دانشگاه علیه جامعه شناسی – فارسیرو
بیش از یک قرن از تأسیس جامعه شناسی به معنای امروزی می گذرد. چندین نسل از زمانی که امیل دورکیم ایجاد کرسی جامعه شناسی را در سال 1895 ترویج کرد و ویژگی های آن را در کتاب «قوانین روش جامعه شناسی» توصیف کرد، می گذرد. وی این علم جدید را علم بررسی منشأ و عملکرد نهادها دانست تا واقعیت اجتماعی در مرکز گفت و گو قرار گیرد. از آن روز تاکنون شاهد همزیستی مستمر دانشگاه و جامعه شناسی بوده ایم. پدیده ای که در ایران از آن دور شده است. لحظه ورود درس جامعه شناسی آلمانی ویلهاوس به فضای آموزشی ایران در سال 1313 چطور؟ چقدر بعد در سال 1336 که به همت مرحوم غلامحسین صدیقی رشته جامعه شناسی در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران پایه گذاری شد. با تأسیس دانشکده مستقل علوم اجتماعی در سال 1351 نیز همین اتفاق افتاد، بنابراین مناسب است که نسبت جامعه شناسی و دانشگاه زیر سؤال برود. آیا نهاد دانشگاه ایرانی توانسته است از پتانسیل خود برای رشد و ارتقای این رشته استفاده کند؟ اگر بله چقدر و اگر خیر چرا؟
اگر تلویحاً موافق باشیم که علوم اجتماعی به طور عام و جامعه شناسی به طور خاص نزدیک ترین علوم به حوزه فکری هستند، می توان از نقد و اصلاح اجتماعی صحبت کرد. اما با برداشتن یک گام به عقب می توان به توافق فراگیرتری دست یافت و سوگیری مهمی برای آن در نظر گرفت که بر سه مرحله توصیف، تحلیل و اصلاح نهادها و فرآیندهای اجتماعی متمرکز خواهد بود. در متن این مطلب حداقل دو کلیدواژه اساسی وجود دارد: «دقت» و «نقد». بنابراین جامعه شناسی اساساً علمی توصیفی، تحلیلی و انتقادی خواهد بود که در آن مولفه انتقادی برجسته می شود. با این مقدمه می توان این سوال را مطرح کرد که آیا دانشگاه ایرانی در برهه کنونی موفق به تشویق و ترغیب علوم اجتماعی به نقادی یا حتی محتاط است؟ پاسخ نگارنده این است که نهاد دانشگاه نه تنها نقد را تشویق نمی کند، بلکه با محدود کردن و تهدید دانش اجتماعی، سعی در خالی کردن آن از محتوا دارد. در واقع کارکرد اولیه دانشگاه که باید محلی برای پرورش دانش باشد به پایین ترین استانداردها تقلیل یافته است. شاید برخی ادعا کنند که کاهش پذیرش انتقاد به معنای کاهش ضریب دقت نیست! یک نکته در این بحث مغفول مانده است. به نظر نگارنده این گفته نادرست خواهد بود زیرا عدم مقاومت در برابر انتقاد، امکان توصیف و تحلیل دقیق را کاهش می دهد. در واقع، اگر تشریح وضعیت تا حد امکان دقیق انجام شود، تفاوت یا تعارض با «منافع تثبیت شده» را نشان خواهد داد. همچنین یک تحلیل دقیق است که نشانه هایی از “نقص اجتناب ناپذیر” موقعیت را در متن شما نشان می دهد. بر این اساس کسانی که علوم اجتماعی را بر اساس توصیف و تحلیل بیان می کنند و نقد ویژگی های این علم را حذف می کنند، در تضاد محتوایی قرار دارند. محدودیت جامعه شناسی جنبه های مختلفی دارد که حداقل در دو عنوان «مهندسی دولت» و «فرهنگ فرعی معلمان» قابل بحث است.
A. مهندسی دولتی
مؤسسه دانشگاهی گاهی به عنوان ابزار قدرت برای مهندسی اجتماعی سیاسی عمل می کند. این امر از طریق دو مکانیسم 1. تولید موضوع دستوری و 2. حذف موضوع بدون تراز حاصل شده است. لازم به ذکر است که در اینجا فاعل هم به مفعول «زبان» و هم به مفعول «انسان» اشاره دارد! هر دو مورد فوق در راستای تمایل نهاد قدرت به حفظ وضع موجود و پرهیز از چالش ایجاد می شود. اساس این سازوکارها پرهیز از نقد نهاد قدرت است. با این حال، هر گونه بهینه سازی نظام دولت-ملت به نقد مستمر و پایدار نسبت به زمان حال بستگی دارد. بی توجهی به این اصل اساسی باعث کاهش بهره وری نظام اجتماعی شده است. نظامی که زیرسیستم های حکومت و معیشت را معنادار می کند. ادعای این نویسنده به دلیل اصالت بخشیدن به پرسش اجتماعی در مورد حکومت و مسئله طبقاتی است. بنابراین، هر چه نظام اجتماعی ضعیف تر شود، نظام سیاسی و اقتصادی نیز ضعیف تر خواهد شد و همین طور بوده است. نقد به عنوان اصلاح کننده نقص در این فضا غایب است و دانشگاه به عنوان محدود کننده علوم اجتماعی عامل اجرایی این طرح بوده است. بنابراین دانشگاه با روح علوم اجتماعی مواجه است و به عنوان نفی آن عمل کرده است.
ب خرده فرهنگ معلم
این محدودیت نه تنها از کریدور حاکمیتی ناشی می شود، بلکه «فرهنگ کوچک» اساتید دانشگاه عامل اجرایی مهمی است. گروههای تخصصی علوم اجتماعی و اعضای هیئت علمی دو رفتار متمایز از خود نشان دادهاند که ممکن است با رویکردهای حذف همسو و غیرهمسو باشد. تعداد قابل توجهی از این علما در فرآیند حذف نقد نقش داشته اند. مداخله فعال یا مداخله غیرفعال! این امر نه تنها از منظر فلسفه اخلاق محکوم است، بلکه سوگیری جامعه شناختی نیز دارد. بسته نگه داشتن گروه های تخصصی یک مکانیسم سرکوب دانش است که محرومیت را تشویق می کند. احتمالاً میتوان در مورد خردهفرهنگی صحبت کرد که معلمان علوم اجتماعی را فراگرفته و آنها را از پذیرش ایدههای جدید و نیروهای جدید باز میدارد. همچنین در این صورت می توان نوعی تمایل به حفظ قدرت و تداوم وضع موجود را مشاهده کرد. گویی سه سطح منافع فردی، جمعی و جناحی بخش مهمی از مشکل را تبیین می کند، هر چند هرگز مشخص نشده است. گاهی استاد خیّر هم منتقد دانشگاه است، با اینکه در بهره مندی از هدایای آن مشارکت داشته است. این «موفقیت» در ذیل «مسائل دایره ای» و اشاره به «قوانین مصوب» پنهان یا توجیه می شود. اساسا حذف همیشه سعی می کند خود را با لوگوی قانونی توجیه کند. اما باید توجه داشت که بحث حقوقی بر موضوع اجتماعی اولویت ندارد. چنانکه بر حوزه دانش چیره نخواهد شد. خود بخشنامه باید مبتنی بر واقعیت جمعی و در راستای ویژگی های خرد انسانی باشد. احکام اخراج نوعی انضباط قضایی است که به صورت پنهانی از خشونت استفاده می کند.
این در حالی است که دانشگاه در سطح گروه های جامعه شناسی باید «سیال بودن» اعضا و اساتید را بپذیرد و از حضور محققان جدید برای رشد و ارتقای خود استقبال کند. هرگونه عدم پذیرش سابقه محسوب خواهد شد و بوده است. اکنون کمتر می توان در مورد ظهور خلاقیت نظری یا دقت انتقادی در دانشکده های علوم اجتماعی صحبت کرد. نظریه پردازی که محصول نقد جاری، ذوق تحلیل و انسجام ذهنی است، در حوزه دانشگاهی کمتر امکان پذیر است. این در مورد تبدیل “پژوهشگر” به “کارمند” است. همچنین می توان از تبدیل «معلم» به «کارگر ذهنی» صحبت کرد. به نظر نگارنده امکان تولید هر اندیشه اجتماعی تنها با شجاعت اندیشیدن در سطحی فراتر از زمان حال ممکن خواهد بود. شجاعت که مبنای توصیف تفصیلی، تحلیل میکروسکوپی و نقد زنده است. به طور خلاصه می توان دریافت که بخشی از بدنه جامعه شناسان و جامعه شناسان ایرانی که امکان حضور پایدار و فعالیت مستمر در دانشگاه را نمی یافتند، ادامه راه خود را در عرصه عمومی جستجو کرده اند. این گروه از متفکران علیرغم مشکلات مادی و فشارهای روانی، عرصه عمل دانشگاهی را خارج از دانشگاه ایران ترسیم کرده اند، اما با محدودیت های متعددی مواجه هستند. عرصه عمومی جایی است که بیش از دانشگاه فعلی به تقاضا، تولید و توزیع علوم اجتماعی کمک کرده و خواهد کرد. انجمن های علمی و موسسات تحقیقاتی مستقل از این دسته هستند. به طور خلاصه می توان این وضعیت را «دانشگاه در مقابل جامعه شناسی» نامید.
عباس نعیمی جورشری، مدیر گروه جامعه شناسی حقوقی انجمن جامعه شناسی ایران
منبع: مجله صدا
216216