ترند های روز

“روایت میهن در سینمای ایران” ؛ ارتباط هنرمندان با بنیاد مطالعات ایران

اساس مطالعات ایرانی به ویژه از اهمیت و تأثیر هنر به طور کلی و سینما به ویژه آگاه است ، و سعی در ایجاد ارتباط قوی تری بین هنرمندان و هنرمندان در زمینه هنر و بنیاد مطالعات ایران دارد. این جلسه در واقع آغاز جایزه ای بود که امیدواریم قدم های بعدی را برای ادامه کار برداشته و ما را به روشی جدید و مفید برساند.

این جلسه با تأخیر کوچک به بهانه بزرگداشت روز ملی سینمای در سپتامبر گذشته برگزار شد ، اما نه تنها ما یک مراسم نمادین بودیم ، بلکه ما علاقه مندیم که موضوع سینما را به عنوان یک موضوع ثابت در بنیاد مطالعات ایران دنبال کنیم و نه تنها یک سال را جشن می گیریم. به عنوان اولین گام عملی در این زمینه ، ما قصد داریم باشگاهی با عنوان “باشگاه فیلم ایرانی” ایجاد کنیم تا برنامه ریزی منظم را ارائه دهد ، کانون کانونی برای تماشای و انتقاد از فیلم های عالی در مورد مطالعات ایران و ایران ، از جمله داستان های داستانی و فیلم های مستند. من امیدوارم که ایجاد این باشگاه بتواند رابطه جدیدی بین هفتمین هنر ، به ویژه در بین جوانترین نسل با بنیاد مطالعات ایران ایجاد کند.

ما می دانیم که ایران یکی از اولین کشورهای جهان است که دارای سینما است و تنها پنج سال پس از اختراع سینما توسط برادران لومیر ، تبریز به عنوان اولین شهر ، اولین سینمای ایران و با کمی تأخیر ، به شهرهای مهم دیگری رسید.

سینما در ایران علی رغم مخالفت برخی از بخش های سنتی جامعه ، در راه خود ادامه یافت و شکی نیست که یکی از مؤلفه های اصلی ورود ایران به دوران مدرن. همانطور که می دانیم ، منشأ این “هنر صنعتی” غربی به ویژه اروپا بود که در اولین آثار فیلم با سینما مخالف بود ، اما فیلمسازان ایرانی به زودی فهمیدند که می توان نقاشی ها و بوها ایرانی را ایجاد کرد و نوعی سینمای بومی و ایرانی را ایجاد کرد. اگرچه شاخه ای از این سینما به دور از ارزش های جامعه ایران در آن روز بود ، در یک شاخه دیگر ، با توجه به ارزش های بومی و ایرانی ، فیلم های خوب و ارزشمندی وجود داشت. به عنوان مثال ، مقادیری مانند سواره نظام و شجاعت به عنوان ارزشهای مهمی که از فرهنگ ایرانی ناشی می شود ، مستقیماً در این فیلم ها منعکس می شدند.

این شاخه از سینمای ایران پس از انقلاب اسلامی ادامه یافت و فیلم هایی را که با ارزش های انقلاب سازگار بود ، تولید و تولید کرد ، که مسیر خود را به سمت سینمای دفاعی مقدس ادامه داد ، که به یکی از اصلی ترین بازوهای امید و نمایشگاه قدرت ایران و مقاومت در برابر پرخاشگری و پرخاشگرها تبدیل شد. اهمیت آثار سینمایی ماندگار این مقطع در ایجاد فرهنگ مقاومت ، میهن پرستی و همبستگی ملی پنهان نیست. Bashu Little Stranger ، مدیر نام ، بهرام بیضئی ، در میان جنگ تحمیل شده ، ارتباط عمیقی بین مردم از شمال به جنوب ایران برقرار کرد ، و “عقاب” های معروف ساموئل خچیکیان در بحرانی ترین روزهای جنگ ، دامنه های زیادی از جمعیت شور و شوق را به سینمای کشور آورد. این استقبال ممکن است سابقه ای در تاریخ سینمای ایران نداشته باشد.

موج فیلم دیگری اگر سینما را بعد از جنگ بدانیم ، دوباره مسئله شجاعت ایران برای محافظت از خانه و واقعیت های تلخ جنگ ، و به تدریج آن را با مشکلات و مشکلات اجتماعی که باعث شده جامعه و مردم به نوعی به نوعی پیوند داشته باشد ، پیوند دهد. فیلم های مشهور مانند “از Karkhe to Rhine” و “آژانس شیشه ای” توسط ابراهیم هاتامیکیا پس از جنگ به جانبازان و رزمندگان جامعه می روند تا درد و رنج خود را ابراز کنند ، تا تقسیم عمیق بین آرمان های نسل جنگ و واقعیت های جامعه را نشان دهند. یا “روز سوم” به کارگردانی محمد حسین لطیفی ، این روایت مهیج از سه روز گذشته مقاومت در Khorramshahr را نشان می دهد و نشان می دهد که ایرانیان هرگز در بدترین شرایط از وطن خود چشم پوشی نمی کنند و از گرد و غبار و افتخار خود به آخرین نفس و فداکاری زندگی خود دفاع می کنند.بشر

خوشبختانه ، فیلمسازان نیز با مسئله دفاع از میهن نقش برجسته ای در روند ساخت فیلم های خوب ایفا کرده اندبشر در سالهای اخیر ، آثاری مانند Groove 2 ، به کارگردانی خانم Narges Abyar ، با رویکرد زنان ساخته شده است ، که بیانگر صبر و مقاومت مادر ایرانی است. یا سریال عالی خاتون ، خانم تینا پاکراوان ، به طرز شگفت انگیزی نماینده تمام فاجعه اشغال ایران توسط نیروهای متفقین در جنگ جهانی دوم و رنج او برای مردم ایران است.

اما تصویر میهن در سینما محدود به سینمای جنگ یا دفاع مقدس نبود ، که طیف گسترده ای از فیلم ها را در ژانرهای دیگر پوشش می دهد. ما نمی توانیم اهمیت کارگردانان ایرانی ، مانند مرحوم عباس کیارستامی و مرحوم کیومارها را به خاطر بسپاریم ، احمد و مرحوم داریوش مهروجی را بریزند ، زیرا آنها در سینما آثار برجسته ای انجام داده اند.

یکی از ابتکارات جالب فیلمسازان ما استفاده از استعاره های مهم مانند استعاره مادر و پدر برای اشاره به ماهیت کشور یا مصیبت های کشور است. به عنوان مثال: فیلم “مادر” از مرحوم علی هاتامی (چگونه یک مادر با وجود اختلافات و اختلافات ظاهر ، همه فرزندان خود را به چتر می برد) و همچنین فیلم “خانه پدر” توسط کیانوس آیاری (که نشان دهنده ظلم و ستم پدر به سمت “فیلم” پسرش است) ، آنها روند سیاسی متناقض دارند و هر یک از آنها دوست دارند ، اما آنها یک رأی دارند. تمام این فیلم ها به طور غیرمستقیم توسط استعاره های خانوادگی استفاده شده اند. به عنوان مثال ، فیلم “آدم برفی” ، نوشته و کارگردانی دیوید میرباگری ، که در اواسط دهه هفتاد سر و صدای زیادی ایجاد کرده است ، نشانگر روایت مهاجرت و بازگشت به میهن در یک قالب خلاق است. بنابراین ، استفاده از استعاره ها و زبان غیرمستقیم در فیلم ها برای مراجعه به کشور یکی از مهمترین ابعاد سینمای ایران بوده است.

اما نکته ای برای تبریک گفتمان ، رفتار و رفتار هنرمندان ، از جمله فیلمسازان ، برای ایجاد اخلاقی در هنگام نقض شش روزه رژیم صهیونیستی در کشور محبوب ما بود. در آن روزها ، همه ما دیدیم که چگونه هنرمندان با مردم روبرو می شوند و به یک تشویق و مقاومت در برابر هموطنان خود تبدیل می شوند. این کار بدون شک در خاطرات مردم این سرزمین و داستان باشکوه ایران باقی خواهد ماند.

من شک ندارم که فیلمسازان محبوب در مورد مسئله نقض بدنام دشمن ، آثار بزرگی و به یاد ماندنی را ایجاد می کنند که خلق و خوی دشمن و روح مقاومت ملی و همبستگی ملی ایران را در برابر آنها نشان می دهد تا فرزندان این آب و زمین را بسازند.

من امیدوارم که این روند تعامل و همکاری بین هنرمندان و بنیاد مطالعات ایران برای همیشه ادامه یابد ، و این پایگاه همچنان به سازماندهی کارشناسان چندین هنر با برنامه ریزی بهتر ادامه می دهد.

۲۴۲۲۴۴

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا