ترند های روز

زمان مردی که به جای «موسسه هنر» از کلمه «دانشگاه» استفاده کرد.

اطلاع رسانی کند اخبار آنلاین به گزارش مهر، صد و سی سال پیش در 24 خرداد 1273 در خانه ای بین بازارچه نایب السلطنه و همام قبله پسری در خانواده صدیق التجار به دنیا آمد که عیسی نام داشت. پدرش عبدالله صدیق التجار (متدین و پیرو دین) و مادرش خدیجه دختر میرزا محمدجعفر مجتهد و بانویی متدین بود.

همانطور که پدر و مادرش می خواستند، عیسی مجبور شد فقه بخواند و زبان عربی بیاموزد تا مانند پدرش تاجر مشهوری شود. اما روزگار برای او فرق کرد، پسری که در مدرسه ادبیات و در کمالیه درس خوانده بود و اکنون سال سوم دارالفنون بود. تابع قانون حمل و نقل به اروپا بود.

اواخر دوره قاجاریه بود و دولت وقت قانونی وضع کرده بود که بر اساس آن 30 دانشجو برای تحصیل در رشته های آموزشی، علوم نظامی، کشاورزی، فنی و مهندسی، شیمی و صنایع و مشاغل به خارج از کشور اعزام شدند. عیسی علی رغم میل پدرش در سال 1290 میلادی همراه با اولین گروه از دانشجویان اعزامی به غرب به اروپا سفر کرد و پا به خاک فرانسه گذاشت. او هفت سال در دانشگاه ورسای و دانشگاه پاریس تحصیل کرد و در رشته ریاضی فارغ التحصیل شد. در شرایطی که یک سال قبل، در تابستان 1915، نمایندگان دولت ایران برای بازگرداندن دانشجویان ایرانی به کشور به پاریس رفتند، از یک سو، جنگ جهانی اول در جریان بود و از سوی دیگر. جنگ ایران مشروطه در ضعیف ترین نقطه خود قرار داشت و توان پرداخت هزینه تحصیل دانش آموزان را نداشت. مأموریتی نداشت، عیسی با کمک وزیر ایران در پاریس ماند و تحصیلاتش را تمام کرد. سپس به انگلستان رفت و دستیار پروفسور ادوارد براون در دانشگاه کمبریج شد و به تحصیل و تدریس زبان فارسی پرداخت.

سپس به فرانسه بازگشت و زبان فارسی را جزو زبان‌هایی قرار داد که هر کسی می‌توانست به جای زبان خارجی در آزمون‌های رسمی دانشگاه پاریس انتخاب کند. روزهای تحصیل او در فرانسه و انگلیس مصادف بود با اشغال ایران توسط نیروهای بیگانه و دخالت عوامل دولت تزاری روسیه و انگلیس در امور کشور از شمال و جنوب. صدیق در این روزها به کمک ادوارد براون سلسله مقالاتی در روزنامه های فرانسوی و انگلیسی نوشت و به عملیات این دولت ها در ایران اعتراض کرد. ایران در جنگ جهانی اول اعلام بی طرفی کرده بود، اما مورد حمله روسیه و انگلیس قرار گرفت. .

سرانجام به ایران بازگشت و علی رغم میل والدینش برای دوری از کارهای عمرانی و دولتی به وزارت فرهنگ رفت. با احمدشاه ملاقات کرد و به درخواست ممتاز السلطنه وزیر معارف وقت لقب «صادق اعلم» به او داده شد. اولین کار او بازرسی مدارس بود و به پیشنهاد او، اداره بازرسی وزارت آموزش و پرورش مجله «اصول تعلیم و تربیت» را منتشر کرد، مجله ای که نام آن را بارها تغییر داد. «توسعه آموزش» و سپس «آموزش و پرورش» و بعدها در سال های اخیر «آموزش و پرورش و آموزش» منتشر شد. اما این تنها مجله ای نبود که او در آن نقش داشت، صدیق مدتی سردبیر داخلی روزنامه «مرد آزاد» بود که صاحب آن علی اکبر داور بود. بعدها که داور حزب رادیکال را تأسیس کرد، عیسی صدیق جایگزین او شد.

صدیق بعداً در جریان کارهای دولتی خود در زمینه آموزش، سمت هایی چون ریاست اداره فرهنگ (آموزش و پرورش) گیلان، مدیر آموزش عالی، استاد دانشکده حقوق و دارالفنون و دار را بر عهده گرفت. المعلمین مرکزی، سرپرست وزارت فواید عامه و نماینده ایران در مجمع بین المللی آموزش، کار خود را در ژنو آغاز کرد. رضاخان در آن زمان فرمانده ارتش و وزیر جنگ بود، او را برای گزینش لغات نظامی انتخاب کرد که سنگ بنای فرهنگستان شد. اوضاع اجتماعی و حکومتی تغییر کرد و سرانجام در سال 1304 (زمانی که قاجاریه منقرض شد و رضاخان رضاشاه شد) با تشکیل مجلس مؤسسان نماینده تهران در این مجلس شد. در همین سال‌ها بود که نظام آموزشی نیز در حال تغییر بود و خانواده‌های فرهیخته می‌خواستند فرزندانشان با علوم روز آشنا شوند و ایده تجمیع مراکز آموزشی و تأسیس دانشگاه تهران نتیجه همین خواسته بود. با این حال، سال ها طول کشید تا به نتیجه برسد.

صدیق در آن زمان (1309) در دانشگاه کلمبیا در مقطع دکتری تحصیل می کرد، در همین حال عبدالحسین تیمورتاش (وزیر دربار پهلوی اول) از او خواست تا دارالفنونی را با دانشکده های علوم پزشکی و مهندسی در تهران تأسیس کند. هنوز واژه دانشگاه ابداع نشده بود، صدیق اولین کسی بود که به جای دارالفنون از کلمه دانشگاه استفاده کرد و طرح خود را در 25 دی 1310 ارائه کرد و به تفصیل تحصیلات هر رشته و رشته را نوشته بود. استانداردها پذیرش دانشجو و جذب هیات علمی

در سال 1310 با بازگشت به ایران به ریاست دارالمومنین برگزیده شد و ایجاد دانشگاه تهران به او سپرده شد. در اوایل سال 1311 با تیمورتاش ملاقات کرد و به او گفتند که طرح تأسیس دانشگاه پذیرفته شده و مأموریت اجرای آن به عهده اوست. این کار پس از سقوط و مرگ تیمورتاش ادامه یافت و در کابینه دوم محمدعلی فروغی که علی اصغر حکمت وزیر آموزش و پرورش شد، این لایحه مجدداً به جریان افتاد. عیسی صدیق با کمک بزرگانی چون علی اکبر سعسی، محمود حسابی و شفق آن را نهایی کرد و به دولت ارائه شد.

صدیق دفتر اداری خود در دارالمومنین را به عنوان هسته مرکزی دانشگاه تعریف کرد و پس از تأسیس دانشگاه تهران در سال 1313 تا شش سال بعد (1319) به طور همزمان مدیر و استاد دانشگاه و دانشگاه بود. دانشکده از علم در آن زمان ریاست دانشگاه تهران یکی از وظایف تعریف شده وزیر آموزش و پرورش بود. کارهای دیگری هم انجام داد، مثلاً در همان سال 1319 اداره کل انتشارات و تبلیغات را ایجاد کرد و ریاست آن را بر عهده داشت. در عین حال به سازمان صداوسیما که زیر نظر وزارتخانه های مختلف بود و به دلایل ساختاری ناگزیر پراکنده شد، انسجام بخشید. از سال 1320 تا 1339 شش بار در دولت های شریف امامی، سهیلی، احمد قوام، مرتضی قلی بیات و محمدعلی فروغی به عنوان وزیر فرهنگ انتخاب شد.

این دوره زمانی است که تولید برنامه های درسی در دست معلمان و نویسندگان بود و از روش کثرت گرایانه در تولید کتاب استفاده می شد. اما برخی از سیاستمداران و معلمان به این باور رسیده اند که روش «یک درس، یک کتاب» ویژگی های مثبتی دارد. به همین دلیل در سال 1341 با تصویب قانون تشکیل سازمان کتابهای درسی ایران، اختیار تألیف و انتشار کتاب (برنامه درسی) به وزارت فرهنگ واگذار شد و کتب درسی استاندارد شد. علاوه بر این، راه اندازی مدرسه صنفی را در زمان حکومت ذکاءالملک محمدعلی فروغی پیشنهاد داد و سمینار مقدماتی شبانه روزی افتتاح کرد و صنایع دستی را در برنامه رسمی مدارس دخترانه و پسرانه گنجاند.

در سال 1328 که اولین جلسه مجلس سنا تشکیل شد، صدیق به عضویت این جلسه انتخاب شد و برای پنج دوره سناتور منتخب تهران بود و رئیس کمیته فرهنگ و هنر مجلس سنا بود. او در تمام مدت فعالیت‌های دولتی و فرهنگی نظام آموزشی در مرکز تصمیم‌گیری بود. دانش، شخصیت و موقعیت سازمانی وی در تصمیم گیری هایش بسیار مؤثر بود و از این رو همواره ایده های نوینی را برای سازماندهی و توسعه نظام آموزشی ارائه می کرد. برخی از این مؤسسات، تأسیس مؤسسات پایه آموزش عالی از جمله دانشگاه تهران و به ویژه دانشگاه آموزش عالی است که رویکرد آکادمیک به تربیت معلم در ایران را تقویت کرد. که حضور و اقداماتش سال ها بر برنامه درسی ایران تأثیر گذاشته است.

همچنین در تعدادی از انجمن ها و شوراها مانند فرهنگستان ایران، انجمن ملی آثار باستانی، شورای عالی سازمان حفاظت از آثار باستانی، شورای عالی فرهنگ، شورای عالی شرکت نفت، شورای سلطنتی. فرهنگی، شبکه جمعیت شیر ​​و خورشید، سازمان پرورش فکری و انجمن ملی حمایت از کودکان یا یکی از بنیانگذاران آن بود. وی در کنار فعالیت های سیاسی به کار علمی و تدریس ادامه داد و در سال 1350 به عنوان «استاد ممتاز دانشگاه تهران» انتخاب شد.

عیسی خان صدیق معروف به صدیق اعلم پس از چندین دهه فعالیت در عرصه های فرهنگی، آموزشی، علمی، دانشگاهی، آموزشی و گسترش زبان فارسی در 24 آذر 1357 در تهران درگذشت و در بهشت ​​زهرا به خاک سپرده شد.

۲۵۹

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا