ترند های روز

فیلمی در ستایش از مرگ یا در کاهش زندگی؟

حمید می گوید رانجبرزاده ، نویسنده و نویسنده فیلم ، در این جلسه گفت: “زندگی چاک” ، علی رغم اینکه یک کار جذاب و قابل احترام است ، به نظر نمی رسد یک فیلم خوب و موفق باشد.بشر اما چرا عشق و احترام؟ این فیلم از تکنیک روایت معکوس در ساختار روایی خود استفاده می کند. اول ما عمل سوم و دنیای درونی چاک را می بینیم که در حال فروپاشی است. سپس به میانبر زندگی او می رسیم که فقط 9 ماه پس از مرگ وی است. سرانجام ، در آیه اول یا سوم ، دوران کودکی و نوجوانی او را می بینیم. این روایت معکوس با ایده کلی فیلم و موضوع اگزیستانسیالیستی فیلم موافق است و همیشه مرگ چاک را بر پیشانی تمام وقایع زندگی خود قرار می دهد. به عنوان مثال ، نمونه نمونه ای از تناسب تکنیک روایت با تاریخ داستان و وضعیت شخصیت ها را می توان در رمان “مکاتبات” داستایوسکی دنبال کرد. این تکنیک متناسب با وضعیت شخصیت ها است. در این رمان ، شخصیت های “Makar” و “Varvara” ، با وجود علاقه آنها به دیگری ، از طریق نامه و ترس از مذاکرات احتمالی و دلهره های احتمالی به دنبال یک رابطه مخفی هستند. از طرف دیگر ، یکی از کافی از تکنیک های روایت با کار می تواند به عنوان نمونه ای از جشنواره چهل و -سام ، که “باردار” است ، ذکر شود ، که اگر ما برنامه را بگیریم ، چیزی جز هیچ چیز دیگری وجود ندارد.!

وی گفت: “از طرف دیگر ، توجه فیلمساز به جزئیات ممکن است.” مقالات موجود در عمل سوم به زیبایی از زندگی چاک حذف شده است. جزئیات تصادفی نیستند ، اما هرکدام قطعه ای از معما زندگی چاک است. از معلمان و شعر والت ویتمن و تقویم کیهانی و هنرهای خیابانی برای سم و تشریفات و حتی اسکیت دریافت کنید.بشر

راجبرزاده افزود: با وجود این مزایا ، این فیلم قادر به تبدیل شدن به یک اثر ماندگار نیست. زندگی چاک به اندازه ایده های نسبتاً جذاب او جذاب نیست. در اصل ، دنیای کار و شخصیت های آن برای ارائه ایده فیلم ، نه خدمت به شخصیت ها و ساختن جهان ، خدمت می کنند. در عمل سوم ، ما فقط سقوط دنیای درونی را می بینیم. در عمل دوم ، ما میانبر را می بینیم که بیشتر شخصیت چاک ، سؤالات بیشتری در مورد آن ایجاد می کند. البته ، این عمل نیز می تواند در این ظاهر خرد شود ، که علی رغم جذابیت برنامه ، آنقدر کامل است که مورد سؤال و بداهه قرار می گیرد.بشر

وی گفت: “سرانجام ، در صفحه اول یا سوم فیلم ، موتور شخصیت پردازی آغاز می شود ، اما علاوه بر طولانی بودن ، به دلایلی به موفقیت زیادی نمی رسد.” به عنوان مثال ، تصادف مرگبار از دست دادن پدر ، مادر و خواهر ، در واقع هیچ تاثیری در وضعیت چاک ندارد و به نظر می رسد که این اتفاق نیفتاده است! یا برخی از تجربیات زندگی چاک ، مانند رابطه چاک با گپ ، کاملاً منتشر شده است. تناسب چاک با همسر و پسرش دستمزد ندارد. از طرف دیگر ، اگرچه قوس خوبی از علاقه چاک به رقص از بین رفته است ، تغییر مهم این شخصیت و تصمیم آن برای رها کردن این علاقه و پایبندی به ریاضیات و حسابداری زمینه نمایشی بسیار چشمگیری دارد. این تغییر با یک شعار نسبتاً پدربزرگ همراه است و این بهانه قادر به کشیدن این تغییر مهم نیست. علاوه بر این ، زخم پشت دست چاک ایده قطعی یا رمز و راز ندارد ، بنابراین پنهان کردن این راز همسر چاک هیچ بودجه ای در این کار ندارد. ضربه دیگر به فیلمنامه در پایان ، تغییر ناگهانی و نابالغ در منطق تاریخ از منطق واقع گرایانه تا رئالیسم جادویی است. در دنیایی که روابطی که حاکم است کاملاً واقعی است ، ناگهان با آن اتاق زیر شیروانی عجیب ، شما نمی توانید واقع گرایی جادویی را تغییر دهید! همه اینها باعث ایجاد ایده های جذاب فیلم و توجه توجه فیلم به جزئیات ستایش می شود ، اما میزان شخصیت پردازی و روایت فیلم آن را به کارهای معتدل و تقریباً یکنواخت کاهش می دهد.

زندگی چاک »رقص و زندگی برای رقصیدن

Mohsen Soleimani Fakhr ، متخصص و منتقد سینما: فیلم “زندگی چاک” با یک مونولوگ شاعرانه آغاز می شود ، که مستقیماً به شعر والت ویتمن اشاره دارد: “این یک اختلال یا مرگ نیست ، ساختار ، هارمونی و طراحی خاص خود را دارد.” در نگاه اول ، جهان آشفتگی است ، اما این دعاها تأکید می کنند که مرگ و ویرانی بخشی از نظم اصلی است. مانند فلسفه های اگزیستانسیالیستی ، جستجوهای سینمایی نه در فرار پوچ ، بلکه در پذیرش آن.بشر

وی افزود: “پیروی از فیلم ، نه پایان مرگ ، بلکه بخشی از جاودانگی:” این زندگی ابدی است ، همان خوشبختی. “در اینجا خوشبختی در ادامه چرخه مرگ و زندگی است ؛ ادراک مطابق با مفهوم بازگشت ابدی نیچه. زمان نیز به عنوان یک صفحه نمایش کامل و خالی دیده می شود ؛ گذشته و حال رنگ را از دست می دهد و هر لحظه صحنه جدیدی برای آینده ایجاد می شودبشر

وی گفت: “سرانجام ، فیلم انسان را به عنوان یک موجود متناقض معرفی می کند:” آیا می توانم با من متناقض باشم؟ خوب ، پس من با من متناقض هستم. من گسترده هستم ، خودشان را خود قرار داده ام. “این پذیرش تضاد همان چیزی است که باعث می شود شخصیت چاک نمادی از انسان مدرن باشد ؛ مردی که کل جهان را حمل می کند و مرگ او معادل سکوت جهان است. بنابراین ، مقدمه فیلم فقط توصیف یک وضعیت نیست ، بلکه یک مانیفست فلسفی است که مسیر Narurja را روشن می کند.

اضافه شده: این مقدمه در واقع مسئله کار است. جایی که مرگ به عنوان “زندگی ابدی” و حتی “خوشبختی” معرفی می شود. این نگاه به فیلم به ما می گوید که در قلب تخریب ، ما همچنین می توانیم معنای جدیدی پیدا کنیم ، به این معنی که این امر برای وجود ارزش دارد.بشر

او تأکید کرد: اشاره به گذر زمان در قالب پرده های نمایشی ، نشانگر روایت غیرخطی فیلم و چرخه ابدی زندگی است. این بخش علاوه بر بار فلسفی ، همچنین نشانه ای از سبک “مایک فلنگان” است که از ابتدا حد و مرز بین واقعیت و ذهن را پاک می کند.بشر

توضیح داده شده: یکی از درخشان ترین لحظات فیلم ، رقص چاک است. رقص در برابر مرگ ، در برابر منطق خشک زندگی روزمره. این صحنه نه تنها روح اگزیستانسیالیستی فیلم را به یاد می آورد ، بلکه به عنوان یک شورش شاعرانه علیه هیچ چیز عمل می کند. رقص چاک با نوازنده خیابانی به نمادی از جشن زندگی تبدیل می شود. لحظه نشان می دهد که حتی در قلب پایان و تاریکی ، می توان با انتخاب عشق و اشتیاق معنا ایجاد کرد.بشر

وفادار سلیمانی ابراز شد: زندگی چاک در صحنه های رقص بیانگر همزیستی متضاد اما مکمل بین شور و احساس ، از یک سو ، منطق و ریاضیات ، از سوی دیگر است. چاک ، در برابر چارچوب سخت ریاضی که همیشه زندگی خود را سایه زده است ، می رقصید ، نشان می دهد که انسان فقط این دو طرف را جمع می کند. اشتیاق زندگی همراه با منطق زندگی و احساس در کنار ساختاربشر

59243

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا