ترند های روز

روایت «درد و ایثار» حرم سیدالشهدا/ «خدایار بابایی» از شب های تاریک عملیات «فاو» می گوید!

اخبار آنلاین اصفهان – عاطفه علیان: شب چهارم عملیات فاو است. خودیار بابایی در خط مقدم، در میان آتش و دود، تلاش می کرد تا جان مجروحان را نجات دهد. انفجار و تیراندازی فضا را ملتهب کرده بود. ناگهان هواپیمای دشمن از آنجا گذشت و خدیار به شدت بلند شد و به زمین افتاد. به رگ شکسته «شهید شاملی» نگاه کرد و با تمام قدرت سعی کرد آن را ببندد و به او توصیه کرد که برگردد وگرنه خونی نمانده و در این بین بیهوش می شود.

ترکش جمجمه «خدایار» را 10 تکه کرده بود.. او توضیح می دهد: بعد از آن شب پر از درد و خون به بیمارستان نمازی شیراز منتقل شدم. بین صحبت هایی که شنیدم تصمیم این بود که مرا به سردخانه منتقل کنند.. چشمانم را باز کردم. همه چیز تار بود و من را بلافاصله به اتاق عمل بردند.

با پیوند شانه، بخشی از جمجمه وصله شده و پینه بسته شد، اما استخوان لگن برای بازسازی جمجمه نیاز به پیوند داشت. خدیار در این لحظات حساس، دلشکسته و رنجور به پزشکش می گوید: باید به منطقه برگردم. و «خدایار» هرگز به اتاق عمل نرسید.

شبی که هیچ وقت تمام نشد

پیوند سر “خدا” هرگز محقق نشد و هرگز به اتاق عمل نرسید. از شب چهارم عملیات فاو تا امروز هرگز نتوانسته سرش را روی بالش بگذارد. هر شب که به خواب می رود یاد شب های تاریک و زخم هایی می افتد که هرگز التیام نیافته اند. این تجربه عمیق ترین دردها و فداکاری های جنگ را در دل او زنده نگه داشته است.

خاطره ای از شهیدی که پیکرش را دو تکه کردند!

“خدا” با نگاهی به گذشته، یکی از تکان دهنده ترین لحظاتش را به یاد می آورد: شبی که مجروحان را به اورژانس می بردند، با مشاهداتی مواجه شد که هرگز از ذهنش پاک نمی شود.

قاسم مومنی از فرزندان زرین شهر در تیپ قمر بنی هاشم یکی از شهدا را داخل گونی کرده بود، شهیدی که پیکرش به دو نیمه تقسیم شده بود. قسمتی از بدن شهید که در گونی بود به طور اتفاقی فراموش شد خودیار با دیدن این صحنه بشدت متاثر و متاثر شد. این نوع شهادت غم انگیز که یادآور فداکاری هایی بود که در عملیات FAW انجام شده بود، زخم های روحی ایجاد کرد. “خدا” کل؛ می خواستم بدانم نام آن شهید چیست؟ این صحنه را با درد و اندوه عمیق به خاطر بسپارید و به زندگی با آن ادامه دهید..

پیوند به قیام عاشورا

“خدایابابایی با خاطراتی از شب های تاریک و دردناک، پیوند عمیقی با قیام عاشورا دارد. قیام عاشورا با نماد مقاومت و ایثار همواره الهام بخش رزمندگان دفاع مقدس بوده است. امام حسین (ع) و یارانش در کربلا با فداکاری و مقابله با ظلم الگوی بزرگی برای رزمندگان ما شدند.

یاد عاشورا، در دل. “خدا” و سربازان دیگر او به عنوان نیروی محرکه در پشت فداکاری عمل کردند. او خاطرات خود را در خیابان سدره در همین مدت کوتاه در روزهای شلوغ کربلا با این جمله به پایان می برد: «خاطرات دفاع مقدس به ما یادآوری می کند که چگونه انسان ها می توانند با قدرت و اراده بی نهایت تاریخ را رقم بزنند و الگوهایی را برای انتقال مقاومت و ایستادگی رقم بزنند. فداکاری برای نسل های آینده این انقلاب به راحتی به دست نیامده است!»

46

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا