ترند های روز

رسیدن به همه خانواده ها

در این کار ، بنی تابا نه تنها با یک جنایت در خانه به توافق می رسد بلکه به یک پدیده تر و از ساختار یافته تر تبدیل می شود: نابینا و خارج از مکان تعصبات در مورد چگونگی افزایش عقل ، عدالت ، احساسات انسانی و حتی محبت خانواده در مقابل مردم.

این فیلم داستانی به ظاهر ساده را در قلب یک خانواده معتبر بیان می کند. در اولین برخورد ، مخاطبان در مقابل شخصیت ها ، ناخودآگاه فیلم “برای همیشه و یک روز” را به یاد می آورند: برادری معتاد (با بازی همون سیدی) ، یک برادر بزرگتر که پیشینه اشتباه دارد ، اما به زندگی سالم ، یک پدر متعصب و متعصب و یک دختر بازگشت. حتی یک برادر مهربان و مهربان نیز وجود دارد که از وسط کار وارد تاریخ می شود و عضو خانواده است که هنوز روح خود را سیاه نکرده است.

اما اگر در سعید روستایی بر مبارزات این دو برادر متمرکز شود ، همه چیز تصمیم و مقاومت مرجان را تغییر می دهد. او دختری با عشق ساده و طبیعی برای انتخاب است ، اما او در سنت و تعصب به دام می افتد و استرس از آنجا افزایش می یابد: جایی که می خواهد با کسی که دوستش دارد ازدواج کند ، اما خانواده تصمیم دیگری گرفته است و می خواهد با پسر عموی خود ازدواج کند.

مهمترین نیروی فیلم “مرجان” در بخش محتوا همان دراماتولوژی خشونت و تعصب است. این فیلم این مفاهیم را نه تنها در کلام ، بلکه در اقدامات ، تصمیمات و در نهایت ، در پیامدهای تکان دهنده خانوادگی نشان می دهد. خشونت خانگی در این فیلم محدود به ضرب و شتم نیست. گاهی اوقات ، یک نگاه ، گاهی اوقات تحقیر ، گاهی سکوت و گاه اجبار ، همه چیز برای تحکیم یک وضعیت خشونت آمیز است که مسیر زندگی مرجانی را طی می کند.

از دیدگاه اجرایی ، مرجان نشان می دهد که کارگردان آن با زبان سینما آشنا است و احتمالاً فیلم های زیادی است. فریم های این کار ، اگرچه ساده است ، اما یک هدف دارد. با این حال ، این نسخه بهترین عنصر اجرایی فیلم “مرجان” است. برش ، به موقع ، به موقع و باهوش را حفظ کنید و اجازه ندهید که آن را در محموله ها یا داستانهای خانوادگی به دام بیندازید. چیزی که بسیاری از آثار اجتماعی ایرانی آسیب دیده است.

از دیدگاه بازیگران ، بازی های مرجانی به طور کلی قابل قبول هستند. اما در بین بازیگران این فیلم ، به طور خاص ، سه نفر وجود دارند که بسیار بالغ به نظر می رسند: فرید ساجادی حسینی هوادار یک پدر متعصب را می گیرد ، طبق هماهنگی های نقش خود ، در مقابل دوربین ، و نسیم ادبی با پذیرش مادرش به عنوان موفقیت موفقیت ، به یک وزن قابل اعتماد تبدیل می شود. Alireza Jalali Tabar همچنین توانسته است نظم و انضباط خود را متعادل کند و در مورد وضعیت چهره اش تأمل کند.

اما سؤال اصلی در مورد “مرجان” از محتوای یا ساختار آن بیرون نمی آید ، بلکه از محدودیت انتقال آن است. چرا باید این نوع هنر به شکل هنر و تجربه در پروژه سالن های تنهایی باشد؟ این کار مخاطبان هدف خود را در بین طبقات پایین خانواده های فرهنگی و بیش از حد دارد. در میان والدینی که معیارهای ازدواج با فرزندان آنها “سخنان مردم” است ، نه رضایت و حق انتخاب شخصی فرزندشان. مرجان ، اگر تحت تأثیر قرار گیرد ، باید به قلب همان خانه هایی که هنوز وظیفه زندگی را دارند ، برود ، به این معنی که باید به روش ممکن نشان داده شود. متأسفانه ، سینما هنر و تجربه ، اگرچه خانه ای امن برای فیلم های مستقل است ، اما در عمل نمی تواند پلی بین فیلم و مخاطبان واقعی آن باشد.

5959

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا