روزی که فرمانده زاهدی و حج احمد کاظمی گرفته شدند

در طول جنگ تحمیل شده توسط رژیم Iraquí Ba’ath ، نه کشور از این رژیم حمایت کردند که در پایان جنگ بیشتر مورد حمایت قرار گرفت. براساس اسناد موجود و فرماندهان جنگ ، عراق در ماه سپتامبر با هواپیما و دو سرباز به ما حمله كرد و در سالهای دفاع مقدس ، این ظرفیت كاهش یافت ، اما دشمن با دو هواپیمای اهدا شده به جبهه های ما حمله كرد و دو بخش را ترتیب داد.
طبق روایت فارسی ، پایان جنگ روزی دشمن را انتخاب کرد تا وقتی گرمای خورشید فانی بود ، حمله کند. گرمای زیاد بیابان دروغ این بود که همه را به زمین بیاندازد و دشمن به جوانان ما در سایه اتومبیل های زرهی و سیم پیچ معلمان خود حمله کرد.
واضح بود که دشمن با بمباران مواضع ما و مبارزان ارتش از مردان دفاع شده از جمهوری اسلامی ، عملیات زمینی خود را آغاز کرد. با آفتاب آفتابی و گرما بر روی زمین و آسمان ، آتش سوزی در هر دو طرف و علاوه بر غلبه بر تشنگی ، قدرت بدنی و قدرت رزمندگان ما ، مبارزان تلخ برگ تاریخ کشور را به دست گرفت. برخی از رزمندگان در نبرد با دشمن به شهادت رسیدند و چهره های آنها در بیابان از بین رفت و ماهها پس از تحقیقات شهدا پیدا شد. برخی در پشت نبرد در بیابان ها تشنه یا توسط دشمن اسیر شدند.
در این شرایط ، در 5 ژوئیه ، امام قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل را پذیرفت. قطعنامه ای که امام خمینی در مقایسه با “شورشیان جام پوننسوس” در مقایسه با آن روزها به عنوان “روزهای تلخ” خوانده می شود. پذیرش ایران به معنای آتش سوزی زیاد بود ، اما عراق حملات خود را ادامه داد.
تنها پنج روز از تصویب این قطعنامه می گذرد که دشمن با تمام قدرت استکبار جنوب و غرب کشور به خاک ما حمله کرده است ، اما این بار با دفاع وحشیانه رزمندگان و رهبری امام خمینی ، Ba’athistas مجبور به بازنشستگی شدند.
از سمت راست سردار حج احمد کازمی ، فرمانده قسیم سلیمانی ، فرمانده زاهدی
در این حمله دشمن ، امام حسین (AS) مأمور شد که از منطقه Khorramshahr دفاع کند. محمودی از نیروهای بخش امام حسین (AS) پس از تصویب قطعنامه 2 در ماه ژوئیه ، در مورد حمله به رژیم بائاتی عراق روایت می کند:
“ما برگشتیم و نماز و زیارت اشورا را به یک ماشین از مرز می خوانیم. [سردار شهید محمدرضا زاهدی که نام دیگرش حاجعلی بود. او فرماندهی لشکر۱۴ امام حسین (ع) را بر عهده داشت.
سردار شهید حاج احمد کاظمی فرماندهی لشکر ۸ نجف اشرف را بر عهده داشت.] آنها بازی و تانک ها را به دست گرفتند. حاجی علی و حج احمد گفت: عراقی (ba’athistas) باید از بدن ما عبور کنند تا بتوانند به Khorramshahr برسند.
تا اینکه رسیدیم ، حاجی علی را دیدم [محمدرضا] زاهدی و حج احمد کاظمی گلوله RPG را شلیک کرده بودند ، صورت آنها سیاه و گوش آنها روان بود. “ما حدود 4 ساعت مقاومت می کنیم تا اینکه نیروهای کمکی و تلاشهای دشمن بی اثر و خطرناک بودند.”
2323