدود شد. این مضمون در تمام شاهنامه های شاهان دیده می شود.
در انقلاب مشروطه، مداخله خارجی و استعمار در ایران مخالف و مخالف بود. در شاهنامه دخالت بیگانگان در امور ایران شرم آور و غیرقابل تحمل گفته شده است. نمونه آن زمانی است که زرتشت پیامبر در این باره به گشتاسپ هشدار می دهد: در دین ما پذیرفته نیست که بیگانگان در امور کشور ما دخالت کنند.
بسیاری از اهداف و آرمان های مشروطه، اگر نگوییم همه، از دیرباز در ذهن ملت ایران وجود داشته است. که به دلیل کمبود وقت و هر مانعی در کلام، آنها را حذف کردیم و در پایان اشاره کردیم که در دوران مشروطیت توجه مردم به سمت شاهنامه بود و اشعار شاهنامه دائماً بود. خواندن و به طور کلی شاهنامه نقش مهمی در انسجام و وحدت ملی در مقابله با استبداد داشت.
همه صاحب نظران بر این باورند که شاهنامه در پیروزی مشروطیت نقش انکارناپذیری داشت. شعر و ادبیات مشروطه نیز بسیار تحت تأثیر شاهنامه بود.
*شاهنامه پژوه و حقوقدان