در مراسم وداع ، هواداران بهمن رجابی گفتند

یکی از دوستان یک عمر و همراه با رجابی ، مورتزا آیان ، در این مراسم با این هنرمند صحبت کرد و یاد و خاطره وی را بزرگداشت کرد.
وی گفت: “من بلندگو نیستم و تنها کاری که می توانم انجام دهم بیان حافظه است.” آشنایی ما در دهه 1980 در مرکز نگهداری و تبلیغ موسیقی آغاز شد. در آنجا ، ما در مورد تکنیک Tonbak و سایر موارد صحبت کردیم و تصمیم گرفتیم یکی از دو سطح را بسازیم. بعداً ، ما جشن دو روزه دیگر از هنر شیراز را آماده می کنیم. “
“قبل از این جشن ، بهمن گفت که پوست شکسته است و ما به فرهاد دلشاد می رویم. وقتی قصد داشتیم وارد شویم ، دیدیم که آدم برفی فرهاد خوب است ، ما گفتیم و فرهاد گفت که مهم نیست ، من مشتری اول را مجازات می کنم.
علی اکبر هانتر ، سخنران دیگری در این مراسم ، در یک سخنرانی کوتاه گفت: “من بسیار متاسفم که این دوست عزیز را یک بار دیگر قبل از مرگ دیدم ، در حالی که قلب من بود ، در حالی که قلب من بود. بهمن راجابی نیازی به صحبت در مورد آن ندارد. دوستی من با باهمن از مرکز موسیقی و موسیقی شروع کرد. اجرای آن چنان مراقب بود که یک بنای بسیار خوب باقی مانده است.
وی ادامه داد: “همانطور که مولوی می گوید ، وقتی جهان را ترک می کنیم ، گویا ما به دیگری شکمی بوده ایم ، اما ما نمی دانیم کجا.” هیچ کس نمی داند چه اتفاقی می افتد و این جهان به کجا می رود. به جای همه افراد اینجا ، من می خواهم 1 ، 2 یا 3 را بیاورم و همه آنها برای خودشان بازی می کردند. اگر من ویولن ویولن را بازی می کنم. هنگامی که هابیل علی علیف درگذشت ، من به علی مرادخانی گفتم که می خواهد این کار را انجام دهد ، و با کمانچه مراسمی بود که همسرش گفت چنین مراسمی حتی برای هابیل در باکو جشن گرفته نشده است. هیچ کس نمی تواند این شادی از رفتن به دنیای دیگری را لغو کند. من برای برادرم در لورستان به فروشگاه سیاه رسیدم و همه چیز آواز می خواند. “این باید باشد ، هنگامی که ما هم به موسیقی و هم به موسیقی وابسته هستیم ، در کشور ما توسعه یافته است.”
شکارچی در پایان گفت: “کتاب های بهمن بهترین شواهد در مورد آنچه او می خواست و انجام داده است.”
جسد بهمن رجابی با صدای “سواران امید” به جلوی خانه هنرمندان منتقل شد.
مجری این مراسم گفت که ارکستر سازمان ملل سالها پیش توسط پیمان سلطانیت تأسیس شده است و بهمن رجابی یک ارکستر مجرد بود.
پیمان Subtani بعداً در سخنرانی گفت: “بهمن رجابی یک انسان بود. در مورد او تعداد زیادی صحبت شده است ، اما دیدگاه او از جامعه و زمینه فرهنگ و موسیقی اغراق آمیز شده است و نظریه های اشتباه را نسبت داده است.” در حالی که من همیشه شنیده ام که چقدر موسیقی دانان تحت تأثیر و دوست داشتنی قرار گرفته اند و در مورد همراهانش به خوبی تکرار شده است. “
“با این حال ، او از شرایط آسیب دیده هیجان زده شد ، گاهی اوقات لحظاتی از سوء تفاهم وجود داشت ؛ به عنوان مثال ، صحبت از آشفتگی بین او و حسین آلیزاده و پلویز مشكاتیان وجود داشته است. متأسفانه مرگ مشكاتیان درگذشت و آلیزاد به طور مكرر تلاش كرد تا همکاری كند ، اما مسیری از همان مسیر را گمشده و از بین نرفته است. به رجابی
مصطفی محرامی ، دانشجوی و یار بهمن رجابی ، یک سخنران دیگر در این مراسم بود و گفت: “سالهایی که او با او بوده است ، من بیشتر از درس ، دقت و وفاداری یاد گرفتم.
جسد بهمن رجابی برای آرام کردن همسرش در خانه ابدی به پاراسو زهرا منتقل شد و به عنوان پسرش باباک رجابی.
5959