ترند های روز

قاتل تروتسکی در تهران به دنیا آمد

30 اوت سالگرد ترور تروتسکی بود. قتل او چیزی در حد یک شاهکار بود، یک شاهکار جنایت…!

هیچ چیز خطرناک تر از یک فرد نابردبار نیست که معتقد است راز تاریخ را فقط خودش و حزبش می داند، چه تروتسکی و چه قاتلش، که فکر می کند وقتی با پتک به سرش می زند دارد بزرگترین خدمت را به بشریت می کند قربانی

اینجا قاتل و مقتول برابر و شبیه هم هستند، هر دو متعصب مطلق…!

با مرگ لنین، تروتسکی جنگ قدرت را به استالین باخت، او ابتدا از حزب کمونیست اخراج شد و سپس به آلماتی قزاقستان تبعید شد، اما استالین می خواست که او از خاک شوروی دور باشد، مذاکرات زیادی با کشورها انجام شد. زیرا تعداد کمی از دولت ها حاضر به پذیرش بودند. سرانجام ترکیه کشوری را پذیرفت که در این صد سال دروازه و اقامتگاه موقتی بوده است که از طریق آن میلیون ها پناهنده و تبعیدی چپ به غرب امپریالیسم از جمله چپ های ایرانی رسیده اند. .!

در 12 فوریه 1929، تروتسکی به همراه همسرش ناتالیا، پسرش لئون سدوف و دو پلیس مخفی شوروی با کشتی به نام لنین وارد استانبول شد.

روزنامه نگاران زیادی با عجله به محل اقامت تروتسکی رفتند، اما مشخص شد که یکی از آنها شوخی می کند!

او پنج سال در ترکیه ماند، سپس به فرانسه و نروژ رفت و سرانجام در سال 1937 در مکزیک اقامت گزید. او می دانست که استالین قصد کشتن او را دارد. به همین دلیل آخرین خانه را که مستحکم ترین بود در پانزده کیلومتری مکزیک خرید. در منطقه بانلیو، با دیوارهای بلند در چهار طرف خانه، با برج هایی ساخته شد که توسط نگهبانان با مسلسل 24 ساعته محافظت می شد و تمام دیوارهای بیرونی خانه به کابل های برق وصل می شد تا زنگ خطر به صدا درآید. . به محض اینکه کسی نزدیک می شد فعال می شد و یک در فولادی بود که یک پنجره کوچک داشت…

همه این اقدامات مورد تعجب و تمسخر اهالی قرار گرفت و به شوخی گفتند:

تروتسکی به بیماری سوء ظن به تروریسم مبتلا شده است…!

اولین تلاش برای ترور او در نیمه شب 25 می انجام شد، زمانی که خانه با مسلسل بسته شد، تروتسکی و ناتالیا از رختخواب بیرون پریدند، یکدیگر را روی زمین در آغوش گرفتند، صدای گلوله ها بی وقفه ادامه یافت، سپس همه چیز به آشوب تبدیل شد. . سکوت قبر تمام دیوارهای داخل خانه پر از گلوله و سوراخ بود، اما بیشتر گلوله ها به اتاق خواب و تخت تروتسکی شلیک شد…

اقدامات تروریست ها کاملا حساب شده بود. قاتلان لباس پلیس پوشیدند و به نگهبانان گفتند که برای بازرسی به خانه آمده اند و وارد شدند…!

تروتسکی از اولین ترور جان سالم به در برد، اما استالین تسلیم نشد!

قتل دوم که ماه ها برنامه ریزی شده بود، سه ماه بعد اتفاق افتاد. آن روز او تازه به خرگوش هایش غذا داده بود و سپس پشت میزش نشسته بود تا مقاله ای را که قاتلش، رامون مرکادر، به او داده بود، بخواند. بیرون آمد و روی سر مقتول افتاد، تروتسکی بدون اینکه اجازه دهد قاتل ضربه دوم را به او بزند فریاد زد، مچ قاتل را گرفت و فریاد زد و نگهبانان و ناتالیا از راه رسیدند و قاتل را مجروح کردند.

تروتسکی فریاد زد که او را زنده بگیرید.

جالب اینجاست که قاتل متولد تهران است و می گوید زمانی که پدرش نماینده دولت بلژیک در تهران در سال 1904 بوده به دنیا آمده است…!

تروتسکی به بیمارستان منتقل شد، اما بیش از 25 ساعت زنده نماند، قاتل بازمانده به 20 سال زندان محکوم شد و موفق شد چندین مدال افتخار از دولت شوروی و استالین دریافت کند…

این قتل به خودی خود شاهکار بود، شاهکار پلیدی و مرگ!

قاتل دو سال بود که با سیلویا (منشی تروتسکی) نامزد کرده بود و روز حادثه به همراه نامزدش سیلویا برای خداحافظی با آنها آمده بود، چون می خواستند با هم به نیویورک بروند…

قاتل و مقتول یکی بودند، هر دو بر این باور بودند که تفکرشان تنها راه نجات بشریت است، بنابراین وقتی قاتل به چکش برخورد کرد، شکی نبود که تاریخ ایستاده است و او با این ضربه مسیر تاریخ را تعیین می کند . ! شاید در آن لحظه، این شعر شاعر انگلیسی، چارلز تاملینسون، حرف او بود:

صندلی ضربه ای که لوگوی آینده همی را به ارمغان می آورد

وقتی تبر فرود می آید، هدیه ای خلق می کند.

از تارک روی هر موج آویزان شوید.

موجی که می گویی هرگز فروکش نمی کند…

*پژوهشگر تاریخ

منبع: کانال تلگرام نویسنده.

25957

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا