ترند های روز

«روح الله خالقی» درباره «حسین یاحقی»/استاد خوش ذوق و خوش ذوق چه گفت؟

به گزارش خبرگزاری فارسیرو، حسین یاحقی از دوستان صمیمی ابوالحسن صبا بود که با حمایت او موسیقی را فرا گرفت و زیر نظر او تربیت شد. یاحقی تمام زندگی خود را وقف موسیقی کرد و مردی متواضع، مهربان و اصلاً خودپسند بود که این ویژگی ها را به شاگردانش آموخت.

به گزارش ایسنا، بیوگرافی روح الله خالقی در یکی از برنامه هایی که با عنوان «به یاد هنرمندان» از رادیو ایران پخش می شد، درباره یاحقی گفت: یاحقی در جوانی سنتور را هم بازی می کرد که می توانست صفحه را پر کند. دیگر هنرمندان، کم کم شروع به نواختن ویولن کرد و یاحقی تمام عمر خود را وقف موسیقی کرده است، یاحقی با سبک خاص خود ویولن می نوازد یاحقی همسو با استادش تغییراتی ایجاد می کند و با نوشتن یادداشت هایش بسیار شایسته تقدیر است مردی بسیار منظم، محتاط و شایان ستایش.”

البته دیالوگ یا بازیگری زیادی وجود ندارد. چون او در سال 1347 درگذشت و احتمالاً حتی اگر ضبطی از سخنرانی ها یا اجراهایش در آن زمان وجود داشته باشد، امروز به راحتی به آن چیزها دست یافتنی نیست. با این حال، یک نسخه صوتی از مصاحبه رادیویی او وجود دارد که در آن می‌گوید: «از ابتدای تصنیف حدود 500 آهنگ از جمله تصنیف و پیش درآمد ساخته‌ام، اولین آهنگم را در سال 1318 برای کنسرتی که برگزار کرده بودم ساختم. یعنی برای این کنسرت دو آهنگ ساختم که شعر آن را شاعر محبوب آقای رهی معیری سروده و دیگری به نام «دیدی مه» که هر دو با ارکستر گلها ضبط شده اند.

از بین کارهایم ترانه های «برق غم»، «دیدی ای مه» و «جوانی» را خیلی دوست دارم، اما چیزی که بیشتر از همه دوست دارم تصنیف «بخبر» است.

همان طور که گفته شد پرویز یاحقی بهترین شاگرد حسین یاحقی بود که طی مصاحبه ای رادیویی به یاد «حسین یاحقی» استاد خود را توصیف کرد و گفت: تمام عمرم را در محضر استاد یاحقی که عموی من بودند گذراندم. و در عالم هنر هر چه هستم و هر چه دارم مدیون مرحوم حسین یاحقی است از زمانی که عمویم حسین یاحقی را بالای سرم دیدم و تمام وجودم سرشار از موسیقی شد می توان گفت از سه سالگی عمویم متوجه این موضوع شد و شروع به آموزش موسیقی به من کرد.

یادم هست یک روز قبل از شروع تدریس معلم، چون کلاسش در خانه بود، یواشکی وارد کلاس شدم و ویولن را گرفتم و شروع کردم به نواختن… به خاطر سر و صدایی که مادرم داشت به کلاس آمد و. گفت این کاری که میکنی درست نیست این ساز مال دایی توست و ممکنه بشکنه! و او تقریباً با من دعوا می کرد. در حالی که مادرم با من بحث می کرد، در باز شد و مرحوم یاحقی وارد شد و با لحنی بسیار آرام و فوق العاده مهربان به مادرم گفتند: اصلاً با او بحث نکن، اگر قرار است با او دعوا کنی. او از این لحظه ذوق موسیقی شما به کلی از بین می رود» و از من پرسیدند: انگیزه شما از این کار چیست؟

با اینکه دختر بچه بودم و فکر می کردم کار اشتباهی انجام داده ام، بی اختیار گریه کردم و گفتم: می خواهم ویولن بزنم. و از همان لحظه تصمیم گرفتند به من آموزش دهند. همیشه در دوران تحصیل به من می گفتند در کار هنری و موسیقی انسان قبل از رسیدن به جایی اخلاق و فضیلت را فراموش نکند و هنرمند قبل از هنرش باید مورد احترام و تمجید اخلاقی مردم قرار گیرد.

۲۴۴۵۷

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا