ترند های روز

فلسفه خیابانی: دیوار جدید بانکی در مارسی و سوالی از درون

zainab kazemkhah: شما “شما” واقعی هستید؟ اگر اکنون هستید یا چه کسی می تواند باشد؟ یک سؤال عمیق و سرگیجه که بعید است هنگام قدم زدن در خیابان های مارسی در پایان ماه مه صبر کنید. اما این دقیقاً همان رمز و راز هستی شناختی است که بانکی ، هنرمندی که زمانی گفت: “خیلی با ارزش بودن” در یک بخش گوشه خیابان فلیکس فرراجیا بود. این اثر آخرین فصل از فعالیت های این دهه های این هنرمند ابراز و فیلسوف او است که همیشه با هنر خود مردم را شگفت زده کرده است.

بیش از پنج سال ، بانسی ، در بسیاری از مشهورترین آثار خود ، از دختری که به شدت به سوزش سر دل رسیده است به معترضین نقاب دار که یک دسته را می اندازند ، شاهکارهای هنری نفرین از میگوئل اونگل تا مونه ، ورمر تا وانگوگ. اما فراتر از این منابع بصری ، تحت الگوهای پنهان آنها ، تعامل عمیق و عمدی با تاریخ تفکر نیز وجود دارد. از نقش های باستانی گرفته تا ساختارهای مخرب پسامدرن.

در تاریخ 5 ماه مه ، بانسی عکسی از اولین کار جدید خود را پس از پنج ماه منتشر کرد بدون اینکه مکان دقیق را فاش کند. اندکی پس از آن ، مخاطبان کنجکاو آن را در شهر بندر مارسی کشف کردند. در نگاه اول ، این رنگ خیابانی ساده به نظر می رسد: یک فانوس دریایی که روی یک دیوار شهر بژ پاشیده شده است. یک سد فلزی اکسیده شده در نزدیکی آن ؛ و سایه ای نقاشی شده از سد به دیوار کشیده شده و آن را به یک فانوس دریایی تبدیل می کند. در بدن چراغ قوه:
“من می خواهم همان چیزی باشم که در من دیدی”

هرکسی که می خواهد ریشه های فکری این کار را پیدا کند ، کافی است تا به افسانه معروف غار افلاطون در پیمان مراجعه کند. جمهوری برو سپس آن را به عقب بخوانید. در تاریخ افلاطون ، زندانیان در داخل غار فکر می کنند که سایه های روی دیوار واقعیت است ، بدون دانستن اینکه منشأ این سایه ها خارج و سبک است. اما بانکی ، مثل همیشه ، روایت را سرمایه گذاری می کرد. جایی که سایه نسخه کم ارزش تر نیست ، که یک حقیقت عالی است. در این کار ، آنچه سایه تاریک است ، یک مانع اکسیده و اکسیده شده است ، در حالی که سایه آن در یک فانوس دریایی خیالی شده است. نمادی از جهت گیری و روشنایی.

این سرمایه گذاری از ما سؤال می کند: واقعیت کجاست؟ در آنچه هستیم یا چه می توانیم باشیم؟
عبارت تأثیرگذار “من می خواهم همان چیزی باشد که شما در من دیدید” یک احساس باز و شاعرانه دارد: آیا این سد فلزی می خواهد فراتر از آن باشد؟ آیا این سایه نوشابه سبک دارد؟ یا ، از جمله بانکی ، آیا ما سعی می کنیم به نظر برسد که دیگران از ما برخوردار هستند؟
جواب ، بدون شک ، همه اینها است.

مرور برخی از آثار دیگر Benxi با یک دیدگاه فلسفی

کره
در این نقاشی ، یک دختر به یک جهان صمیمانه گسترش می یابد ، در حالی که یک دعای امیدوارکننده به طرف او نوشته شده است: “همیشه امید وجود دارد”.
این تصویر با مسئله تلاش برای دستیابی به یک ایده آل فرار ، متشکل از ایده های آرتور شوپنهاور ، فیلسوف آلمانی قرن نوزدهم سازگار است. شوپنهاور از یک اراده نابینا و غیرمنطقی صحبت می کند که انسان را به سمت میل و رنج سوق می دهد. هنگامی که بانسی با نصب یک دستگاه مخفی در چارچوب این کار و خرد کردن آن در حراج ، مخاطبان را شگفت زده کرد ، شاید تصویری قریب به اتفاق از بی فایده بودن رویاها در دنیای واقعی نشان دهد.

پرتاب گل (عشق در هوا) ؛
در این نقاشی ، یک مرد نقاب دار آماده پرتاب چیزی است ، اما نه یک سنگ یا بمب ، بلکه گل های زیادی است. ظاهراً این کار ستایش مقاومت و فلسفه مسالمت آمیز گاندی است ، اما بانکی هنگام فضای معکوس معنای دوگانه ای ایجاد می کند. چهره مرد عصبانی است ، نه آرام. در اینجا زیبایی به یک سلاح تبدیل شده است ، نه وسیله ای برای آرامش. مفاهیمی مانند حقیقت و عشق به جای تسکین به یک عامل انفجار تبدیل شده اند.

فلسفه خیابانی: دیوار جدید بانکی در مارسی و سوالی از درون

ملت نظارت
در این کار ، کودک در حال نوشتن عبارت “ملی تحت دوربین مدار بسته” روی دیوار است. بالای سر او یک دوربین مدار بسته واقعی نصب شده است و افسر سگ آن را کنترل می کند.
این تصویر بازتاب مفصلی از مفهوم است که میشل فوکو در کتاب سفارش و مجازات وی ارائه داده است: جامعه ای که تحت تأثیر نظارت دائمی و بی پایان قرار دارد. بانسی از لایه های نظارت ، کودک ، پلیس ، اتاق ، بینایی ، تئوری نان -napticon یا ساختار جرمی بنتام و دید مداوم قدرت دفاع می کند.

دوستداران تلفن همراه
این نقاشی همچنین یک جفت را در آغوش نشان می دهد ، در حالی که هر دو به نور تلفن خود نگاه می کنند.
اگرچه سیمون دوبوار تجربه دنیای دیجیتال را نداشت ، اما کتاب اخلاق ابهام او به درستی پیش بینی می کند که چگونه ترک و تحقیر متقابل می تواند از تحقق “خود واقعی” جلوگیری کند. بانسی این کار را به ما یادآوری می کند که آزادی مفهومی بدون توجه عمیق به دیگری خالی است و زندگی به یک بازی کم نور تبدیل می شود که با نور صفحه روشن می شود ، نه با حضور واقعی انسان.

منبع: بی بی سی

۵۹۵۹

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا