ترند های روز

خاطره ای عجیب از نویسنده عباس کیارستامی/ گفت که من می خواهم عملکردی را که پیشنهاد من را نمی پذیرد ، وقتی پیشنهاد می کنم!

محمد صالح علا در روزنامه اطلاعاتی نوشت:

عباس کیارستامی یک هنرمند متفاوت بود. زمینه تفاوت در دیدگاه او از جهان ، نگاهی متفاوت به انسان و اشیاء جهان است. این اختلافات در ارتباط با او ، افکار و خواسته های او مشهود بود.

یک روز ، آنها به غروب آفتاب رسیدند و مرا گرفتند. آنها گفتند که او کار مهمی دارد. من می خواهم یک فیلم را راه اندازی کنم ، من به بازیگری احتیاج دارم که نتواند پیدا کند. گفتم خیلی عجیب است. آنها گفتند که من به دنبال شما آمده ام. من کسانی را که قبول می کنند نمی خواهم. من پرسیدم که کدام یک را می خواهید ببینید که بازیگرانی که به دنبال آن هستند چیست؟ آنها گفتند که من می خواهم یک بازیگر وقتی پیشنهاد می کنم این فیلم را لمس کنید ، این پیشنهاد را قبول نکند!

ابتدا فکر کردم آنها می خواهند با من شوخی کنند. به خودم گفتم: “معنی آن چیست؟” او با زبان ، لحن و سکوت خود آشنا بود. سخنان او شوخی نمی کرد.

وقتی بیشتر صحبت کردیم ، به تدریج می فهمم که تمایل او بسیار جدی است. بنابراین من شروع به خلاص شدن از خاطره و فکر کردن در مورد بازیگری کردم که نمی خواهد در فیلم های کیارستامی بازی کند و به تدریج شخصیتی عجیب و غریب شد! از آنجا که پیدا کردن چنین بازیگری برای چنین فیلمساز و شاید غیرممکن واقعاً دشوار بود.

به من می گویم که به آقای کیارستامی انتخاب کرده است که شما در فیلم جدید او بازی می کنید و امتناع می کنید؟ یا همانطور که گفتند ، همانطور که می گویم کیارستامی می خواهد فیلم او را لمس کنید ، بلافاصله خانه او را ببندید ، یا قبل از بستن در به من بگویید ، آیا شرمنده نمی شوید؟ من کیارستامی بازی نمی کنم.

من دوباره به یک موضوع باریک تبدیل شدم ، در دایره آشنایان هنرمند خود دیدم ، برخی افراد را می شناسم. من به آنها زنگ زدم ، گفتم که آقای کیاروستامی قصد دارد یک فیلم را راه اندازی کند و به یک بازیگر احتیاج دارد و به محض اینکه به شما گفتم … آنها گفتند کجا بیایند ، کی باید بیایند؟ … سپس شرمنده شدم که اجازه دادم بپرسم.

بنابراین من نمی توانم در آن کار به آنها کمک کنم. نمی دانم عنوان چیست. نمی دانم آن فیلم ساخته شده است یا نه؟ اما برای مدت طولانی ، پیشنهاد عجیب و غیر منتظره او مرا ترک نکرد. من مدت طولانی در مورد آن فکر کردم ، اما عمق هدف آن را نفهمیدم.

بعداً ، اما من به خودم گفتم ، شاید برخی از افراد در زندگی ، اگر آنها صادق باشند ، برای آنچه انجام نداده اند ، برای کارهای بزرگی هستند که در زندگی گفته اند. گفتن اینکه این کار سلیقه های من است. کسانی که می گویند نه ، کسانی که گفته اند نه ، بدون اظهار نظر به آرامش رسیده اند.

۲۷۳۰۲

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا