سلطنت هخامنشیان و ساسانیان; مغزها کجا گریختند و به کجا پناه بردند/ هنر یونانی و رومی در تخت جمشید و مهاجرت مذهبی در ساسانیان؟
گروه اندیشه: می توان گفت نحوه حکومت سلسله های هخامنشی و ساسانی همواره مورد بررسی جدی جامعه شناسان و مورخان بوده است. از کتیبه های سنگی و لوح های گلی می توان به میزان رضایت مردم و اندیشمندان در این دو دوره پی برد. به گزارش خبرگزاری اخبار آنلاینفصلنامه میدان فرهنگ شماره 26 دو مصاحبه با خانم دکتر مهسا ویسی باستان شناس و عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و آقای دکتر سید ابراهیم راگانی او این کار را در مورد فرهنگ مهاجرت در امپراتوری های هخامنشی و ساسانی انجام داده است. مصاحبه کننده آقای محمد نجاری در گفت و گو با مهسا ویسی تاکید می کند که «معماری و ساخت و سازهای دوره هخامنشی به ویژه لوح جمشید و کنده کاری های این مکان باشکوه تلفیقی از هنر یونانی و رومی است. سوال اینجاست که آیا جامعه ایران در زمان هخامنشیان دارای فرهنگ مهاجرت بوده یا فرهنگ مهاجرت در این دوران با جنگ و پیامدهای پس از پیروزی یا شکست در جنگ ها همسو است؟ نجاری در گفت و گو با زاگانی پرسش های خود را پیرامون «دلایل شکل گیری فرهنگ مهاجرت در ایران ساسانی، مشکلات معیشتی و مسائل سیاسی-مذهبی» تنظیم کرد.
***
فرهنگ مهاجرت در امپراتوری هخامنشی
خانم دکتر ویسی بفرمایید آیا در دوره هخامنشیان فرهنگ مهاجرت در ایران وجود داشته است؟
در دوره هخامنشی با طیف وسیعی از حکومت ها مواجه هستیم که معمولاً شامل یک کشور، اما متشکل از چندین قوم است. اگر مهاجرت را به معنای مهاجرت از کشوری به کشور دیگر در نظر بگیریم، اینطور نبوده است. یعنی شخصی از خارج از مرزهای امپراتوری وارد داخل شود یا برعکس. اما در این محدوده تغییراتی ایجاد شده است. و از آنجایی که هویت قومی مردم متنوع است، به نوعی می توان از فرهنگ مهاجرت در این دوره صحبت کرد.
مهاجرت در میان چه افرادی، در چه طبقات و گروه های انسانی و در چه زمینه های تخصصی رایج بوده است؟
جابجایی ها در این دوره عموماً در حوزه صنعتگران بوده است. صنعتگران با تخصص های مختلف از استان های مختلف برای همکاری در ساخت و سازهای سلطنتی آورده شدند. در مورد نوع دیگری از مهاجرت نیز می توان صحبت کرد و آن مهاجرت ساتراپ ها یا مقامات سلطنتی از استان پارس به استان های دیگر برای تصرف مناصب دولتی بود که اغلب خانواده های خود را با خود می بردند.
چه ویژگی هایی را می توان برای این مهاجران برشمرد؟
این مهاجران اکثراً افراد متخصص در زمینه هنر و معماری بومی سرزمین خود بودند که برای انجام این کارها کوچ کردند یا در کارگاه های سلطنتی آموزش دیدند و یا افرادی از طبقه خاصی بودند که به عنوان مقامات دولتی به استان های دیگر می رفتند انجام کارهای دولتی آنجا زندگی می کردند.
مهم ترین دلیل این مهاجرت ها در دوره هخامنشیان چه بوده است؟
اجرای دستورات شاه، نقل و انتقالات داخلی بزرگی که انجام می شد اغلب خاص نبود، اما به دستور شاه افراد متخصص از استان های دیگر برای همکاری در ساخت به پارس آمدند و از پارس به استان های دیگر رفتند تا کارهای اداری انجام دهند. موقعیت ها .
آیا می توان در اسناد، کتیبه ها و سنگ نبشته ها شواهدی یافت که بتوان از آنها برای تعریف یا بیان نکات خاصی درباره مهاجرت در دوره هخامنشیان استفاده کرد؟
بله، در کتیبه ها و نوشته های مورخین، حرکت مردم در دو ناحیه ذکر شده به وضوح ذکر شده است. می توان به کتیبه داریوش اول در شوش اشاره کرد که به چگونگی ساخت آپادانای شوش می پردازد و از صنعتگرانی از اقوام مختلف که برای ساختن کاخ آمده اند یاد می کند. می توان از معماران یونانی که برای ساخت بنای پاسارگاد از آسیای صغیر به پاسارگاد کوچ کردند اشاره کرد که امضای آنها هم بر روی بنای پاسارگاد و هم بر روی تخت جمشید موجود است. برخی اشارات در متون مورخان یونانی یا در سکه ها و کتیبه های آسیای صغیر نیز حاکی از حضور و سکونت ایرانیان در مناطق دیگر مانند قفقاز، آسیای صغیر، مصر و برای مقاصد حکومتی است.
فرهنگ مهاجرت در امپراتوری ساسانی
آقای دکتر راگانی آیا می توان پرسید که آیا در ایران ساسانی فرهنگ مهاجرت وجود داشته است؟
نه به معنایی که در عصر جدید مشاهده شده است، بلکه مهاجرت به معنای عام کلمه وجود داشته است.
مهاجرت در بین چه افرادی، در چه طبقات و گروه های انسانی و در چه زمینه تخصصی رایج بوده است؟
واقعیت این است که در زمان شاهنشاهان ساسانی بیشتر مهاجرت ها اجباری بوده و به «دیاسپورا» معروف شده است. و همه اقشار و طبقات مختلف را شامل می شد. این مهاجرت بیشتر به داخل بود تا خارج از قلمرو این پادشاهان.
چه ویژگی هایی را می توان برای مهاجران فهرست کرد؟
تخصص ها و مسائل سیاسی از مهم ترین ویژگی های این مهاجران بوده است. گاه مسائل معیشتی مورد توجه مهاجرانی قرار می گرفت که به دلیل وضعیت معیشتی بهتر مجبور بودند از صحرای بین النهرین در شمال عربستان و سایر مناطق جنوب خلیج فارس به سرزمین هایی با آب و هوای نسبتاً خوب در مناطق شمالی مهاجرت کنند. و آنها صاحب زمین می شدند یا حداقل در زمین مساعد کار می کردند و مالک آن می شدند.
حجم این مهاجرت ها در داخل امپراتوری ساسانی بوده یا خارج از آن؟
از آنجایی که میزان مهاجرت ناشی از لشکرکشی های مستمر شاهنشاهان ساسانی ارتباط مستقیمی داشت، میزان مهاجرت پس از هر لشکرکشی به پیروزی یا شکست شاهنشاه در نبرد مذکور بستگی داشت. اما بیشتر مهاجرت در داخل پادشاهی رخ داد. تعداد مهاجرانی که در متون تاریخی در هر مرحله قابل محاسبه است حداقل 50 هزار نفر بوده است. این به نوبه خود منجر به شکل گیری شهرهای جدید، حرفه های جدید یا حداقل توسعه حرفه های موجود شد. حتی در برخی حوزه ها هم نیروی کار و هم متخصصان وارد بازار کار شده اند. در میان آنها متخصصان در زمینه صنعت نساجی و مهندسی سازه های هیدرولیک هستند.
مهم ترین دلیل این مهاجرت ها در دوره ساسانی چه بوده است؟
معیشت، اجبار و در نهایت مسائل سیاسی و مذهبی. گاهی باورهای مبتنی بر فلسفه. قبلاً علت رزق و روزی را توضیح دادیم، دلایل مذهبی نیز ناشی از تفاوت های اساسی دو دین زرتشتی و مسیحی در زمینه مسائلی مانند خانواده، دفن، خدا، فرشتگان بهشتی و … است. گاهی پیروان دین زرتشت به مسیحیت علاقه مند می شدند، اما از ترس آزار و اذیت مذهبی مجبور به مهاجرت به سرزمین های تحت فرمانروایی امپراتوری روم می شدند. برعکس این روند نیز در موارد بسیار نادری رخ داد. اما اختلافات مذهبی میان فرقه های مختلف دین مسیحیت نیز باعث مهاجرت بسیاری از پیروان دین مسیحیت به قلمرو ساسانیان شد. او از پیروان فرقه نسطوری است.
در این زمینه می توان به مباحث علمی و فلسفی نیز اشاره کرد. مکاتب طب و فلسفه در عصر شاپور دوم تا خسرو اول از مهمترین دلایل مهاجرت علمی و فلسفی در دوران حکومت ساسانیان در منطقه ایرانشهر بود. بسیاری از پزشکان از سراسر جهان برای آموزش پزشکی و درمان بیماران در مناطقی مانند جندی/جندی شاپور به دانشکده های پزشکی مهاجرت کردند. دانش آموزان زیادی برای تحصیل پزشکی به این مدارس می آمدند. فیلسوفان بزرگ به دلیل عدم پذیرش از سوی امپراتوری روم (ناسازگاری با اندیشه شاهنشاهی) مجبور به مهاجرت به دربار خسرو اول (انوشه روان) شدند.
آیا در دوره ساسانیان نظارت دولت بر این رفت و آمدها وجود داشت؟
بسیاری از امور مربوط به سیاست دیاسپورا تحت نظارت دولت ساسانی و کارگزاران آن در سطوح پایین تر انجام می شد. در حوزه هجرت های مذهبی، ورود مهاجران تا حدودی تحت نظارت دولت بود، اما گاهی خروج از طریق «فرار» صورت می گرفت.
آیا می توان اسناد، کتیبه ها و سنگ نبشته های ساسانی را یافت که بتواند تعریف یا نکته خاصی در مورد مهاجرت داشته باشد؟
مطالبی که در این داده های به اصطلاح اکتشافات باستان شناسی قابل لمس و مشاهده است، ناشی از مسائل دیاسپورایی است که شاهنشاهان ساسانی مستقیماً به عنوان افتخار در کتیبه ها یاد کرده اند که به طور ضمنی تأسیس شهرها و فتح دولت ها را یادآور می شود.
۲۱۶۲۱۶